سهیل رضایی، روانشناس، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به موضوع اقتصاد توجه در میان کاربران شبکههای اجتماعی، گفت: همه آدمها به دنبال توجه هستند و یکی از ابزارهای اقتصاد توجه، لایک و follower است. همین موضوع نوعی ترغیبکننده مورد توجه است. برای مثال حتی کاندیداهای ریاست جمهوری نیز به دنبال توجه هستند و صفحاتشان را بررسی میکنند که تا چه اندازه دنبال کننده دارند.
وی افزود: زمانی که فرد وارد احساس توجه میشود، به دنبال مسائلی مربوط به داشتههایش است که دور آن بچرخد. از آنجا که چنین مسائلی برای مردم جذاب است و عموما آنها دسترسی کمتری به چنین مسائل جذابی دارند، به همین دلیل به دنبال کپی کردن از یکدیگر یا مطلع شدن از هم هستند. در این صورت احساس توجهشان فعال شده و در فضای مجازی توسعه یافته است.
این روانشناس تصریح کرد: عوامل موجود در فضای مجازی به کاربران اجازه انتظارسنجی از محیط اجتماعی میدهد، اما آفرینشگر اتفاقات نیستند. در هر زمان و دورانی خودنماییها وجود داشته اما ابزارهای هر دوره متفاوت از یکدیگر بوده و امروز تنوع یافته است.
وی با اشاره به دلایل اصلی نفوذ سبک لاکچری در شبکههای اجتماعی گفت: اغلب کاربران شبکههای اجتماعی، جوان هستند و چنین اتفاقاتی برایشان جالب است. متأسفانه جامعه ما بسته است و حتی در مراودات اجتماعی شاهد محدودیتهایی هستیم به همین دلیل چنین مسائلی در فضای مجازی تجلی مییابد.
رضایی اظهار کرد: ساختارهای کنترلی که جامعه حقیقی برای مسائل مختلف انتخاب کرده است، در فضای مجازی شاهد هستیم و بسیاری از مسائل که در فضای حقیقی بروز نمیکند، در فضای مجازی به اوج خود میرسد. نمیگویم که سبک لاکچری، اتفاق خوب یا اتفاق بدی است، بلکه اتفاقی کاملا طبیعی به شمار میرود. در واقع برای این نوع سبک نمیتوان عنصر خوب یا بد به کار برد. چنین اتفاقی هدفمند است و نیازی به هدفمند شدن نیست، چرا که نگرش طبقات براساس معیارهای جایگاهیشان متفاوت میشود؛ به همین دلیل هر طبقهای از جامعه برای چند طبقه پایینتر از خود زندگی لاکچری دارند.
این کارشناس ادامه داد: آنچه به حدی از خودنمایی میرسد اشتباه است اما این اندازه از سبک لاکچری که در شبکههای اجتماعی در حال توسعه است را نمیتوان به عنوان دغدغه اجتماعی دستهبندی کرد. هر چیزی که به صورت افراطی پیش برود، خطر دارد اما سبک لاکچری در شبکههای اجتماعی چیزی جز حسرت به ارمغان نمیآورد. برای هر یک از ما پیش آمده است که وقتی فردی وضعیتی بهتر از ما داشته باشد، حسمان کمی متفاوت میشود. اگر به صورت افراطی پیش رویم، جامعه نسبت به این برخوردها دچار یک حب و بغض میشود و اگر این حب و بغض در جامعه راه بیافتد، جامعه به جای تفاهم به تنش میرسد.
وی ادامه داد: بهترین راهکار این است که جامعه را به رشد فکری و فرهنگی برسانیم، فرهنگسازی بر عهده رسانهها است، آنان به تولید نظام ارزشی میپردازند و به جامعه میگویند که تولید کنند و برخوردار باشند یا برخوردار نباشند و مقدس باشند. رسانهها بازتابدهنده پدیدهها هستند؛ بنابراین نقش به سزایی دارند.