به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، جشنواره کتب آموزشی ویژه آثار قرآنی در حال برگزاری است. آثار متعددی در حوزههای مختلف به این جشنواره ارسال و داوری شدهاند. در همین رابطه با رضا سلامتپناه، داور گروه مفاهیم، موضوعات و علوم قرآنی این جشنواره گفتوگویی داشتهایم که از نظرتان میگذرد؛
ـ آثاری را که در این گروه داوری کردید چگونه ارزیابی میکنید و داوران چه مسائلی را مورد توجه قرار داده بودند؟
سطح آثار قرآنی رسیده به جشنواره در عین معناداری در برخی گروههای موضوعی به هم نزدیک بود و این موضوع کار را برای داوران سخت کرده بود و دقت بیشتری را در داوری آثار میطلبید. یکی از موضوعاتی که مورد توجه داوران بود، مثمرثمر بودن آثار برای گروه مخاطبان دانشآموز و معلم بود. آثار برخی صاحبنظران و افراد مشهور نیز به دبیرخانه این جشنواره ارسال شده بود که حائز مراتب و ویژگیهای منحصر بفرد علمی بود، اما به این دلیل که طیف مخاطبان این جشنواره تعریف شده بودند، آن گروه از آثار از دور داوری کنار گذاشته شدند.
موضوع دیگر نیز تجمیع شاخص اتقان علمی اثر همراه با بُعد اثرگذاری بر ابعاد مهارتی و عاطفه و احساس مخاطب بوده است، به طوری که سبب آشنایی و انس دانشآموز با قرآن شود؛ یعنی در تمام آثار توجه میشد که کتب ابعاد معرفتی و عواطف را تامین کند و در ابعاد مهارتی هم موجب انس دانشآموز با مخاطب شود. یعنی توجه به اینکه دانشها و مهارتهای قرآنی در عین اتقان و استواری با هیئتی جذاب به دانشآموز انتقال پیدا کند تا موجب تعمیم و تعمیق ارتباط و انس دانشآموزان با قرآن شود.
جشنواره رشد در حال حاضر با سابقهترین جشنواره نیازمحور کشور به شمار میآید که بنا بر نیاز به کشف و پیشنهاد آثار مطلوب با رویکرد رشد و تربیت گروههای هدف شکل گرفته است. بر این اساس میتوانیم با پیشینه و ظرفیتهای موجود، کارکردهای متعددی را از این جشنواره انتظار داشته باشیم که یکی از آنها ارتقای نرخ مطالعه کتاب خوب قرآنی در جامعه دانشآموزی است. این نکته از آنجا حائز اهمیت بیشتری میشود که به عنوان فرهنگی رایج، با مقوله کتابخوانی یا اکتفا به خواندن کتب درسی و کمک درسی در جامعه مواجه میشویم که متاسفانه شامل اکثر مقولهها از جمله کتب دینی و قرآنی میشود. این موضوع حاصل چالشهای متعددی است که در جامعه وجود دارد.
ـ لطفاً درباره چالشهایی که از آنها نام بردید بیشتر توضیح دهید.
نکته ظریف در حوزه کتاب کودک و نوجوان که به نحوی در جشنواره موضوعیت دارد این است که بدانیم کتاب حاصل و حامل اندیشهای والاست و این موضوع لزوماً به آن معنا نیست که باید اندیشه را در کتب کودکان و نوجوانان تنزل دهیم و سپس در اختیار این قشر بگذاریم، بلکه باید اندیشه را در قالب و زبانی مقبول و موثر برای کودک و نوجوان بازآرایی و بازآفرینی و در همان سطح منتقل کنیم. در کتب کودکان و نوجوانان، اندیشههای بلند در قالبها و با زبان مقبول مخاطب بازنویسی و ارائه میشود، نه آن که به صرف این ادعا که مخاطب ما توان درک و فهم عمیق را ندارد اندیشههایی خرد و نازل را در قالب کتاب به او ارائه دهیم.
