به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با توجه به فصل بازگشایی مدارس و رواج بازار نوشت افزاری که اغلب نقشهای غیراسلامی روی آنها نقش بسته است، مناسب دیدیم که گزارشی با این رویکرد تهیه کنیم. شاید با ورود به بازار نوشت افزار متوجه این نکته شده باشید که بیشتر کاراکترهای غربی و شاید در برخی از موارد شرقی، روی دفاتر، جامدادی و ... و به صورت کلی نوشت افزار دیده میشود. البته در سالهای اخیر دستاندرکاران این حوزه به این عرصه ورود پیدا کردند تا بتوانند این لوازم را جایگزین کنند که از آن جمله میتوان به برپایی نمایشگاه نوشتافزار توسط حوزه هنری و ارائه محصولات اسلامی در قالب عکس شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای هستهای، شهدای نیروی دریایی، ابنیه مذهبی و... اشاره کرد. در همین باره با مدیر فروشگاه شکرستان و مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی که محصولات اسلامی و ایرانی ارائه میکند، همچنین یک کارشناس فرهنگ و رسانه به گفتوگو نشستهایم. متن گزارش از نظرتان میگذرد؛
حجتالله ناظری، مدیر فروشگاه شکرستان در این باره گفت: محصولاتی که در فروشگاه شکرستان عرضه میشود برگرفته از انیمیشن شکرستان است که با موفقیت خوبی روبرو شد. با نمایش انیمیشن شکرستان حوزه هنری به این فکر افتاد که همانند کشورهای دیگر که بعد از ساخت انیمیشن، مجموعهای از محصولات جانبی را تهیه میکنند، به گونهای در تولید محصولات بازآفرینی کند که این چرخه بتواند تولیدات دیگر را برای شکرستان در جامعه رقم بزند.
وی در پاسخ به اینکه نمادهای عروسکی شکرستان، فرهنگ ایرانی و اسلامی و پوشش دین اسلام را نشان میدهد و آیا بر همین اساس به این حوزه ورود کردهاند اظهار کرد: این هم بخشی از موضوع راهاندازی شکرستان بود. از سویی پیش از تولید محصولات شکرستان، محصولی نداشتیم که برند ایرانی را در محصولات لوازمالتحریر اشاعه دهد. این زنجیره بعد از تولید انیمیشن، در تولید محصولات نوشتافزاری مطرح میشود که چنین رویکردی در ایران به واسطه شکرستان روی داد. این اقدام را میتوان گام بزرگ حوزه هنری برشمرد که کاری دشوار بود و تاکنون در ایران روی نداده بود.
ناظری ادامه داد: در حوزه تولید دفاتر بر اساس شخصیتهای متفاوتی که در کشورمان نشر شده بود، کار را پیش از سال 90 شروع کردیم. پیش از این طرحهای ساده و شخصیتهای مختلف انیمیشنهای غرب تولید میشد. با تولید انیمیشن شکرستان، بازار جدیدی برای محصولات اسلامی کلید خورد، به این معنی که فضا برای عرضه این آثار مهیا شد. البته بعد از ورود به این حوزه متوجه شدیم کاری دشوار را پیش گرفتهایم تا به واسطه آن بتوانیم نامنمای اسلامی برگرفته از فرهنگ ایرانی را برای تولید کنندگان تثبیت کنیم که به تولید آن بپردازند؛ زیرا بر اساس نظامی که در کشور ما وجود داشته است و تولید کنندگان حق کپی رایت پرداخت نمیکردند، در این حوزه نمیتوانستیم آنان را قانع کنیم که برای تولید یک محصول با نمای خاص، حق کپیرایت پرداخت کنند که فروشش نیز در جامعه ما تضمین نشده است. این موضوع سبب ایجاد چالشی بزرگ در این عرصه شد.
