به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مراسم ظهر دلنشین مرحومان «میرزاحسن تسویهچی» و «محمدتقی تسویهچی» صبح امروز شنبه، ۷ اسفندماه با حضور خانواده ایشان، اساتید قرآنی و جمعی از دوستانشان در محل خبرگزاری ایکنا برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که با اجرای حبیب مهکام، پیشکسوت قرآنی کشور همراه بود، پس از پخش تلاوت سوره مبارکه فجر با صدای مرحوم محمدتقی تسویهچی، غلامرضا تسویهچی، برادرزاده و شاگرد مرحوم میرزا حسن تسویهچی طی سخنانی در رابطه با دوران کودکی و شاگردی خود که در خدمت عمویش مشغول به آموزش قرآن کریم بود، بیان کرد: بنده از اولین شاگردان مرحوم میرزا حسن، عموی بزرگوارم هستم که از سنین کودکی یعنی چهار یا پنج سالگی تا دوران نوجوانی به صورت تمام وقت در محضر ایشان به یادگیری قرآن کریم بهویژه در زمینه قرائت و ترتیل پرداختم.
وی اظهار کرد: خداوند متعال را بسیار شاکر هستم که این سعادت را نصیب بنده کرد تا از اوایل زندگی در خدمت ایشان باشم و سایه استادی ایشان نیز بر سر بنده بود و اکنون نیز بسیار خوشحالم که پس از سالها فرصتی پیش آمد تا در کنار خانواده یادی از عموی مرحوم و فرزند ایشان کرده باشیم.
غلامرضا تسویهچی ادامه داد: یکی از مسائلی که باید به آن اشاره کنم این است که در طول سالهایی که افتخار شاگردی مرحوم عمو را داشتم، قاطعیت ایشان در امر آموزش قرآن کریم بسیار ملموس و مشهود بود. جدیت، نظم در کارها و ارزش قائل شدن برای زمان از ویژگیهای ایشان بود. عموی مرحوم بنده برای هر لحظه از زندگی تعریفی داشتند و همین جدیت و قاطعیت باعث شد که امثال بنده توانستیم تا سالهای سال از ایشان بهره ببریم و به عنوان قاری قرآن تربیت شویم و بتوانیم آموزههای قرآن کریم را در طول زندگی خو به کار ببریم.
وی افزود: جدیت ایشان در امر آموزش قرآن کریم به نحوی بود که طبق تعریفی که برای ما مشخص کرده بودند، همه افراد به نوبت تحت تعلیم قرار میگرفتند و نظم و انضباط همواره برای ایشان اهمیت فراوان داشت که نتیجه این جدیت نیز آن شد که امثال بنده توانستیم سالهای سال از ایشان بهره برده و در اوایل نوجوانی نیز تقریباً آموزش ما در زمینه تلاوت و تجوید کامل شد.
غلامرضا تسویهچی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه مرحوم میرزا حسن تسویهچی به سبک منشاوی تلاوت میکردند، تصریح کرد: البته مرحوم محمدتقی علاوه بر سبک منشاوی در سبک عبدالباسط نیز تبحر خاصی داشت و هر دو سبک را بسیار عالی اجرا میکرد.
وی با اشاره به اینکه قرآن کریم دو بعد تلاوت و قرائت و نیز بعد آموزش اخلاق و درس زندگی است، افزود: روش تعلیمی مرحوم میرزا حسن تسویهچی به این صورت بود که در حین خواندن قرآن آموزش میدادند و به تمرین و تکرار اعتقاد زیادی داشتند و همواره تذکر میدادند که صوت و نحوه تلاوت با تمرین بهتر میشود و در واقع تکرار و تمرین از اصول ایشان بود.
غلامرضا تسویهچی با بیان اینکه کسانی که از محضر میرزا حسن تسویهچی بهره بردهاند، آیات فراوانی از قرآن کریم را نیز از حفظ دارند، تصریح کرد: در محضر ایشان بهدلیل تمرین و تکرار فراوان آیات وحی، بسیاری از آیات قرآن کریم در ذهن ما ماندگار شده است.
همچنین، در ادامه این مراسم، حبیب مهکام، پیشکسوت قرآنی کشور که اجرای مراسم را نیز عهدهدار بود، طی سخنانی با اشاره به آیاتی از کلامالله مجید در رابطه با ماندگاری آیات الهی در اذهان بیان کرد: هرچه از سنین پایه به امر قرآن کریم پرداخته شود، در این صورت آیات الهی در اذهان ماندگارتر خواهد بود و فراگیری آن نیز سادهتر است.
در ادامه، مادر مرحوم محمدتقی تسویهچی و همسر مرحوم میرزا حسن تسویهچی طی جملات کوتاهی در رابطه با مرحوم محمدتقی اظهار کرد: محمدتقی پسر بسیار پاک و خوبی بود. هر روز صبح زود با پدرش تمرین قرآن میکردند و با هم به جلسات قرآنی میرفتند و میآمدند و هر دوی ایشان در این راه زحمت فراوانی کشیدند.