بر این اساس ارائه اثر در این حوزه علم و هنر توأمان را میطلبد و این موضوع همان گمشده ما در عرصه کتاب کودک و نوجوان است. یکی از مشکلات جدی در نخواندن کتاب به طور عام و در جامعه دانشآموزی به طور خاص و در حوزه قرآنی به صورت اخص آن است که ما با «چالش انتخاب» روبرو هستیم.
یکی از مشکلات حوزه نشر در جامعه کنونی مسئله وفور و انبوهی کتب منتشر شده است که سبب سردرگمی و بیانگیزه شدن مخاطب میشود. یعنی به گونهای انتخاب مخاطب به چالش کشیده میشود؛ طوری که او باید در میان انبوهی از عناوین دست به انتخاب بزند. این در حالی است که ما ابزارهای انتخاب و ارزشیابی را نیز در اختیار دانشآموز قرار نمیدهیم. این مشکل در سطحی فراگیرتر در حوزه فضای مجازی و انبوه محتواهای نازل در آن محیط هم قابل مشاهده و لمس است. در بسیاری از کشورها که جمعیتی بیشتر از کشور ما دارند و نرخ میانگین کتابخوانی در آنها چند ده برابر ماست، عناوین کتب منتشر شده گاه تا یک پنجم کشور ماست و این قدرت انتخاب و ضریب مطالعه کتاب خوب را افزایش میدهد. ما به جای اینکه به دنبال افزایش عناوین کتب منتشر شده باشیم، باید درصدد افزایش شمارگان آثار برآئیم؛ زیرا افزایش شمارگان در ارتباط مستقیم با شاخص رشد و توسعه مطالعه و کتابخوانی در جامعه است. یکی از ویژگیهای جشنواره رشد هم همین است که چالش و سردرگمی انتخاب و فاصله میان مخاطب و کتاب خوب را کاهش میدهد و آثار مطلوب را معرفی میکند.
چالش
دیگری که در این حوزه است، شفاهی شدن اجتماعی نامگذاری میکنم؛ یعنی جامعه با
سرعت به سمت شفاهی شدن پیش میرود؛ به این معنی که بیش از آن که بشنود، اندیشه
کند و بنگارد، فقط میشنود و منتقل میکند. گسترش و رواج ابزارهای اطلاعرسانی با
ویژگی سرعت در انتقال موجب شده است تا نیازهای خود را از منابع مستند و مکتوب
پیگیری نکنیم؛ بلکه رسانههای صوتی و تصویری، واسط کسب و انتقال دانش ما میشود و
چه بسا در این فضا اندیشهها در معرکه بازار تبلیغات سردرگم، نیازها غیرنیاز تلقی شوند و
غیرنیاز نیاز به حساب آیند.
در این فضا کتابخوانی، انس و آشنایی با منابع مکتوب کمرونق میشود. از سوی دیگر شفاهیگری یعنی انتقال گزارههای غیرمستند، شیوع پیدا میکند که آثار و نتایج اجتماعی منفی در پی خواهد داشت؛ از جمله سطحیگرایی اجتماعی را به دنبال دارد. البته باید در نظر گرفت که این فرایند یکی از نتایج سنتهای معاصر سبک زندگی اجتماعی و به نحوی از نتایج غلبه حسگرایی در جامعه است که مقدمات کم فروغ شدن عقلگرایی و اندیشهسازی در جامعه را فراهم میکند. اگر در گذشته هم در فضای سنتهای اجتماعی ما شفاهیگری سابقهای داشت، اما با رویکردی مثبت موجبات انتقال فرهنگ بین نسلی در جامعه را فراهم میآورد. مثلاً از طریق نهاد خانواده و یا برخی تجمعات عمومی، حجم بسیاری از معارف دینی و فرهنگی در قالب قصه، خطابه و ... منتقل میشد، اما اکنون هم کارکرد این نهادها کمرنگتر شده و هم اثرگذاری رسانههای نوین فردیتر شده است.