وی با دشوار برشمردن چنین اقدامی اظهار کرد: آینده این فعالیت نامشخص بود و همین موضوع را دشوارتر میکرد. در چنین فضایی، حوزه هنری دست به تحقیقات زد و فضای فعالیت را باز کرد. با این استراتژی به سراغ تولیدکنندگان رفتیم که چنین اقدامی در سال 90 صورت گرفت. بر همین مبنا پژوهشهایی بر اساس درخواستها نسبت به تولید دفاتر اسلامی آغاز شد. در اوایل شروع این کار طرحهای شکرستان را در لایههای زیرین و به صورت تدریجی وارد بازار کردیم. به یکباره گفته شد که باید طرحهای دیگری از جمله شهدا و ... هم وارد کار شوند که این طرح با شکست روبرو شد. علت شکست کسانی که در این حوزه ورود کرده بودند آن بود که آنها تحقیقاتی را که باید در بازار انجام میدادند، به سرانجام نرسانده بودند و از سویی شمّ هنری که حوزه از آن برخوردار بود را نادیده گرفتند؛ به این معنی که اگر حوزه به این عرصه ورود کرده است به دلیل توانایی واحد تجسمی حوزه هنری بوده که سالهای سال در این عرصه کار کرده و بعد از آن وارد کار شده است.
مدیر فروشگاه شکرستان همچنین از ورود تخصصی حوزه هنری به این عرصه، پس از انجام تحقیقات یاد و عنوان کرد: البته حوزه ورود مستقیم به این عرصه نداشت. این مرکز کار را به کسانی که متخصص بازار نوشتافزار بودند و اطلاعات کافی درباره تولید و توزیع داشتند واگذار کرد. این اقدامات سبب شد تا در سال اول و با مجاب کردن تولید کنندگان و تحقیقات و تبلیغاتی که در پس این کار وجود داشت، این عرصه شروع به فعالیت کند. از این رو چنین فعالیتی از سال 92، 93 در سطح وسیع شروع به تولید کرد. مهم آن بود که محصولی که برای اولین بار و بر اساس انیمیشن ایرانی در بازار حضور مییابد، با استقبال روبرو شود. موفقیت در این عرصه و چشماندازی که وجود داشت سبب شد تا دلسوزان دیگر نیز به این حوزه ورود کنند که از آن جمله میتوان به مجمع تولید دفاتر اسلامی اشاره کرد.
وی با اشاره به اینکه مجمع تولید دفاتر اسلامی به صورت خودجوش شروع به کار کرد، توضیح داد: بازار دفاتر ایرانی، بازاری 150 میلیونی است. 13 میلیون دانشآموز و دو، سه میلیون دانشجو در این حوزه وجود دارند که 15 میلیون نفر را شامل میشوند. ماده اولیه دفاتر کاغذ است که از کشورهای دیگر وارد میشود، ولی تولید و چاپ در داخل کشور روی میدهد. این اقدامات انگیزه ورود بخشهای دیگر از جمله بسیج را فراهم کرد، ولی با توجه به اینکه آنان شناخت درستی از بازار نداشتند و طرحهایشان ضعیف بود، موفق نشدند. پشتیبان طرحها باید انیمیشن باشد تا تقاضا ایجاد کند و پس از آن دفاتر تولید شود.
ناظری در پاسخ به اینکه چه طرحهایی ارائه شد که موفق نبود، اظهار کرد: نکته در این باره آنجا بود که وقتی محصول تولید میکنیم باید به بازار و میزان تقاضای آن نگاه کنیم و بر اساس انیمیشن و سریالهایی که به کودکان ذهنیت میدهند تولید داشته باشیم. تا آن زمان کارتونها غربی منشأ تولید در این عرصه بود و نگاههای خاص خود را داشت که در بسیاری از موارد با نگاههای ما در یک راستا نبود و منافات داشت. با وجود فیلمها و سریالهایی که از رسانه، ماهواره پخش میشد و به صورت لوح فشرده در بازار بود، نمیشد انتظار داشت که کودکان در مواجهه با محصولات غرب از محصولات ما استقبال کنند که همین موضوع تناقض در سیاست اجرایی ماست که به پوشش 10 درصد از نوشتافزار انجامید. در این راستا متاسفانه انیمیشنهای ایرانی که موفق بودند ادامه پیدا نکردند که بعدها محصولات جانبی هم از آنها تولید شود. مانند خونه مادربزرگه، مدرسه موشها و ...؛ این زنجیره باید شکل بگیرد که به محصولات جانبی برسد، که متاسفانه این نکات مغفول مانده در صنعت ماست.
