حجتالاسلام ناجی، استاد حوزه و دانشگاه در گفت وگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، با بیان اینکه اخلاق جمع خلق بر وزن قفل و خلق بر وزن افق میباشد، اظهار کرد: به گفته راغب در کتاب مفردات، این دو واژه در اصل به یک ریشه باز میگردد، یعنی خلق به معنی هیئت و شکل و صورتی است که انسان با چشم میبیند و خلق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده میشود.
وی افزود: اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است و به گفته بعضی از دانشمندان، گاه به بعضی از اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی میشود، نیز اخلاق میگویند که در اینجا اولی اخلاق صفاتی است و دومی اخلاق رفتاری.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اخلاق را از طریق آثارش نیز میتوان تعریف کرد، و آن این که گاه فعلی که از انسان سر میزند، شکل مستمری ندارد، ولی هنگامی که کاری بهطور مستمر از کسی سر میزند (مانند امساک در بذل و بخشش و کمک به دیگران)، و به این دلیل است که یک ریشه درونی و باطنی در اعماق جان و روح او دارد که آن ریشه را خلق و اخلاق مینامند.
حجتالاسلام ناجی در ادامه با اشاره مفهوم فلسفه اخلاق، خاطرنشان کرد: فلسفه اخلاق شاخهای از فلسفه است که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد.
وی افزود: درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، و بازشناسی فضایل، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند.
این پژوهشگر مسائل دینی با بیان اینکه پرسش از این مسائل بنیادین منجر به شکلگیری دو حوزه نظری فرا اخلاق و اخلاق هنجاری خواهد شد و فلسفه اخلاق این دو حوزه را شامل میشود، ادامه داد: فرا اخلاق تحلیل گزارههای اخلاقی است و اخلاق هنجاری در حوزه افعال اختیاری انسان و به تعبیری درباره بایدها و نبایدها بحث میکند.
وی در ادامه با اشاره به رابطه دین و اخلاق، گفت: اصولا دین و اخلاق دو امر جدا ناپذیر و در هم تنیدهاند، به گونهای که اگر بخواهیم تعریفی از دین ارائه دهیم، خواهیم گفت به مجموعهای از گزارهها و تعالیم که ناظر به تعالی انسان است و به منظور هدایت او که از منبعی فرابشری گرفته شده است.
وی افزود: اگر قرار است حرف از ایجاد تعالی برای انسان زده شود باید از دریچه اخلاق به آن پرداخته شود ولی از منبعی فرابشری یعنی همان وحی که لزوم اخلاق دینی را اثبات میکند.
ناجی تصریح کرد: اگر کسی اخلاق را فرادینی نگاه کرد، اصولا مرتبه آنرا پایین آورده به گونهای که ملاک در تشخیص خوب و بد، نه خالق انسان بلکه خود انسان خواهد شد و نهایتا سلایق شخصی و یا نوعی اخلاق را به سمت انسان محوری و اومانیسم سوق میدهد که این به معنای پایان اخلاق است و نه تعالی آن.
این کارشناس مسائل دینی و مذهبی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در ادامه به دیدگاه قرآن در خصوص اخلاق اشاره کرد و گفت: کلمه خلق و اخلاق در قرآن، کمتر استعمال شده؛ بلکه تنها درباره اخلاق پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در آیه 4 سوره قلم آمده است« وَ إِنَّک َ لَعَلی خُلُقٍ عَظِـیمٍ »؛ و همانا تو بر مَلَکه نفسانی بزرگی استواری.