موضوع دیگری که در حوزه نخواندن کتاب با آن روبرو هستیم، این است که کتابخوانی را اکتسابی نمیدانیم، در حالی که کتابخوانی رفتاری اکتسابی و عادت پسندیدهای است که باید نهادهای تعلیم و تربیت و خانواده آن را آموزش و ارتقاء دهند. این موضوع ناشی از آن است که با کمکاریهای نهاد خانواده و کجکارکردهای نهاد تعلیم و تربیت، گمان میکنیم مقوله آموزش و تربیت وظیفه و ماموریت نهادهای رسمی جامعه مانند آموزش و پرورش است. در حالی که این طور نیست. ما در فرهنگ دینی و قرآنی خود، تربیت را جزء وظایف خانواده، پدر و مادر و نهادهای غیررسمی مثل علمای ربانی میدانیم. اطلاق عنوان عالم ربانی ناظر به جنبه تربیتی و فرهنگسازی علما در نهاد دینی و قرآنی ماست.
چالش دیگری که موجب کاهش میزان مطالعه در جامعه دانشآموزی شده است، ناشی از نگاه فرهنگسوز به مقوله کتب درسی و غیردرسی است. در جامعه ما مطالعه کتاب به کتابهای آموزشی و کمک آموزشی محصور شده است. یعنی آنچه دانشآموز باید مطالعه کند و آنچه از او مطالبه میشود در حوزه کتب آموزشی و کمک آموزشی است و گمان میکنیم که مطالعه در غیر از محدوده درسنامههای آموزشی، مطالعهای بیفایده، کم اثر و بیهوده است که متاسفانه در محیط خانوادهها هم به آن دامن میزنند. بخشی از این مشکل از غلبه فرهنگی نادرست در جامعه از فعالیت سوداگرانه موسسات خصوصی تدوین کتب کمکدرسی در جامعه ناشی شده است. این موسسات سود و گردش مالی فراوانی دارند که برخی ویژگیهای موجود در جامعه هم آن را افزایش میدهد.
ـ به منظور رفع این چالشها چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
باید رفتارهای اجتماعی مبتنی بر سنتهای فرهنگی خود را در حوزه اسلامی احیا کنیم. اگر به فهرستگان نسخ خطی کتابخانههای کشورهای اسلامی رجوع کنیم میبینیم که عمده کتب موجود در کتابخانههای جهان اسلام و حتی قرآنهای موجود در آنها، اکثراً بر اساس سنت حسنه نذر و وقف در کتابخانهها قرار گرفته است؛ یعنی سنت نذر و وقف کتاب در فرهنگ اسلامی نقش مهمی در تولید، انتقال و توسعه دانش داشته است. ما نیازمند احیای این سنت به ویژه در سطوح مخاطبان کودک و نوجوان هستیم. چه ایرادی دارد بر اساس سنت نذر و وقف کتاب، کتابخانههایی را در مدارس ایجاد کنیم؟
هنوز بسیاری از مجموعههای ما کمبود کتاب را از جمله مشکلات اساسی خود میدانند. ما برای برونرفت از این چالشها میتوانیم برنامههایی را طراحی کنیم و بر همین اساس است که روز 18 تیر بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، همزمان با روز درگذشت استاد مهدی آذریزدی به نام روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است.
ـ فکر میکنید این جشنواره در هدایت ناشران و مولفان به منظور تولید آثار فاخر و استاندارد چه نقشی دارد؟
جشنواره رشد با سابقه طولانی که دارد، از نهادهای شناخته شده در این حوزه به شمار میرود و با توجه به ظرفیتهایی که دارد میتواند نهادی برای رشد و تعالی مجموعه آموزش و پرورش باشد. برای اینکه این ظرفیت را به سامان برسانیم راه طولانی ولی انجام شدنی در پیش رو داریم. آنچه در این جشنواره برای من جذابیت داشت و دلنشین بود، نحوه تدوین و ساماندهی آئیننامهها و مستندات داوری بود. من برای نخستین بار در این جشنواره به عنوان داور فعالیت کردهام. به نظر من کاملاً روشن بود که آئیننامهها و معیارهای داوری در مرور زمان به بلوغ رسیدهاند. آنها بسیار دقیق هستند و سیاست حاکم بر آن، تعالی و رشد اندیشه و تربیت بوده است.