وی همچنین در پاسخ به اینکه علاوه بر دفتر چه محصولاتی تولید میکنید، گفت: با توجه به بازار بزرگ نوشت افزار، قسمت اصلی کار هدفگذاری روی دفاتر بود که در کنار آن به تولید محصولات دیگر متناسب با نیاز مخاطبان پرداختیم مانند مداد، گیره تزیینی و ... . نحوه ورود به این عرصه نیز همراه با برنامهریزی و استراتژی درازمدت بود. با وجود اینکه مداد در کشور ما تولید میشود، ولی شاید بتوان گفت 80 درصد نیاز بازار از تولیدات چین تامین میشود. تولید مداد به یک صنعتی نیاز دارد که ابزار اولیه آن در اختیار ایران نبود و همین موضوع سبب شد طرح پیچیدهتر شود. در سال اول مداد را از خارج کشور وارد کردیم. در سال بعد مدادی با برند ایرانی شکرستان تولید کردیم که دوستدار محیط زیست هم بود. برای پیدا کردن این مداد جستجوی زیادی کردیم که تکنولوژی آلمان در آن استفاده میشد و تنها یک شرکت در ایران از آن بهره میگرفت.
ناظری ادامه داد: ورود در بازار بسیار پیچیده است، زیرا سود و منافع بسیاری در آن وجود دارد. به همین دلیل به هیچ سازمانی اجازه ورود داده نمیشود. از سویی نیاز به وجود نگاه تیزبینانه است که فعالیت مورد نظر منافاتی با کار اشخاص فعال در بازار نداشته باشد. بر این اساس از سیاست سکوی اول پیروی کردیم؛ یعنی هیچ کس رقیب تو نیست و همه دوست تو هستند. سعی کن نقاط قوت دیگران را بیابی که محصول خود را طوری در بازار بنشانی که از نقاط قوت دیگران استفاده کنی. بر این اساس یکی از دلایل موفقیت در بازار همین نکته بود که خود را رقیب سایر تولیدکنندگان نشان ندادیم. تولید ما در گستره بازار ناچیز بود و داشتن چنین نگاهی باعث زمین خوردن طرح میشد.
مدیر شکرستان در ادامه توضیحاتش درباره تولید محصولات جانبی دیگر گفت: در گامهای بعدی به کیف و مجموعه 200 قلم کالا رسیدیم، ولی تولیدات ما شاید به 50 قلم هم نرسید. جامدادی، خطکش، لیوان، قمقمه، جاسوئیجی، فلش و ... که با برند شکرستان تولید شد.
وی در این باره که چرا در حوزه تصاویر شهدا موفق نبودند توضیح داد: ما دو عامل را بررسی کردیم و بعد وارد بازار شدیم، یکی میزان تقاضا و نحوه ورود کالا در بازار بود که باید با فعالان قبلی در این باره تعامل کرد. مورد دیگر طراحیهای ضعیف و شاید نامتناسب بودن تقاضا با آنها بود که باعث شکست شد. مثلاً اگر دفتری با عکس شهید بابایی ارائه میکردیم با توجه به اینکه سریالی از این شهید پخش شده بود، این کار مابهازای ذهنی به عنوان قهرمان در ذهن پدر، مادر و کودکان داشت که توانست به موفقیت محصول منجر شود. ولی زمانی که تقاضا ایجاد نکردیم، چطور میتوانستیم با طراحی ضعیف که عکس شهید را مستقیم ارائه میکنیم موفق شویم. در این باره ورود هنری لازم بود. هنر باید به عنوان بازوی قدرتمند ورود کند که محصول مورد نظر در جامعه مورد نیاز باشد.