وی با بیان اینکه البته قرآن یک کتاب اخلاقی است؛ به طوری که بخش عظیمی از آن در مورد اخلاقیات میباشد، خاطرنشان کرد: از عایشه، همسر پیامبر صلیاللهعلیهوآله پرسیدند که اخلاق پیغمبر چگونه بود؟ جواب داد«کانَ خُلقه قرآن»؛ خُلْق پیغمبر، خُلْق قرآن بود. و این یعنی مجموع چیزهایی که در قرآن است اگر اجرا شود، میشود خُلْق پیغمبر.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: معمولاً در قرآن کریم از کلمه تزکیه و مشتقات آن استفاده شده که به معنای طاهر ساختن و پاک سازی است که نمونه آن آیه164 سوره آل عمران میباشد، که خداوند میفرماید« لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُومِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ»؛به یقین خداوند بر مؤمنان منّت نهاد، آنگاه که در میانشان فرستادهای از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها میخواند و پاکشان میگردانَد و کتاب و احکام شریعت و معارف عقلی را به آنان میآموزد و حقیقت این است که آنها پیشتر در گمراهی آشکاری بودند.
وی با بیان اینکه در این آیه آمده که خداوند، بر مؤمنین «منّت» نهاد که رسولی را برای آنها فرستاد و منّت در اینجا به معنای خیر کثیر و ثقیل است، ادامه داد: یکی از نکات برجسته این آیه اشاره به اخلاق نیکوی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله است که از معجزات آن حضرت بوده و فکر و عقل نمیتواندحقیقت آن را بفهمد تا چه برسد به آنکه آن را وصف کند.
ناجی در ادامه به جایگاه اخلاق در سیره و روش پیامبر و ائمه معصومین(ع) اشاره کرد و گفت: تعاریفی که از اخلاق ارائه شد، همگی در اقوال معصومین قابل مشاهده است ولی مهمترین بحث در سیره اخلاق عملی معصومین این است که ایشان همگی ابتدا عامل به گفتههای خویش در فعل و تقریر بودند.
وی با بیان اینکه شهید مطهری در کتاب فلسفه اخلاق میفرمایند که « انسانها چون فطرتا خداپرست هستند کار اخلاقی را تشخیص میدهند»، اظهارکرد: همچنین در کتب اخلاقی عناصر ارزش اخلاقی به تفصیل بیان شده که از جمله آنها فطرت، وجدان، عقل، پرستش، امرالهی و... است.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: آمیختگی فرهنگ با مظاهر فرهنگ غربی و سوق به سمت مصادیق حس گرایان و پوزتویستها همگی در فاصله گرفتن از اخلاق اسلامی تاثیر دارد، زیرا که انسان در طبیعت خود موجودی اخلاقی و اخلاقگراست ولی زمانی که انواع کژیها او را از فهم صحیح و سالم دور نگه دارد، با توجیهگری و نهایتا اباحهگری قدم در ورطه بیاخلاقی و گناه خواهد گذاشت.
وی همچنین به نگاه دانشمندان و فلاسفه غربی به اخلاق و یا فلسفه اخلاق نیز اشاره کرد و گفت: در غرب عدهای قائلند مفاهیم، حاصل تحلیل ذهن هستند و مابقی مفاهیم مهمل و شبه کاذبند که از جمله آن مفاهیم اخلاقی است.
وی افزود: در مقابل عدهای مفاهیم اخلاقی را قابل شناخت میدانند، لذا دیدگاههای مختلفی در اینجا شکل گرفته است که شامل دیدگاه تعریف گرایانه، شهود گرایانه و توصیف ناگروانه میباشند که خود تعریف گرایان هم به دو گروه طبیعت گرایان و معتقدین به متافیزیک تقسیم میشوند.
ناجی در پایان ارائه الگو، ایجاد زمینههای مختلف برای آموزش و آگاه سازی با اخلاق غنی اسلامی، تبیین مبانی غربی و بیان اختلافات مبنایی آن با فرهنگ غنی اسلامی، بیان اخلاق اسلامی در قالب یک نظام اخلاقی و قابل استفاده برای همگان، دور نمودن جامعه از خرافات منسوب به دین و بیان اخلاق اسلامی بر مبنای قرآن و سیره معصومین(ع) از جمله مواردی است که با توجه به آنها میتوان اخلاق اسلامی را در جامعه نهادینه کرد.