به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، محمدصادق دهنادی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده است، به تبیین برخی برکات حضور مبارک حضرت فاطمه(س) برای تاریخ اسلام و بشریت پرداخته است.
اگر دو سال قبل فاجعه منا اتفاق نمیافتاد، باورش سخت بود که دختر پیامبر(ص) برای جلوگیری از تحریف تاریخ چارهای جز اعتصابِ اشک و مزار نداشت. در تاریخ میبینیم بجز فاطمیه و عاشورا همه اتفاقات تاریخی را مکتب خلافت حذف کرد. معاویه -چهارمین نفر از این سلسله - حتی مسلمانی امام علی(ع) به دینی که او اولین مرد مسلمانش بود را سانسور کرد.
مثال نزدیک این فاجعه در همین حوالی بارها رخ داده است. دو سال قبل جلوی این همه دوربین و موبایل و عکس و مستندات، امرای حجاز با رشوه به دولتها و شلوغکاری رسانهای مرگ حدود ۷۰۰۰ حاجی را به کشته شدن ۵۰۰ حاجی (که ۴۶۴ نفرش هم ایرانی بودند) فرو کاستند.
اگر خون امام حسین(ع) بر زمین نمیریخت و یا زهرای مرضیه(س) با هوشمندی مزار خود را پنهان نمیساخت، از آن «نه» بزرگ علی به جریان کودتا چیزی باقی میماند؟
حضرت فاطمه زهرا(س) کاری کردند که هیچ شک و شبههای درباره عدم حضور خانواده پیامبر(ص) در فرآیند تبدیل نظام رسالت پیامبر به امپراطوری راشدین باقی نماند. کار به جایی رسیده که طرفداران خلفا ترجیح دادند که در سیرهنویسیهای خود از خاصیت عبا و کفش و کاسه و کوزه مصرفی پیامبر اسلام(ص) دهها صفحه حرف بزنند، اما درباره حضرت فاطمه یا سکوت کرده و یا چون کودکی که در نوزادی از دنیا رفته به اسم بردن از او بسنده کنند.
حضرت فاطمه (س) تنها کسی بود که توانایی ماموریت حفظ شعار لا اله الا الله در زمان فتنه سامریهای امت پیامبر را یافت. اشک ریخت و خطبه خواند و در اعتصاب حیات در نود و پنجمین روز عروج رسول خدا، به او پیوست و بی مزار باقی ماند تا قاتلانش بر مزارش قبه نسازند .تا کسی کودتا را انتخابات جا نزند. تا سکوت وحدتبخش علی، رضایت تلقی نشود. تا حمایت امیرالمومنین(ع) از بقای اسلام، ارادت به منافقین تصویر نشود. چون به هیچ وجه قطع رابطه حکومت بعد از پیامبر با خانواده ایشان معنایی جز جدا شدن حکومت از راه و روح ختمی مرتبت نداشت.
مگر این که اهل سقیفه ادعا داشته باشند راه پیامبر(ص) را از خاندان او بیشتر میشناسند. حضرت زهرا (س) اجازه نداد واقعیتی تلخ که ناشی از جهل و غفلت و ترس امت تازهمسلمان بود، جای حقیقت را بگیرد. فاطمه اطهر نگذاشت تاریخ توسط اعراب جاهلی به تاراج برود.
بانوی دو عالم نستوه ایستاد و اجازه نداد تا اوراق مظلومیت امام علی و اسناد حقه ولایت او مانند اوراق احادیث نبوی(ص) که اهل سقیفه در وسط شهر یثرب به مناسبت سقوط دولت رسالت سوزاندند؛ مانند دیوان و تاریخ و کتب کشورهای گشوده شده توسط امپراطوری غاصب، در آتش خشم خونخواهان لات و عزی نابود شود.
اعتراض فاطمه زهرا(س) اگر به فرجام نرسیده بود، امروز مذهب داعش و القاعده برای تاریخ، تصویری از رسول خدا بود. زیرا اسلام بدون بانوی دو عالم چیزی جز ماجراجویی جنگجویان عرب برای فتح خزائن پارس و روم نیست. اسلام بدون حضرت فاطمه یعنی جنگیدن برای پردهبرداری از حرمسرای پادشاهان مصر و هند. یعنی جنایاتی که عبیدالله زیاد بر سر زنان پاکدامن خراسان انجام داد.
اسلام بدون فاطمه همان تزویری است که زیر پوستین زهدفروشی و عدالتنمایی، مسلمانان به دو طبقه مولا و موالی تقسیم میشوند و در پس نمایش مسخره قضاوتهای خشونتبار و ویرانگر، جرثومه کاخ سبز شام رشد میکند و ریشه میدواند.
اسلام بدون فاطمه، دین رحمت للعالمین نیست. ماسک همانهایی است که به شوق تصاحب ناموس مالک ابن نویرهها، جمعآوری زکات را بهانه و قومی را قتل عام میکنند. اسلام بدون فاطمه، خطرناکتر از بی دینی است. همانطوری که امروز خطر پیروان آن سیرهها و آن سیرتها تحت عنوان داعش و تکفیری از صلیبیون و صهیون بیشتر شده است.
اعتراض فاطمه زهرا(س) و شهادت او، تنها راه مبارزه با دروغی بود که سالها به نام اسلام عرضه شد و دین پیامبر(ص) چهره واقعیاش را در همین قیام تک نفره حفظ کرد و باز به همین دلیل پیامبر او را ام ابیها میدانست. حیات جاودان پیامبر(ص)، مرهون این مادری است.
محمدصادق دهنادی
ایکنا تابلوی قرآن در جمهوری اسلامی است و گفتمان آن باید بر اساس گفتمهن بنیان گذار این نظام شکل گیرد و نه جریانات رایج در حوزه که متاسفانه در علمای انقلابی در سالهای اخیر رخنه کرده است.