به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) مرکز فرهنگی دانشجویی امام، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی جهاد دانشگاهی به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) ویژهنامهای با عنوان «دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، بررسی ابعاد دانشگاه اسلامی تمدنساز در نگاه امام خمینی(ره)» منتشر کرد. مشروح حجتالاسلام محسن غرویان، عضو هیئتعلمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه با این نشریه را در ادامه میخوانید: یکی از دغدغهها و نگرانیهای همیشگی حضرت امام خمینی(ره)، تحقق دانشگاه اسلامی بود. چنانکه از بیانات ایشان، مخصوصاً صحیفه امام(ره) برمیآید، ایشان دانشگاه را مرکز سعادت و شقاوت یک ملت میدانند و معتقدند سرنوشت یک ملت باید در دانشگاه تعیین شود. ایشان همچنین بر این باور بودند که دانشگاه غیر اسلامی، یک ملت را به عقب میراند. حضرت امام خمینی(ره) با اطلاع از آثار تحقق دانشگاه معیار اسلامی برای کشور، مسائلی همانند انقلاب فرهنگی، اسلامی سازی دانشگاهها و همچنین وحدت حوزه و دانشگاه را مطرح کردند. از فردای پس از انقلاب اسلامی، تلاشهای گستردهای در راستای تحقق دانشگاه اسلامی موردنظر حضرت امام(ره) صورت گرفته و گاه موانع و همچنین برداشتهای اشتباهی بر سر راه تحقق این مسئله وجود داشته است. آنچه در ادامه میخوانید، بررسی این مسائل در گفتوگو با حجتالاسلام محسن غرویان، عضو هیئتعلمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه، است.
- ابتدا بفرمائید دیدگاه شما درباره دانشگاه معیار اسلامی چیست و این دانشگاه معیار اسلامی چه کارکردهایی دارد؟
دانشگاه، چنانکه از اسم آن پیداست، محل تحصیل دانش و پژوهش و تحقیق برای شناخت بیشتر انسان نسبت به حقایق عالم هستی است و انسان هم، دو بُعد حکمت نظری و حکمت عملی را تعقیب میکند؛ بنابراین دانشگاه باید هم در بُعد عقل نظری و هم در بُعد عقل عملی، نیازهای انسان را تأمین کند.
منظور این است که دانشگاه، هم ذهن انسان را در مسائل نظری پرورش دهد و هم اینکه دل و قلب انسان را ازنظر اخلاقی بسازد. بنابراین دانشگاه معیار اسلامی، دانشگاهی است که بتواند در دو بُعد علم و اخلاق، انسانها را پرورش دهد و بسازد و به نظرم این میتواند تعریفی برای دانشگاه معیار اسلامی باشد.
- یکی از مسائلی که شاید در راستای همین تحقق دانشگاه معیار اسلامی توسط حضرت امام خمینی(ره) مطرح شده، وحدت حوزه و دانشگاه است. تحلیل شما از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟
بنده مکرراً عرض کردهام که وحدت حوزه و دانشگاه باید از اندیشه و علم حوزه و دانشگاه آغاز شود و اگر بخواهیم این وحدت، پایدار باشد، باید رابطه علم و دین و رابطه عقل و دین را تقویت کنیم و همچنین لازم است که مسائل دینی خود را بهصورت هماهنگ با عقل و علم بیان کنیم.
همچنین لازم است که مسائل علمی و عقلی را که در دانشگاهها تدریس میشود، بافرهنگ دینی خودمان هماهنگ کنیم. بنابراین این مسئله، اقدامی دوسویه است. وحدت حوزه و دانشگاه، درواقع وحدت فکر حوزوی و فکر دانشگاهی است و در این زمینه کارهای بسیار کمی صورت گرفته است و به نظر من، آن وحدت مطلوب حوزه و دانشگاه محقق نشده است و صرفاً برخی شعارهای سطحی و ظاهری دادهشده است.
- چه مانعی بر سر راه وحدت مطلوبی که بین حوزه و دانشگاه باید باشد، وجود دارد؟ برای تحقق این وحدت مطلوب، چه اقداماتی باید انجام شود؟
تفکرات لازم و متفکران و تئوری پردازانی که واقعاً بهصورت دوسویه بر مسائل حوزوی و دانشگاهی تسلط داشته باشند، یعنی هم با علم آشنا باشند و هم با علوم و دانشهای دینی و حوزوی، اکنون در صحنه نیستند و برخی تفکرات افراطی، مانع وحدت حوزه و دانشگاه شده است.
به نظرم باید زمینه آزاداندیشی دینی فراهم شود تا دانشگاهیان و حوزویان بتوانند بهراحتی حرف خود را بزنند و اندیشههای خود را مطرح کنند تا مورد نقد و بررسی قرار گیرند. نتیجه چنین اقداماتی میتواند وحدت حوزه و دانشگاه را رقم بزند.
- موضوع کرسیهای آزاداندیشی که در دانشگاهها دایر شده است را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این مسئله میتواند در راستای تحقق آزاداندیشی که شما به آن اشاره کردید، مؤثر باشد یا باید اقدامات دیگری صورت گیرد؟
قطعاً این مسئله میتواند در تحقق آزاداندیشی مؤثر باشد، اما به نظرم، کرسیهای آزاداندیشی مطلوبی تاکنون برگزار نشده و برگزار نمیشود و همچنان فضای رودربایستی، ترس و دلهره در محیط حوزه و دانشگاه وجود دارد و افراد نمیتوانند بهصورت آزادانه دیدگاهها و نظرات خود را مطرح کنند.
این فضا باید باز شود و فضای نقد و بررسی و آزاداندیشی واقعی به وجود بیاید، نه اینکه صرفاً در حد شعار و سخن باشد. به نظرم، حد مطلوبی که باید محقق شود، هنوز انجامنشده است. کرسیهای آزاداندیشی، جنبش نرمافزاری و نظریهپردازیها را که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردهاند، اگر از دانشگاهیان و حوزویان فرهیخته سؤال کنید، خواهید دید که میگویند به نحو مطلوب محقق نشده است.
- در ابتدای انقلاب اسلامی شاهد وقوع انقلاب فرهنگی بودیم. به نظر شما هدف از انقلاب فرهنگی چه بود و اهداف آن تا چه اندازه محقق شده است؟
انقلاب فرهنگی هم در همین راستا بود که تحولی در علوم و مخصوصاً علوم انسانی رخ دهد و دیدگاههای دینی، فلسفه اسلامی و الهی تسلط پیدا کند، اما همچنان هیمنه و تسلط فلسفه غرب را در دانشگاههای خودمان مشاهده میکنیم. به نظرم آن اقدامات اساسی که باید در انقلاب فرهنگی انجام میشد، هنوز محقق نشده است و با این اهداف فاصله داریم.