ارتباط سینما و سیاست، دیرینه است و از همان دوران نخستین شکلگیری سینما در جهان، سیاستمداران با درک نقش و تاثیر اجتماعی سینما از آن در جهت دستیابی به امیال و خواستههای خود بهره برده و میبرند. این نوع بهرهبری در تمام دنیا مرسوم است و بویژه در کشورهای غربی رونق بسیار دارد. از همین رو بازار سینمای دولتی و تولید فیلمهای تبلیغاتی سیاسی در سینماها و تلویزیونهای جهان داغ است. سالها است که این روند در ایران هم پی گرفته میشود و در واقع دوام و استمرار سینمای منسوخ دولتی، حاصل همین نگاه دولتی و استفاده دولتی از سینما است.
در ایران، ما افزون بر سینمای دولتی، به دلیل ویژگیهای ساختار فکری و سیاسی جامعه، علاوه بر سینمای سفارشی ساز دولتی، سینمایی برخاسته از تفکرات دیگر که گاه با اهداف و سیاستهای سینمای دولتی مغایر است، باعنوان ارگانی داریم. متعلقان به این دو طیف، از سینما و سینماگران، برای تولید آثار سفارشی تبلیغاتی و سیاسی در راستای اهداف و برنامههای خود بهره میبرند. درحقیقت گروهها و جناحها در طول سال و بخصوص ایام خاص ازجمله انتخابات، با یاری سینماگران هوادار خود، فیلمهای تبلیغاتی میسازند. تولید چنین فیلمهایی در کشور ما تازگی ندارد واین رخداد اکنون هم که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم، ادامه دارد.
رواج این قبیل فیلمها در کشورهای دیگر با ایران که دارای خصوصیات ملی،دینی و فرهنگی خاص بوده و به عنوان کشوری دارای مناسبات مردمسالاری دینی شهره است، بنا بر ماهیت و عملکرد،از روی قاعده باید متفاوت باشد، ولی این تفاوت معنایی و محتوایی و ساختاری، صرفنظر از ادعاهای افراد، گروهها و جناحها مبتنی بر نمایندگی افکار و آمال عمومی، در جامعه دیده نمیشود. گرچه تولید فیلمهای سفارشی تبلیغاتی و جناحی در کشور توسط فیلمسازان هوادار جناحها و سیاستمداران عجیب نیست، اما عجیب و پرسشگرانه این است که در این میان، جایگاه و نظرات و حرفهای مردم در عرصههای سیاست و انتخابات در فیلمهای تبلیغاتی سیاسی دولتی و ارگانی که سینماگران سیاسی غالبا با پول مردم آنها را میسازند، کجاست؟ آیا درست و حلال است که با پول مردم برای این و آن فیلم تبلیغاتی و انتخاباتی ساخته شود. کاش سینماگرانی هم داشتیم که دست کم به موازات تولید فیلمهای تبلیغاتی جناحی، فیلمهای تحلیلی و سیاسی مردمی میساختند. گرچه صدا و سیما با شبه گزارشها و برنامههای خود به صورت کمرنگ این کار را میکند، ولی باید در نظر داشت که این سازمان هم ارگانی است و اکثر این گونه برنامههایش، پوشش دادن دیدگاهها و مناظرات سیاسیون و داوطلبان انتخابات است .
روند جاری تبلیغات سیاسی و انتخاباتی، نشانگر آن است که ارشاد در کل دولتی و رسانه ملی در مجموع ارگانی تبلیغات میکنند. حال اینکه از این به بعد، نگاه مخاطبان سینما و تلویزیون به فیلمها و سریالهای سینماگران تبلیغاتچی جناحها چگونه خواهد بود و آیا تولیدات هنری، سینمایی و تلویزیونی بعدی آنها را هم محصولاتی سیاسی و تبلیغاتی برای خط و جناح و اهداف دوستان سیاسیشان خواهند دانست یا نه، مقوله دیگر و مهم است که جای بحث خود را دارد! اکنون پرسش اصلی این است که، چرا ما در میان سینماگران خود، بخصوص مدعیان سینمای مستقل، نباید حتی یک فیلمساز مردمی داشته باشیم که برای مردم، فیلم سیاسی و تبلیغاتی بسازد و در کنار طرح نظرات سیاسیون، حرفها و دیدگاههای مردمی را مطرح کند؟ در جاهایی مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ و هنر و رسانه اشکالی بزرگ وجود دارد که نیازمند ساز و کاری متفاوت با ساز و کار نگاه جناحی است. لطفاً مسئولان، مدیران، هنرمندان و رسانهها به آن بیندیشند،چراکه همیشه و ازجمله در انتخابات سرنوشت ساز، میزان رای مردم است.
جبار آذین، مدرس و منتقد سینما