ناگفته‌هایی از استاد عبدالباسط/ پسران از پدر می‌گویند + عکس
کد خبر: 3561406
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰

ناگفته‌هایی از استاد عبدالباسط/ پسران از پدر می‌گویند + عکس

گروه بین‌الملل: استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد را همه دوستداران قرآن می‌شناسند، صدایش گیرا و دلنشین است، با لحنی ملکوتی جذبت می‌کند؛ جذب طنین روح‌بخش کلام وحی.


چهارشنبه//ناگفته‌هایی از استاد عبدالباسط/ پسران از پدر می‌گویند + عکس
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد را همه دوستداران قرآن می‌شناسند، صدایش گیرا و دلنشین است، با لحنی ملکوتی جذبت می‌کند، جذب طنین روح‌بخش کلام وحی.
او سفرهای زیادی به اقصی نقاط جهان داشت و در جمع اهالی قرآن، تلاوت‌های عطر‌آگینش را تقدیم کرد.
سی‌ام نوامبر(دهم آذرماه امسال) مصادف با بیست‌وهشتمین سالگرد وفات استاد بزرگ دوران طلایی قرائت مصر بود، به همین مناسبت صندوق توسعه فرهنگی مصر در کاخ «امیر طاز» در منطقه «سیده زینب» قاهره بزرگداشتی با حضور فرزندان و دوستداران این استاد و قاری فقید برگزار کرد. گزارش این مراسم اخیرا در «البوابة نیوز» مننشر شده است که با هم می‌خوانیم:
پسرانی که نشان از پدر دارند  
خیلی‌ها از جمله «شیخ یاسر» و «طارق عبدالباسط»؛ دو پسر استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد به این محفل آمده بودند، فرزندانی که امروز نشان از پدر دارند و یادگاری قرآنی از افضل‌القراء مصر هستند.
مجلس با تلاوتی از شیخ یاسر آغاز شد. در ادامه مستندی از استاد عبدالباسط پخش شد؛ در این مستند از صاحب مکتبی منحصر به فرد در تلاوت سخن به میان آمد، استعدادی خدادادی، صوتی زیبا و دلنشین، نفس بلندبالای استاد در حین تلاوت و حضور قلب و آرامشش؛ همان چیزی که تلاوتش را بر دل می‌نشاند، چون از دل برآمده است و مفاهیم وحیانی را در درون شنونده زنده می‌کند.
فیلم از زمان به دنیاآمدن استاد در سال 1927 در روستای «المزاعزه» از توابع شهر «أرمنت» استان «الاقصر» مصر می‌گوید، از نبوغ و نجابت او در حفظ قرآن، از استعدادی که توجه استادش در مکتب‌خانه را جلب می‌کند، از قرآنی که تلاوت می‌کند؛ گویی قرآن از دهانش همچون نهری روان جاری می‌شود.
پیاده‌روی 3 کیلومتری برای قرآن
از صوت ملکوتی‌اش، از هم‌نشینی‌اش با شیخ محمد رفعت، از پیاده‌روی 3 کیلومتری در روز برای رسیدن به خانه شهردار و شنیدن صوت شیخ رفعت، از تنها رادیوی موجود در روستای محل زندگی‌اش، از تکرار صدای محمد رفعت با صوتی دلنشین و زیبا هنگام بازگشت از خانه شهردار، صدایی که سبب شده بود اهالی روستا با وجود سن کمش او را «شیخ» بنامند و لقب دهند.
از حفظ کل قرآن در 10 سالگی، رفتن به روستای «المطاعنه» برای یادگیری علوم قرائات در محضر استاد شیخ «محمد سلیم المنشاوی» از اساتیدی که در قرائت شهره و زبانزد خاص و عام بود.
فهمی عمر، از رؤسای سابق رادیو مصر هم از استاد گفت؛ از ورودش به این رسانه که کاملا اتفاقی بود.
فهمی عمر این‌گونه روایت کرد: در یکی از روزهای سال 1951 زمانی که مصطفی نحاس پاشا، نخست‌وزیر مصر بود و معمولا نماز عصر را در مسجد سیده زینب قاهره دز نزدیکی ساختمان نخست‌وزیری می‌خواند، استاد عبدالباسط، قاری قبل از اذان بود و آیاتی تلاوت کرد که نحاس پاشا از شنیدن آن به وجد آمد و از یکی از مسئولان رادیو که همراهش بود، پرسید: آیا این قاری در رادیو قرائت دارد، پاسخ شنید: نه عالیجناب، من هم اولین‌بار است که صدایش را می‌شنوم، نحاس پاشا هم حکمی صادر کرد که پس از آن عبدالباسط در رادیو مشغول فعالیت شد.
پدر به روایت شیخ یاسر
و مطالبی درباره استاد از زبان فرزندش شیخ یاسر: «در یکی از سفرهایش به هند پس از اتمام قرائت آماده رفتن به هتل محل اقامتش شد و رفت تا خودرویی را که به این کار اختصاص یافته بود، سوار شود، اما خودرو در ازدحام هزاران نفری مردم گم شد و شور و اشتیاق طرفداران شیخ نزدیک بود خودرو را از زمین بلند کند و استاد و هیئت همراه از وزارت اوقاف مصر نتوانستند تا مدت زمان طولانی محل را ترک کنند.
چهارشنبه//ناگفته‌هایی از استاد عبدالباسط/ پسران از پدر می‌گویند + عکس
شيخ ياسر، پسر ارشد استاد
اشک شوق هندی‌ها و غافلگیری استاد
خاطره خاطره می‌آورد؛ در همین سفر بود که استاد دعوت یکی از اغنیای مسلمان را پذیرفت و در محفل بزرگی که وی تدارک دیده بود، حضور یافت، تعداد زیاد حاضران در حین تلاوت، استاد را غافلگیر کرد، خیلی‌ها کفش‌هایشان را در آورده و ایستاده او را نگاه می‌کردند؛ انگار آمده بودند نماز بخوانند، از دیدن شیخ، اشک در چشمانشان حلقه زده بود و سر از پا نمی‌شناختند.
استاد اشک را با اشک پاسخ داد
زمانی که استاد تلاوتش را به پایان برد، نتوانست خود را کنترل کند و به خاطر آن همه شور و احساس از مردمی که او را برای اولین بار بود که می‌دیدند، اشک از چشمانش سرازیر شد.
خاطرات پدر از زبان ژنرال طارق
ژنرال طارق عبدالباسط هم از سفرهای متعدد پدر به کشورهای مختلف عربی، آفریقایی، اروپا و آمریکا گفت؛ از دعوت اقلیت مسلمان آفریقای جنوبی، از شیخ در سال 1956 برای سفر به منطقه و دیدار با آنان. در زمانی که قاهره و ژوهانسبورگ به دلیل نظام آپارتاید نمایندگی دیپلماتیک نداشتند و ورابط دو کشور با مشکلاتی مواجه بود، سرانجام در سال 1966 میلادی با دخالت مسئولان دو کشور و مذاکراتی که حدود یک سال و نیم به طول انجامید، استاد توانست ویزای آفریقای جنوبی را برای سفر به این کشور دریافت کند.
چهارشنبه//ناگفته‌هایی از استاد عبدالباسط/ پسران از پدر می‌گویند + عکس
ژنرال طارق، پسر کوچکتر
سفر به سرزمینی ناآشنا به زبان عربی و استقبالی گرم
طارق عبدالباسط ادامه داد: در آن زمان خط پرواز مستقیم بین دو کشور وجود نداشت؛ شیخ سوار هواپیمایی به مقصد نایروبی(پایتخت کنیا) شد، سپس از آنجا به ژوهانسبورگ رفت، هنگام ورود به این شهر با وجود اینکه مردم آنجا زبان عربی نمی‌دانستند، با استقبال گرم آنان مواجه شد؛ سفری که یک ماه طول کشید.

