به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بررسی آسیبها کتابهای نوشته شده در حوزههای مختلف بهویژه آثاری که در حوزه قرآن به رشته تحریر درآمدهاند، موضوعی است که به پیشبرد اهداف در راستای ارتقا و تعالی این حوزه کمک میکند. علیاکبر شایستهنژاد، کارشناس حوزه تفسیر و ترجمه قرآن و عضو گروه داوران حوزه تفسیر و ترجمه قرآن کتابهای آموزشی و تربیتی ویژه کتابهای قرآنی بوده است. به باور این کارشناس، تولید آثار تکراری در برخی از زمینهها و کمبود کتاب در برخی زمینههای دیگر از مشکلات حوزه نشر آثار قرآنی است. از سویی وی اعتقاد دارد که نویسندگان این آثار مخاطبمحور نیستند و نمیدانند که مخاطب آثارشان کدام گروه بوده و از چه ویژگیهایی برخوردار هستند؛ از اینرو ابتدا باید نیازسنجی جامعی در این رابطه صورت گیرد. در همین رابطه با وی گفتوگویی داشتهایم که از نظرتان میگذرد؛
ـ به عقیده شما ملاک و معیار نگارش آثار مناسب در این حوزه چیست؟
یکی از ملاکهای مهم در این حوزه از تالیفات، نوآوری به معنای تولید علم است که نویسندگان باید به این حوزه توجه کنند. ملاکهای دیگری از قبیل برقراری ارتباط با مخاطب نیز از نکات مهمی است که نگارندگان این حوزه باید به آن توجه نشان دهند. به این معنی که اثر مورد نظر چندان با شرایط، نیازها و خواستههای افراد بیگانه نباشد؛ برای مثال کتابهایی که در این جشنواره بررسی شدند مخاطبان خاصی و مشخصی داشتند. از اینرو چنین ملاکهایی حائز اهمیت است که به مسائل اساسی مخاطبان پاسخ دهد.
دانستن برخی از مسائل بسیار خوب است، اما ندانستن آنها ضروری نمیرساند، ولی مخاطب باید برخی دیگر از مطالب را حتماً بداند و از آنها استفاده کند. بهرهبرداری از چنین مطالبی در آثاری که در حوزه تفسیر و ترجمه قرآن نوشته میشود، از ملاکهای مهم به شمار میآید. علاوه بر چنین موضوعاتی، آثاری این حوزه باید خوشساخت و خوشنوشت باشند و سازماندهی معرفتی کتابها در ارزیابی آثار مورد نظر باشد.
ـ با توجه به معیارهایی که بیان شد، آثار این حوزه را چطور ارزیابی میکنید؟
باید گفت که نویسندگان این حوزه معمولاً مخاطبمحور نیستند؛ به این معنی که پیش از آن که به نگارش کتاب بپردازند، نمیدانند که مخاطب آثارشان چه کسی است یا بهتر است بگوییم که برای مخاطب خاصی کتاب نمینویسند؛ بنابراین در این راستا ابتدا باید کتابها را پالایش کرد تا فهمید برای چه مخاطبی نوشته شده است و به چه سبکی مربوط میشود. برخی از آثاری که در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است نشان میدهد که بعضی از کتابهای حوزه تفسیر و ترجمه مناسب گروه سنی کودک یا نوجوان نیست و کاملاً علمی بوده و برای دانشجویان مناسب است.
ـ با توجه به آنچه گفته شد، آیا آثاری که در گروه کودک و نوجوان نوشته شده است برای این گروه سنی مناسب هستند و به رفع نیاز آنان در این حوزه کمک میکنند؟
البته در این میان آثاری هم وجود دارد که برای این گروه سنی مفید باشد و بتواند نیازهای مخاطبان را برآورده کنند.
ـ چه پیشنهادی برای ارتقای کیفیت آثاری که در این حوزه نوشته شده است دارید؟
یکی از مشکلات جامعه کنونی ما، انتشار آثار تکراری است؛ برای مثال در زمینهای دیده میشود که دهها و حتی صدها عنوان کتاب وجود دارد و در برخی دیگر از زمینهها دچار کمبود و خلأ هستیم. اما در عین حال اگر بخواهیم در حوزه کودک و نوجوان به این حوزه بپردازیم، باید گفت که این گروه سنی به آثاری نیازمند هستند که متاسفانه سازوکار تعالی و تربیت در این حوزه و در قالب آثاری که ارائه میشود، مورد توجه قرار نمیگیرد.
در ازای این مطالب، هر آنچه را که خودمان صلاح میدانیم برای آنان بیان میکنیم. به نظر میرسد که باید در این زمینه نظرسنجی جامع و علمی صورت گیرد؛ به طوری که نیازهای مخاطبان در هر دوره تحصیلی و نیز همکاران فرهنگی در رشتههای گوناگون استخراج شده و پس از آن، محتوایی بسیار مناسب برای آنها تولید کنیم.
از سوی دیگر، مخاطبان امروز ما حوصله مطالعه آثار حجیم را ندارند و از اینرو باید کتابهایی کمحجم برای آنها فراهم شود. اگر چنین کارهایی صورت گیرد، میتواند برای این گروه سنی مفید و مثمرثمر واقع شود و سیر مطالعاتی برای گروههای مختلف را سازمان بدهد. اگر فرهنگ قرآن را بر اساس نیازها تعیین کنیم، بسیار مفیدتر از آن است که آثار تکراری را روانه بازار نشر کرده باشیم.
- به عقیده شما چطور می توان ناشران را به سوی تولید آثار مناسب در این حوزه هدایت کرد؟
این هدف مقدس است، اما آنچه در بازار کتاب مشاهده میشود این است که ناشران یا دست به تولید کتابی میزنند که در بازار فروش داشته باشد یا کتاب کمک درسی باشد؛ به این معنی که استاد یا معلم آن را معرفی کند. این رویکرد به آن دلیل است که جامعه در حوزه کتابخوانی ضعیف است و در سبد کالای مصرفی خانوادهها جایی برای کتاب و مطالعه پیشبینی نشده است.
در این راستا دو کار به طور همزمان میتواند به تحقق این اهداف کمک کند؛ یکی آن که خطمشی به ناشران ارائه شود و کتابهایی که در این راستا هستند برای هر گروه سنی خریداری شود. از آن سو، خانوادهها برای مطالعه تشویق شوند که لازمه انجام این کار کتب کمحجم است که خواننده را به مطالعه ترغیب کند. این دو موضوع در کنار هم میتواند زمینه رسیدن به هدف مورد نظر را فراهم کند. البته این هدف در کوتاهمدت به دست نمیآید.
متاسفانه ما روندی را در کتابخوانی طی کردهایم که مطالعه را کند کرده است و اکنون هم کتابهای مجازی فراوان است. هر چه تلاش کنیم که حجم آثار را کاهش دهیم و تشویقها را بیشتر کنیم، به یقین موفقتر خواهیم بود.