ناظری در این باره که آیا 10 درصد آثار به فروش میرود، عنوان کرد: بله، محصولات ما این حجم از بازار را به خود اختصاص داد. داشتن بازار جهانی و عرض اندام در این سطح بستگی به آن دارد که انیمیشن مورد نظر در کشورهای مقصد پخش شود، مردم با آن آشنا شوند، سپس مجموعههای بعدی آن تولید شود و بعد محصول را ارائه کنیم که تقاضا ایجاد شود که متاسفانه چنین اقدامی صورت نگرفته است. در هنگامی یک نامنما و برند میتواند سهمی از بازار را به خود اختصاص دهد که توالی داشته باشد. هم اکنون سازندگان انیمیشن باب اسفنجی برای ورژن جدید 2019 تحقیق میکنند، این اقدام به معنی برنامهریزی درازمدت و استراتژیک برای یک برند است که با گرفتن بازخورد اولیه از مجموعه، به نیازهای بعدی برای تولید محصول و پس از آن تولید مجموعه بر اساس این نیاز و تقاضا توجه کند.
وی با تاکید بر اینکه زمانی یک استراتژی را تغییر میدهند که با شکست روبرو شود، گفت: در حالی که قاطبه مردم از سریالها و فیلمهایی مانند شکرستان، خونه مادربزرگه، کلاه قرمزی و ... استقبال کردهاند، این طرحها دنبال نمیشود که دلیل آن نبود پول و حمایت از تولید کننده است. تولید انیمیشن نسبت به تولید محصولاتی چون عروسک نیازمند هزینه بیشتری است و بر همین اساس و به دلیل نبود بودجه، این طرح زمین میماند و تولید عروسک که کمهزینهتر است انجام میشود. این نقاط ضعف باید اصلاح شود تا زنجیره آخر را برای این محصول تولید کنیم. این موارد پاشنه آشیلی است که در کشور ما وجود دارد و هنوز به آن فکر نشده است که چرا نباید قسمت صدم مجموعه خانه مادربزرگه تولید شود. این مجموعه باید ادامه مییافت و بر پایه آن تحقیق میشد تا بر اساس نیاز مردم به تولید برسیم. از سویی ما در این حوزه شخصیت اعم از اسطوره، قهرمان امروزی و ... کم نداریم. آیا شهید حججی نمیتواند برای مخاطبان امروز ما قهرمان باشد که او را به عینه دیدند؟
در ادامه بررسی موضوع نوشت افزار اسلامی به سراغ سیدسعید حسینی، مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی رفتیم. وی با بیان اینکه نوشتافزار ایرانی و اسلامی با نقشهایی از شهدا، کاراکترهای ایرانی، نقوش ایرانی اسلامی و ... در قالب نمایشگاه ارائه شد، گفت: این مجمع 70 تولیدکننده دارد که هر کدام، برخی از شخصیتها را کار میکنند، از شهدا گرفته تا مفاخر ملی، قهرمانان ملی، نمادها و نشانهای ایرانی اسلامی مثل ابنیه تاریخی مذهبی و برخی کاراکترهای دینی و اسلامی که خود خلق کردهاند. برخی از آنان کاراکترهای محبوب کودکان در تلویزیون همانند کلاه قرمزی، شکرستان، حسنا کوچولو که اسلامی است و ... را کار کردهاند. بر این اساس چند هزار محصول مختلف داریم که در حوزه شهدا نیز شهدای مدافع حرم، شهدای دفاع مقدس، شهدای انقلاب و شهدای هستهای مورد نظر هستند.
