یوسف خانمحمدی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه مفید، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه نظام خلقت بر پایه تنوع بنا شده و زیبایی آن نیز در گرو تنوع و تکثر است، اظهار کرد: پدیدههای عالم طبیعت زمانی که در کنار هم قرار بگیرند، نوعی زیبایی خلق میکنند که این تنوع و تکثر به هر بینندهای آرامش میبخشد. در عالم انسانی نیز هم به لحاظ فلسفی و عقلانی تنوع و تکثر به رسمیت شناخته شده است و هم ادیان آسمانی تنوع و تکثر را پذیرفته و بر آن تأکید کردهاند.
وی افزود: آیه 13 سوره حجرات، «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است»، نشان میدهد که تنوع و تکثر در نظام اجتماعی مورد تأیید خداوند بوده و آنچه اهمیت دارد، پرواپیشگی در امور فردی و اجتماعی است. کسی که پرواپیشه باشد در حوزه خصوصی دیگران سرک نمیکشد، برای آنها مزاحمت ایجاد نمیکند و به همنوعان خود کمک میکند.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه مفید ادامه داد: ابوعلی سینا میگوید تنوعی که در ذات و طبیعت انسان قرار دارد، باعث شکلگیری زندگی اجتماعی میشود. در واقع تواناییهایی که خداوند در وجود انسانها قرار داده است، باعث شده تا چرخ زندگی اجتماعی بچرخد و همگان بتوانند در جامعهای مطلوب زندگی کنند.
چندصدایی؛ عامل سعادتمندی جامعه
خانمحمدی بیان کرد: جامعه تکصدایی به جامعهای گفته میشود که در آن، حاکمیت دست به یکسانسازی بزند، یعنی تنوع را نادیده گرفته، صدای مخالفان را خاموش کند و نقد و انتقاد را که از ابزارهای بسیار مهم آسیبشناسی و جبران ناکامیها در جامعه است، از بین ببرد. معمولاً حکومتهای توتالیتر و استبدادی برای یکدست کردن جامعه تلاش میکنند. در جامعه یکدست، خلاقیت و پیشرفت وجود ندارد، نمونه تاریخی که میتوان از آن به جامعه تکصدایی تعبیر کرد، اتحاد جماهیر شوروی سابق است که علیرغم پیشرفت صنعتی، چون جامعهای استبدادی بود و سرانجامی جز سرنگونی و شکست را تجربه نکرد. تاریخ نشان داده است که جامعهای میتواند پویا باشد و زمینه سعادتمندی اعضای خود را فراهم کند که در آن جامعه، افکار و صداهای مختلف به کار گرفته شود.
وی مهمترین عامل شکلگیری جامعه تکصدایی را عامل سیاسی خواند و افزود: معمولاً یک حزب سیاسی یا حکومت میتواند به این مسئله دامن بزند. از طرف دیگر، جامعهای که از نظر فرهنگی رشد نکرده باشد، میپذیرد که تکصدایی درون آن شکل بگیرد. در واقع مردم آن جامعه از نظر ذهنی آمادگیاش را دارند. یکی دیگر از عواملی که میتواند به تکصدایی منجر شود، فقدان آگاهی در جامعه است. جامعه ناآگاه میتواند به سمت تکصدایی حرکت کند، ولی جامعه آگاه و بیدار هیچوقت اجازه حرکت به سمت تکصدایی را نمیدهد.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه مفید اظهار کرد: اولین معیار در شکلگیری جامعه متکثر، نهادینه شدن گفتوگو در نظام اجتماعی است. در زندگی اجتماعی دو راه بیشتر وجود ندارد یا باید جلوی تنوع و تکثر را گرفت و آن را سرکوب کرد، یا اینکه آن را پذیرفت و اختلاف سلیقهها را از طریق گفتوگو حلوفصل کرد. دومین عاملی که شکلگیری جامعه متکثر را تضمین میکند، آزادی نام دارد. جامعهای میتواند متکثر باشد که در آن آزادیهای فردی و اجتماعی به رسمیت شناخته شود، به تعبیر دیگر، انسانها در گفتار و نوشتار با موانع و محدودیت مواجه نشوند که این، معنای آزادی منفی را میرساند و آزادی مثبت به این معنا است که اعضای جامعه بتوانند استعدادهای خود را شکوفا ساخته و آنها را از حالت بالقوه به بالفعل درآورند.
خردگرایی و نقادی؛ راه رسیدن به جامعه متکثر
وی اضافه کرد: سومین عاملی که بسیار اهمیت دارد، تأکید بر خردگرایی و پذیرش عقلانیت است. این معیار باید در جامعه حاکم شود که هر کس بهترین استدلالها را برای حلوفصل یک مسئله یا اصلاح یک وضعیت ارائه کرد، آن را پذیرفت و زندگی اجتماعی را بر پایه آن بنا کرد؛ بنابراین باید عقلگرایی را در جامعه گسترش داد. چهارمین عامل، نقد و انتقاد است. نشاط اجتماعی در جامعهای شکل میگیرد که در آن نقد و انتقاد آزاد باشد. در قرآن نیز تدبر نوعی نقد و به معنای نگاه نقادانه به موضوعات است. اگر نقد خردمندانه در جامعه پذیرفته شود، آسیبهای اجتماعی و نقاط قوت شناسایی شده و میتوان آسیبها را اصلاح و نقاط قوت را تقویت کرد.
خانمحمدی در خصوص وضعیت جامعه ایران به لحاظ پذیرش تکثر گفت: امور اجتماعی، پویا و داینامیک است و هیچ چیز در آن ثابت نیست که بخواهیم راجع به آزادی، گفتوگو و نقادی در جامعه یا فقدان آنها تصمیم بگیریم، بلکه اینها را باید همزمان پیش برد، یعنی هم زمینه آزادی، گفتوگو و نقادی را فراهم کرد و هم این حقوق را به رسمیت شناخت. جامعه ایران، جامعه مطلوبی که همه چیز از قبل در آن فراهم شده باشد، نیست و برای شکلگیری چنین جامعهای باید تلاش کرد، نه اینکه به انتظار تحقق آن در آیندهای دور نشست.
انتهای پیام