حجتالسلام علیرضا ناجی، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: براساس یک نوع دستهبندی، افراد از منظر علم و ایمان، دستهای هستند که نه علم دارند و نه ایمان؛ شر آنها کم است و با مرگشان شرشان نیز تمام میشود، دسته دوم که بدترین گروه هستند، علم دارند ولی ایمان ندارند، این گروه از آن جهت که با مرگشان شرشان پایان ندارد، بدترین گروه هستند که حتی تا سالیان سال پس از مرگشان نیز هنوز شرشان باقی خواهد ماند؛ نمونه آنها تعداد کثیری از افرادی میباشند که وارد عرصه عرفانهای کاذب و فرق نوظهور شدهاند.
وی افزود: امام(ره) در جمع طلبهها گفتند اگر روزی به این مرحله رسیدید که علم داشتید، اما ایمان و تقوا نداشتید، از خداوند طلب مرگ کنید، چون با ماندگاری شما شرتان بسیار کثیر خواهد بود.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: دسته سوم انسانهایی هستند که تقوا و ایمان دارند، ولی علم ندارند؛ این دسته خیرشان محدود و مختص به زمان حیات آنهاست و در میان مردم نیز محبوب هستند، ولی وقتی از دنیا رفتند خیرشان را با خودشان میبرند و پرونده خوبی آنها بسته میشود.
ناجی ادامه داد: دسته چهارم بهترین گروه هستند، از این جهت که هم علم دارند و هم ایمان، البته آن ایمانی که ملازم باتقواست، دامنه خیر اینها نیز تا قیامت باقی میماند و با مرگشان خیرشان تمام نمیشود، نمونه آنها اهلبیت هستند که در راس قرار دارند.
خانوادهها دغدغه علم و تقوا را ملازم باهم داشته باشند
وی بیان کرد: متاسفانه آفتی که امروزه در دانشگاها، خانوادهها، آموزش وپرورش و ... نسبت به فرزندان وجود دارد این است که آنها بیشتر دغدغه علم برای فرزندان دارند، ولی آن گونه که باید و شاید دغدغه تقوا را برای آنها ندارند. کلاسهای متعدد در تخصصهای مختلف برای آنها در نظر میگیرند ولی برای اعتقادات فرزندانشان جایگاهی قائل نیستند.
این استاد حوزه با اشاره به فقدان یک طرح جامع در نظام آموزشی کلان در ارتباط با درونی کردن مباحث اخلاقی و اعتقادی همچون تقوا در کنار علم گفت: کتب درسی، والدین، سیمای جمهوری اسلامی و اساتیدی که در دانشگاهها مشغول تدریس هستند، جایگاه تقوا را رفیع نشان نمیدهند.
اعتقادات اخلاقی و معنوی در خانوادهها کمنگ شده است
وی با اشاره به اینکه هسته اولیه در هرجامعهای خانواده است افزود: سهلانگاری والدین در پرورش اخلاقی فرزندان خود در کنار تنوع کثیر رسانهها باعث شده اعتقادات اخلاقی و معنوی در خانوادهها کمنگ شود، این نقصانها ابتدا از نهاد خانواده متولد میشود و کم کم به فضاهای گستردهتری مثل جامعه سرایت میکند. دغدغهمندی رشد ایمان، تقوا و فضایل اخلاقی در مقابل علم، باید در گام نخست از خانواده شروع شود و در مراحل بعدی در ابعاد کلان حکومتی مطرح و پردازش شود.
ناجی در خصوص تاثیر تقوا بر علم گفت: انسان مصلح به سلاح علم بدون تقوا نمیتواند علوم و دانستههایش را به بیرون از وجود خویش انتقال دهد، متقابلا زمانی که جامعه علمی به سلاح تقوا مجهز باشند به صورت سیستمی عمل میکنند و خیر وجودی خویش را به گونهای به سایر افراد جامعه انتقال میدهند که بعد از مرگشان نیز ادامهدار است.
وی در مقایسه ارتباط علم و ایمان در دین مسیحیت و اسلام، بیان کرد: در مسیحیت، علم در ترفیع درجات ایمان جایگاهی ندارد. به عقیده متفکرین مسیحی ایمان زمانی معنا داشت که علم نبود، ولی زمانی که علم به وجود آمد ایمان جایگاه خودش را از دست داد؛ در مسیحیت مردم به اعتقاداتی باور داشتند که به آنها علم نداشتند، مثل خورشید گرفتگی؛ لذا حفظ ایمان منوط به پرسشگری است، نه اینکه به خاظر ترس از دست دادن ایمان در دین کنجکاوی نکنیم؛ درصورتی که در اسلام قانون ملازمه عقل و شرع وجود دارد و این نشان از یک ارتباط دائمی میان علم و ایمان در اسلام است.
این کارشناس مذهبی بیان کرد: در مجامع علمی ما ایمان و تقوا تعریفی ندارند، حتی در بعضی مجامع حوزوی و علوم اسلامی و انسانی نیز میبینیم صرفا تجمیع اطلاعات وجود دارد، ولی پیوست تقوا و علم موجود نیست، با وجودی که منابع پیشرفت علوم غرب اکثرا از علوم اسلامی گرفته شده است؛ به عنوان نمونه جابربن حیان پدر علم شیمی شاگرد امام صادق (ع) بودند. تمام رشد و پیشرفت جوامع غربی حاصل اعتقادات اسلامی است و به نوعی تعالیم اسلامی در جوامع غربی پیادهسازی شده و آنچه باعث شده جوامع اسلامی از تکنولوژی و پیشرفت عقب بمانند، حاصل عمل نکردن به عقاید اسلامی است.
انتهای پیام