حسینی که مسئولیت این اتحادیه یا مجمع را برعهده دارد توضیح داد: برپایی نمایشگاه از محصولات فرهنگی، ارتباط با صدا و سیما و کمک به تولید و طراحی این محصولات از جمله اقداماتی است که در مجمع انجام میشود. با برگزاری جلسات تخصصی با طراحها و ارائه نقد و نظر به تولید مناسب و تنوع طرحها کمک میکنیم. این کار نوپاست و جای رشد دارد. این مجمع به مدت پنج سال است که کار خود را با دو برند شروع کرد. پیش از این، کاری به نام طرح ایرانی اسلامی در بازار وجود نداشت و اغلب محصولات غیرایرانی و عمدتاً غربی با کاراکترهای آمریکایی و بعضی هم ژاپنی در بازار موجود بود. در ادامه کار به تدریج تعداد ناشران زیاد شد. کار را از چند صد هزار محصول شروع کردیم که تا چند میلیون نیز ادامه یافت.
مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی با اظهار اینکه شمارگان سالیانه این مجمع بیش از 10 میلیون محصول در سال است، اظهار کرد: 70 تولید کننده، 10 درصد بازار را پوشش میدهند. عمده فروش نوشتافزار فصلی است و در زمان نزدیک به بازگشایی مدارس بیشتر میشود. حجم فروش شهریور شاید با کل سال برابر باشد که بیشتر در نمایشگاهها به فروش میرود. البته بیش از 100 فروشگاه در سطح کشور داریم و برخی فروشگاهها نیز اینترنتی هستند.
وی با اشاره به اینکه در چرخه تولید و توزیع، این نگرانی وجود دارد که آیا این کارها به فروش میرسد، افزود: در تولید نوشتافزار ایرانی ضعف داریم که سبب میشود تولید خوبی نداشته باشیم. برای مثال انیمیشنهایی تولید و از آنها استقبال میشود که ناگهان متوقف میشوند. این نکته ضعف است که سبب میشود کودکان که انیمیشن خارجی میبینند به آن سمت و سو گرایش پیدا کنند. این مسیر تدریجی، برخی زنجیرههای پس و پیشینه دارد و نمیشود با بالا بردن تیراژ، آن را اصلاح کرد. برای افزایش میزان توزیع، باید کودکان محصول را دیده باشند و تقاضا باشد که خریداری شود.
حسینی ادامه داد: یکی از چالشها آن است که به کاراکترهای محبوب رسانه نیاز داریم. برای مثال قصه و شخصیت قرآنی مناسب داریم، ولی کودکان آنها را نمیشناسند. برای این که آنها را بشناسند و با آنان ارتباط بگیرند باید از طریق انیمیشن، بازی و محصولاتی که اکنون بیشتر دیده میشود اقدام کرد. اگر این محصولات دیده نشود نمیتوان محصول پرتیراژ تولید کرد.
وی یکی دیگر از مشکلات را نبود نظارت دانست و توضیح داد: محصول برای اینکه عرضه شود باید مجوز داشته باشد که متاسفانه نظارتی در این باره نیست. البته قانون آن موجود است و شورای علائم، آیینها و نشانها که شامل نوشتافزار، معماری و ... است وجود دارد. هر محصول تاثیر فرهنگی جدی دارد و ما با انواع کاراکتر مروج فرهنگهای مختلف مواجه هستیم که محدودیتی ندارد و به راحتی توزیع میشود که رقابت با آنها سخت است و پشتوانه رسانهای جدی، جذابیت و بودجه هنگفت دارند. برای مثال کاراکتر «فروزن» محبوبترین کاراکتر برای دختر خانمهاست. ناشر برای استفاده از این کاراکتر، حق مالکیت معنوی هم پرداخت نمیکند. در حالی که برای استفاده از محصول ما باید حق امتیاز پرداخت کند؛ از این رو به صورت رایگان از کاراکتر خارجی استفاده میکند. این در حالی است که کاراکتر ایرانی ضعیف و با جذابیت کمتر داریم و تولید کننده هم باید برای استفاده از آن پول بپردازد.
