این روزها دنیا حیرتزده حمله موشکی کشورمان به داعش است. حیرتی که نشئت گرفته از قدرت نظامی کشورمان است. این ترس بیش از همه لرزه به جان صهیونیستها انداخته، چون میبینند به راحتی ایران از داخل خاک خود میتواند یک نقطه حساس را در سوریه هدف قرار دهد. این موضوع بهانهای است تا به این موضوع بپردازیم که سینمای ایران تا امروز تا چه حد توانسته این قدرت را به جهانیان نشان دهد، اتفاقی که سالهاست امریکائیان در پی انجام آن هستند. برای همین
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) با ابراهیم اصغری یکی از تهیهکنندگان سینمای دفاع مقدس که در حوزه نظامی هم تجربه دارد گفتوگوی کوتاهی انجام داده که در ادامه با آن همراه می شویم.
سینما، معمولاً ابزاری است که واقعیت و تخیل را با هم ادغام میکند. برای همین گاهی مواقع چیزی که واقعیت ندارد به واقعیترین شکل تصویر میشود، اما زمانی هم سینما چشم خود را به روی واقعیات میبندد. گواه بارز این ادعا را میتوان در سینمای کشورمان مشاهده کرد که چشم خود را به روی داشتههایش بسته است. برای مثال میتوانم به قدرت نظامی کشورمان اشاره کنم که در فیلمهای ایرانی نشان داده نمیشود! در این رابطه چه نظری دارید؟به نکته بسیار خوبی اشاره کردید؛ چرا که یکی از مشکلات جدی سینمای کشورمان نپرداختن به چنین موضوعاتی است. در حقیقت میتوان گفت سینمای کشورمان چشم خود را به روی داشتههای نظامی و امنیتی کشورمان بسته است، در صورتی که در بسیاری از کشورهای جهان با بزرگنمایی سعی میکنند، نیروی نظامی خود را چند برابر نشان دهند. بهترین مثال در این حوزه سینمای آمریکا است که با نشان دادن غلو شده نظامی خود میخواهد به جهانیان بقبولاند که قویترین کشور در دنیا است، خواستهای که متاسفانه در بسیاری از مواقع موفق بوده، زیرا اکثر مردم جهان این تصور را دارند که امریکا به لحاظ نظامی قدرتمندترین کشور است. باوری که به هیچ وجه درست نیست، بلکه به واسطه قدرت جادویی سینما به وجود آمده است. این نکته را هم من چندین بار در گفتوگوهایی که با فرماندهان نظامی داشتهام، بیان کردهام.
اگر بخواهیم دلایل این کم کاری را بررسی کنیم، شاید بتوان نکات متعددی را مطرح کرد، اما به نظر شما تا چه حد دستیابی به امکانات لازم در این حوزه (فیلمهای جنگی)، عاملی است که سینمای را در این زمینه کم کار کرده؟مطمئناً این مسئله نیز در جای خود دارای اهمیت است، چون اگر امکانات نظامی در اختیار سینماگران نباشد توقع تصویرگری آن دور از ذهن است. برای همین در جواب به پرسش فوق باید بگویم که سخت افزارهای لازم در اختیار سینماگران به شکل مطلوبی قرار ندارد، والا ما فیلمسازان علاقمند در این حوزه کم نداریم. در این میان ذکر نکتهای را ضروری میدانم. آن هم این است که تولید فیلمهایی که در آنها قدرت نظامی کشورمان تصویر شده باشد تنها یک حرکت تبلیغاتی نیست، بلکه نوعی دفاع از کشور و امنیت ملی است، چون ساخت این تولیدات ترسی به جان ایرانستیزان میاندازد که اجازه دستاندازی به این سرزمین را از هر بدخواهی میگیرد. برای گفته خود روشنترین مثال حمله موشکی کشورمان است که به واسطه آن پایگاه تروریستهای داعش هدف قرار گرفت و لبخند را به روی لبهای بسیاری از مردم جهان آورد، برای همین معتقدم اگر در فیلمی به شکلی صحیح و کامل این حمله سلحشورانه تصویر شود، دستآوردهای آن غیر قابل توصیف خواهد بود. چون علاوه بر اینکه قدرت نظامی کشورمان را نشان خواهد داد این نکته را به بدخواهان نظام اسلامی میفهماند که ایران اسلامی به مدد توان نظامی خود، قادر است، دشمنانش را از داخل خاک کشورش له کند.
نکته دیگری که در همین رابطه میبایست به آن اشاره کنم این است که اگر ما میخواهیم تصویرگر قدرت نظامی کشور خود باشیم باید به بهترین نحو این کار را انجام دهیم، چون اگر غیر از این باشد در حقیقت صلابت خود را زیر سوال بردهایم. این اتفاق نیز به دو شکل ممکن است رخ دهد. اول همانگونه که در توضیحات فوق به آن اشاره شد، امکانات به درستی در اختیار فیلمساز قرار نگیرد. دوم بهره نبردن از نیروی متخصص در ساخت؛ تخصصی که هم در کارگردانی الزام پیدا میکند هم در جلوههای ویژه و میدانی.
در انتهای سخنانم یک توصیه به نیروهای نظامی کشور دارم. آن هم این است که فکر نکنند که با در اختیار قرار دادن امکانات به سینماگران، رسالت خود را پیرامون سینمای ایران انجام دادهاند، بلکه آنها میبایست در امر تولید نیز مشارکت کنند، سرمایهگذاری که در نهایت به نفع نیروهای نظامی نیز خواهد بود، البته این اتفاق در برخی مواقع رخ داده، اما شکلی آبرومند و کافی نداشته است، در صورتی که اگر میخواهیم فیلمی در این حوزه بسازیم باید کاری باشد که به لحاظ تصویری چیزی از فیلمهای جنگی دنیا کم نداشته باشد، والا با قدرت اختیاری که تماشاگران سینما دارند به راحتی جذب کارهای خارجی خواهند شد.