همچنین، محمد تسویهچی، برادر کوچکتر محمدتقی نیز در این مراسم طی سخنانی با اشاره به خاطرهای از وی بیان کرد: در سال 1370 روزی مرحوم برادرم برای تلاوت به مسجد دارالسلام که هر هفته برنامه قرآنی در آن اجرا میشد، دعوت شده بود که بنده به اتفاق پدر و برادرم به مسجد رفتیم. پس از اینکه یک قاری قرآن از مشهد بهعنوان نفر اول برنامه خود را اجرا کرد، برادر بنده بهعنوان نفر دوم برنامه خود را اجرا و سوره مبارکه عنکبوت تلاوت کرد که بسیار تأثیرگذار و سوزناک بود به طوریکه من مشاهده کردم که چند نفر از پیرمردهایی که نزدیک ما نشسته بودند، اشک میریختند. پس از اینکه تلاوت وی تمام شد نیز همه افراد حاضر در مسجد به احترام وی ایستادند و او را تشویق کردند.
وی در ادامه سخنان خود در این زمینه تصریح کرد: مرحوم پدرم نیز همواره و در همه وقت به خواندن نماز اول وقت و به ویژه نماز جماعت تأکید داشتند و بر خواندن قرآن کریم و قرائت کلامالله مجید همراه با رعایت نکات تجویدی و معانی آیات الهی تکیه فراوان داشتند.
همچنین، در ادامه این مراسم، داماد کوچکتر خانواده تسویهچی نیز طی سخنانی با اشاره به اینکه مسبب وصلت بنده با خانواده تسویهچی به نوعی مرحوم محمدتقی بود، اظهار کرد: بنده با یکی از اقوام ایشان آشنا بودم و به اتفاق در جلسات قرآن محل شرکت میکردیم که پس از چندی با محمدتقی و صدای او آشنا شدم و مشتاق شدم تا تلاوت وی را بشنوم که همین امر زمینه این را فراهم کرد که با ایشان و خانواده ایشان رفت و آمد پیدا کردم که در نهایت نیز این امر منجر به وصلت با خانواده ایشان شد.
وی در ادامه به ذکر خاطرهای از مرحوم محمدتقی پرداخت و با اشاره به اینکه خطبه عقد ایشان را مقام معظم رهبری جاری کردند، گفت: در مراسم عقد که خطبه آن را نیز مقام معظم رهبری در آن زمان در دفتر ریاست جمهوری برای ما جاری فرمودند، نزدیک نماز مغرب بود که این مراسم اجرا شد و طی این مراسم چون نزدیک به زمان غروب آفتاب و اذان مغرب بود، خدمت حضرت آقا عرض کردم که اگر اجازه بفرمایید آیاتی از قرآن کریم تلاوت شود که ایشان نیز اجازه فرمودند. هنگامی که مرحوم محمدتقی مشغول به تلاوت شد، بنده نگاهم به مقام معظم رهبری بود تا ببینم ایشان چه عکسالعملی نشان میدهند که مشاهده کردم که ایشان به محمدتقی نگاهی کرده و سر تکان میدادند. پس از پایان تلاوت حضرت آقا رو به محمدتقی کرده و فرمودند که شما در مسجد کرامت در مشهد در فلان مسابقه شرکت کرده بودید و حتی جایزهای هم از دست من گرفتید که این تعجب بنده را برانگیخت که حضرت آقا هنوز آن جریان را در خاطر داشتند.
همچنین، در ادامه این مراسم، مریم تسویهچی، خواهر بزرگتر مرحوم محمدتقی نیز طی سخنانی با بیان اینکه ممارست مرحوم پدرم در تمرین بسیار مهم و کلیدی بود، اظهار کرد: اگر قرار بود که در مجلسی برای تلاوت شرکت کنند و دعوت میشدند، از یک هفته قبل مرحوم پدر با محمدتقی تمرین میکرد و آنقدر تلاوت میکردند تا برنامه به صورت کامل و بدون اشکال اجرا شود.
وی با اشاره به اینکه مرحوم محمدتقی در یازده سالگی اجرای سوره مبارکه حمد را دارد و به قدری زیبا اجرا میکند که تمامی حضار در آن مجلس منقلب میشوند، بیان کرد: به یاد دارم که محمدتقی یک سال در مسابقات بینالمللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران به صورت داوطلب و افتخاری به تلاوت قرآن کریم پرداخت که با تلاوت وی مجلس به کلی منقلب شده و به هم ریخت. اعرابی که در مسابقات شرکت کرده بودند و یا در مسابقات حضور داشتند چنان منقلب و تحت تأثیر قرار گرفتند که پس از تلاوت برای گرفتن امضا نزد محمدتقی میرفتند. حتی یک نفر از کسانی که در آن جلسه حضور داشت چنان تحت تأثیر تلاوت وی قرار گرفته بود که با زبان عربی خطاب به صدام بیان کرد که ای خائن! تو چگونه ایرانیها را خطاب به مجوس میکنی و آنها را مسلمان نمیدانی در حالیکه در بین ایرانیان چنین افرادی هستند که قرآن خواندنشان اینگونه تأثیرگذار است.