حسینی ادامه داد: موضوع دیگر آن است که تمام بازار مصرف این حوزه در آموزش و پرورش است که این نهاد کمک بسیاری میتواند بکند. محصولاتی در اختیار دانشآموزان است که عمده وقتشان را با آنها سپری میکنند، اعم از کیف، برچسب، دفتر، لباس، استیکر و... . کاراکترهای خارجی با آنچه آموزش و پرورش میخواهد در قالب حجاب، حیا و عفاف به کودکان منتقل کند، در تعارض است. کودکان 5 ـ 7 سال طی روز، سه ساعت انیمیشن نگاه میکنند که از شخصیتهای داستانی نیز تاثیر میپذیرند. کودکان به صورت مداوم با این شخصیتها زندگی می کنند. با ایجاد ممنوعیت و تشویق دانشآموزان، والدین و انجمن اولیا و مربیان و مدرسه میتوان زمینه توجه به محصولات فرهنگی و رهایی از تاثیرپذیری کاراکترهای غربی را فراهم کرد.
وی همچنین با اظهار تاسف از اینکه 10 کاراکتر محبوب کودکان به شخصیتهای انیمیشنهای آمریکایی اختصاص دارد و کاراکتر اول ایرانی که کلاه قرمزی است، رتبه 30 را از آن خود کرده است، عنوان کرد: جنبه اقتصادی این کار نیز جای تأمل دارد؛ چرا که گردش مالی آن برابر 4 میلیارد تومان در سال است. اگر همه بازار با محصول ایرانی پر شود، 50 هزار شغل ایجاد خواهد شد که از نظر تولید ملی، اقتصاد ملی، مباحث فرهنگی و سلامتی اثرگذار است. رسانه ملی در این عرصه ورود پیدا کرد، ولی آموزش و پرورش هنوز کمکی انجام نداده است.
مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی درباره استفاده از شخصیتهای مانوستر برای کودکان که در عاشورا حضور داشتند، عنوان کرد: بر روی برخی از دفاتر به ارائه تصاویری از اهل بیت(ع) پرداختیم. البته باید توجه داشت که میتوان با صحبت، کودکان را با کاراکترها آشنا کرد، ولی فاصله عمیقی میان این صحبت و آنچه کودک در قالب انیمیشن میبیند مانند کارتون سیمپسون که 52 سال است طی هر هفته پخش میشود، وجود دارد. برای مثال نوشتافزارهایی که عکس شهید بابایی روی آنها بود با استقبال روبرو شد. همچنین نوشتافزارهایی که عکس مختار روی آنها به ثبت رسید نیز به همین شکل مورد استقبال قرار گرفت. در عین حال تا زمانی که محصولات رسانهای تولید نشوند، شاهد فراگیری محصولات اسلامی نیستیم.
در ادامه بررسی این مباحث با یکی از کارشناسان فرهنگ و رسانه که در عرصه روانشناسی نیز متخصص است گفتوگویی داشتهایم. محمدصادق دهنادی در این باره اظهار کرد: در حوزه روانشناسی رسانه بحثی با عنوان شناختشناسی کودک وجود دارد؛ به این معنی که کودک برخی از مسائل را بر اساس ادراک آموزشی از محیط دریافت میکند و برخی مسائل نیز از طریق مشاهده و تاثیرات شناختی محیط در او ایجاد میشود که باعث شکلگیری درک و فهم آنها خواهد شد. به همین دلیل چند سالی است که در حوزه رسانه از نشانها، برندها، رنگها و نقشها به عنوان یک رسانه که میتواند در کنار پیامهای مستقیم به شکل غیرمستقیم به موضوع آموزش کودکان و تاثیرگذاری بر آنها اثر داشته باشد صحبت میشود.