چهارشنبه//ناگفته‌هایی از استاد عبدالباسط/ پسران از پدر می‌گویند + عکس
شیخ در این سفر در شهرهای مختلف آفریقای جنوبی از جمله «ژوهانسبورگ»، «کیپ تاون» و «لیدی اسمیت» حضور یافت، مسلمانان این کشور شیفته تلاوت استاد و سبک منحصر به فردش شدند و تمایل خود را برای فرستادن فرزندانشان به قاهره برای حفظ قرآن و یادگیری فنون قرائت در محضر استاد اعلام کردند.
استاد عبدالباسط و اذانی که روی صوت بلال در محمد رسول‌الله صداگذاری شد
طارق در پایان از خاطرات دیگری هم گفت، از سفر پدر به پاریس و پوشیدن کت و شلوار به جای پوشش مرسوم الازهر برای این که توجه مردم جلب نشود تا پذیرفتن دعوت مصطفی العقاد، کارگردان نامدار فیلم «الرساله» برای اذان گفتن در نقش بلال بن رباح در این فیلم که صدای اذان او بر روی صوت بازیگر این شخصیت در فیلم صداگذاری و پخش شد.
رسالت(الرساله) معروف به محمد رسول‌الله فیلمی سینمایی به کارگردانی مصطفی عقاد است که در سال ۱۹۷۶ تولید شد. رسالت داستان زندگی پیامبر اسلام(ص) از چهل سالگی تا وفات و در واقع داستان دوران صدر اسلام را به تصویر می‌کشد.
captcha