خواهر بزرگتر مرحوم محمدتقی تسویهچی در ادامه با اشاره به کسب و کار مرحوم میرزا حسن تسویهچی و نقش کسب روزی حلال ایشان در تربیت فرزندانی مانند مرحوم محمدتقی اظهار کرد: مرحوم پدر بنده سی و پنج سال آخر عمر شریف خویش را خدمت آیتالله مرتضی تهرانی بودند و به کار وجوهات مراجع رسیدگی میکردند. ایشان بسیار مقید بودند که قرآن کریم را تلاوت کنند و نماز اول وقت داشته باشند و درواقع از بیست سالگی پای رحل قرآن نشسته بودند و چنان در امور دینی مقید بودند که در خانواده خود به «آ شیخ» معروف شده بودند و حتی پدربزرگم نیز ایشان را با همین تلفظ خطاب میکردند. ایشان از همان سنین نوجوانی و جوانی هر جا قصد داشتند تا مشغول به کار شوند دو شرط برای کار کردن خود داشتند یکی اینکه هنگام نماز و اذان یک ساعت فرصت داشته باشند تا به نماز اول وقت خود برسند و دیگر اینکه نباید به داشتن محاسن ایشان ایرادی گرفته شود. مرحوم پدرم خمس و زکات خود را به موقع پرداخت میکردند و همواره نماز را اول وقت ادا میکردند و هر جا که میرفتیم نیز اقوام نماز جماعت را به ایشان اقتدا میکردند. همچنین، هنگامی که در خدمت آیتالله مرتضی تهرانی نیز که بودند هر زمانی که ایشان حضور نداشتند، مرحوم پدرم نماز جماعت را میخواندند.
وی با اشاره به وابستگی موجود میان پدر و پسر یعنی مرحومان میرزا حسن و محمدتقی تسویهچی نیز اظهار کرد: بعد از وفات مرحوم برادرم، مرحوم پدرم تقریباً حالت ناراحتی پیدا کردند چراکه فقدان برادرم برای ایشان سنگین بود و پس از مدتی نیز به مرور آرام آرام بیمار شدند که با ایجاد بیماری، ایشان شش ماه در بستر بودند و سپس، از دنیا رفتند.
خواهر بزرگتر مرحوم محمدتقی تسویه چی بیان کرد: مرحوم برادرم در خانواده و حتی در میان دوستان و آشنایان واقعاً یک فرد ویژهای بود و برای همه پشت و پناه محسوب میشد بهویژه برای من که حتی از ایشان بزرگتر نیز بودم، واقعاً پشت و پناهی بود. در روزی نیز که ایشان به رحمت خدا رفت، حدود ساعت ۱۰ صبح محمدتقی زنگ زد صبح نیمه شعبان بود، با اینکه محل کار تعطیل بود ولی او رفته بود تا مرخصی دو ساعته روز قبل خود را جبران کند، گفت، «آبجی خیلی دلم گرفته، پرسیدم چرا، گفت دلیلشو نمیدونم، پرسیدم کجایی؟ گفت سر کارم، گفتم روز تعطیل؟! ...» صدای تلاوت قرآن را از آن طرف خط میشنیدم که داشت تلاوت خودش را گوش میداد. بعد از دو، سه ساعتی که گذشت مجدد تلفن خانه زنگ زد. همسرم جواب داد و به سرعت از خانه خارج شد. یک ساعت بعد زنگ زد و به من گفت تا به منزل پدرم بروم وقتی رسیدم سر کوچه منزل پدری خیلی شلوغ بود و ... محمدتقی بر اثر سانحه تصادف برای همیشه با رحل قرآن خداحافظی کرده بود و این غیرقابل باور بود. محل تصادف در خیابان شهید رجایی نزدیک کلینیک سیزده آبان بود. طی آن روز به محض اینکه این اتفاق افتاد واقعا متوجه نشدم که چگونه جامعه قرآنی از این خبر مطلع شدند و خود را به منزل ما رساندند و جمعیت فراوانی در محله ما جمع شده بود که هر کسی را که مشاهده میکردیم از خوبیهای محمدتقی تعریف میکرد و ایشان واقعا پشت و پناه همه بود.
گزارش تصویری این نشست را
اینجا ببینید.