وی ادامه داد: هر گروه یا تفکری که بتواند بر قشر کودک و نوجوان تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد، میتواند برندهای بیشتری را تولید کند. توجه به روانشناسی رنگ، خطوط، زیباییشناسی و توجه به روح و درک کودک بسیار مهم است. هر گروهی که بتواند از نظر زیبایی شناختی برندها، رنگها و ذائقه هنری تاثیر بیشتری بگذارد، در تربیت بزرگسالی کودکان هم نقش بیشتری خواهد داشت.
دهنادی به دو نوع نوشتافزار در بازار اشاره و اظهار کرد: برخی نوشتافزارها به صورت مستقیم نمادهای غربی را دارند و برخی نیز نوشتافزارهایی هستند که نماد غربی ندارند، ولی به دلیل بی سوادی افرادی که در حوزه فرهنگی کار میکنند، المانهای اسلامی و ایرانی مانند عکس شهدا، نقشهای ملی و شعارهای مذهبی و انقلابی را بر اساس ذائقهسازی غربی به مخاطب ارائه میکنند. از سویی استفاده از رنگها حائز اهمیت است. برای مثال رنگ صورتی در جهان برای تحریک و آمادهسازی اذهان نوجوانان به سمت مسائل جنسی در آینده بارگذاری میشود. شمارهای از رنگ آبی، رنگ قهوهای و ... نیز به لحاظ روانشناسی رنگ و اثری که دارد مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال باب اسفنجی زردرنگ با همجنس خود، پاتریک زندگی میکند و این رنگ زرد در پرچم همجنسبازها عیناً تکرار شده است. از سویی در باب اسفنجی هیچ خانوادهای دیده نمیشود.
وی ادامه داد: اگر به جای باب اسفنجی، فروزن، السا و باربی، در طرح جلد اسلامی نوشتافزارها رستم و سهراب یا عکس شهدای هستهای را بگذاریم و احادیث اهل بیت(ع) را بیاوریم، فقط نقش فروزن و باربی و باب اسفنجی را منتفی و خنثی کردهایم، ولی رنگ، مدل و نقش آنها کار خود را می کند، زیرا این کد رنگ با ذهن مخاطب همسانسازی شده است و چند روز دیگر که این کودک به بزرگسالی برسد، همین رنگ را به عنوان لباس و شبکههای اجتماعی استفاده میکند و بعدها سبب ایجاد رفتار در او میشود و بدون آن که بداند چرا به برند، رنگ و لباس خاصی علاقهمند یا بی علاقه است، به فعالیت میپردازد. در این حالت روانشناسهای شناختی میگویند که برای فرد برنامهریزی شده است.
این کارشناس فرهنگ و رسانه اظهار کرد: وقتی بدون مطالعه درباره بنیانهای زیباییشناختی تبلیغات غرب، فقط دنبال گرتهبرداری جزء به جزء هستیم و برای مثال باب اسفنجی را با سارا و دارا جایگزین میکنیم، بدون اینکه بنیانهای این موضوع را مورد مطالعه قرار دهیم، با مشکل روبرو میشویم. این وضعیت ترویج دهنده چه فکری خواهد بود و مبلغ کدام نحله فکری و فرهنگی است؟ باید توجه داشت که ما به دنبال آن نیستیم که کودکان باب اسفنجی را نبینند، بلکه به دنبال از بین بردن اثرات مخرب این رنگها و «ذائقهسازی» هستیم، نه آن که باربی بدلباس را به سارا و دارا با لباس مناسب تبدیل کنیم. موضوع فراتر از این موارد است. مسئله این است که آنچه کودک در یک سالگی از دیدن انیمیشن آن لذت میبرد، در سه سالگی از عروسک و در هفت سالگی از دفتر و مدادش لذت میبرد و اینکه در آینده چه میشود مشخص نیست! سالها بعد مشخص میشود که چرا این فرد سایتها و برنامههای مذهبی را دوست ندارد. این برنامهها دانهای است که با بزرگ شدن فرد، رشد میکند. بر روی همه کارهایی که غرب میکند فکر شده است، در حالی که ما در این حوزه انفعالی عمل میکنیم.
گزارش از آزاده غلامی