بیژن عبدالکریمی، فیلسوفی است که مسابقات مناظره دانشجویان را قضاوت کرد. فاصله زمانی بین داوری مرحله پایانی هفتمین دوره مسابقات مناظره دانشجویان ایران تا اعلام نتایج فرصت کوتاهی را برای مصاحبه با وی فراهم کرد. سؤال این بود که اگر دیدگاه دانشجویان مناظرهکننده در مورد یک موضوع سیاسی با دیدگاه شما مغایر باشد، چگونه قضاوت میکنید؟ اما او دغدغههای بزرگتری از داوری داشت. پس، از حس خوب و شعف خود و سپس از دغدغهها و نگرانیهای بزرگش گفت.
عبدالکریمی بیان کرد: در مقام معلم فلسفه و کسی که به سرنوشت و وضعیت فرهنگی این کشور میاندیشم، حضور در مسابقات مناظره دانشجویان برای من شورانگیز است؛ صرف نظر از اینکه دو گروه چه فکر میکنند، با یک گزاره موافق هستند یا مخالف و یا جهتگیری سیاسی آنها چیست. آنچه برای من بسیار شورانگیز است این است که هنوز در میان جوانان این کشور ظرفیت بسیار بالایی وجود دارد.
وی ادامه داد: روزگار ما روزگار مرگ انسان است و بشری که روی کره زمین راه میرود به آدم و به انسان کمتر شباهت دارد. حضور در مناظرهها به من این حس را میدهد که هنوز چیزی در این کشور نفس میکشد. فکر میکنم جوانان ایرانی به پشتوانه فرهنگ عظیم ایرانی و ارزشهای بزرگ شیعی میتوانند روح یک جهان بیروح باشند، اما افسوس میخورم که هنوز قدرت سیاسی در کشور به این شعور و آگاهی نرسیده و با فضایی تصنعی و گلخانهای میخواهد این گلها را کنترل کند.
نویسنده کتاب «پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر» با تأکید بر اینکه گفتوگوها و موضوعات مناظرههایی که در مسابقات مناظره دانشجویان مطرح میشود در فضاهای مجازی، طبیعی و عمومی شورانگیزتر و حقیقیتر وجود دارد، گفت: اگر این آگاهی در قدرت سیاسی ما شکل بگیرد که بیش از اینکه به خودش و منافع خودش بیندیشیم، به منافع فرهنگی و تمدنی بیندیشیم و نخواهد این اقیانوس عظیم نیروی جوانان ما را در حوضچه مناظرههای دانشجویی محدود کند، هم برای خودش، هم برای کشور و هم برای بشریت مفید است.
خطر پوچگرایی برای جوانان ما بیشتر از وجود اکبر گودرزی و مسعود رجوی است
این دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: این مناظرهها نه در یک فضای محدود با ادبیات کنترل شده و رسمی، تکنوکراتیک و بروکراتیک، بلکه در فضای واقعی باید انجام شود. قدرت سیاسی در ایران باید بفهمد که پوچ گرایی(نهیلیسم) که جهان کنونی را فراگرفته بسیار خطرناک است و این نهیلیسم غربی که جوانان ما را فراگرفته خطرش بیشتر از وجود اکبر گودرزی و مسعود رجوی و ... برای این کشور است.
وی ادامه داد: برای برگزاری مناظرهها هزینه زیادی شده است، در صورتی که به طور خیلی طبیعی در دانشگاهها این بحثها وجود دارد، اما معاونتهای نافرهنگی که بویی از فرهنگ نبردهاند و کارمندسالاری و حتی عوامیت در آنجا هست کاری میکنند که دانشجویان برای گرفتن یک مجوز انجمن علمی مدتها وقت صرف کنند. گاهی دانشجویان را سر کار میگذارند و زمانی مجوز فعالیت میدهند که ترم به اتمام رسیده و دوباره از سال بعد این دانشجویان برای گرفتن مجوز باید تلاش کنند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از شرایطی که در دانشگاهها برای اجرای یک برنامه در روز دانشجو، روز وحدت حوزه و دانشگاه، روز جهانی فلسفه و ... ایجاد میشود، گفت: آن قدر دانشجویان را میدوانند تا خسته شوند. به نظر میآید باید قدرت سیاسی در ایران و نهادهایی که کار اطلاعاتی و امنیتی انجام میدهند نوع نگاهشان را تغییر دهند.
مزایای بستن دکمه آخر
وی در پاسخ به این سؤال که چرا همه از بایدها سخن میگویند؟ از مسئول گرفته تا استاد دانشگاه و مردم عادی؟ چرا کسی عمل نمیکند؟ گفت: اکثر قریب به اتفاق تکنوکراتها و بروکراتها فاسد هستند. مسئولان بیش از اینکه به این جوانان، سرنوشت این ملت و تمدن، بیندیشند به حفظ جایگاه و حقوق خودشان میاندیشند و همه چیز را قربانی میکنند. آنها درکی از مقوله فرهنگ، تفکر و جوانان ندارند. بغضی که در صدای من هست در دک و پزهای اداری آنها وجود ندارد و آنها فقط بلدند دکمه آخر را ببندند و از مزایای بستن این دکمه استفاده کنند.
انتهای پیام