به گزارش ایکنا، فارس نوشت: هنوز سلامم را جواب نداده، میپرسد: «در کیفتان کاغذ رسید دارید؟» وقتی با تردید جواب مثبت میدهم، میگوید: «بیندازیدش روی زمین!» ردِ نگاهش را که دنبال میکنم، یکبار دیگر صحنهآرایی متفاوت او برای نمایشگاه جمعوجورش نظرم را جلب میکند؛ اینجا نمایشگاه «پرترههای بازیافتی» در نگارخانه «شیث» است و بازدیدکنندگان برای تماشای تابلوهای نقاشی باید روی انبوهی از کاغذهای رسید قدم بردارند!
هوشمندی «محمدمهدی صداقت» در تصویرسازی بلایی که ما -شهروندان- با مشارکت در تولید بیرویه کاغذهای رسید داریم سر خودمان و طبیعت میآوریم، در همان لحظات اول تأثیرش را روی مخاطبان میگذارد و باعث میشود آنها همانطور که نگاهشان روی نقاشیهای خاص این نمایشگاه میگردد، به خودشان قول دهند بعد از این، حتی بهاندازه کاهش یک کاغذ رسید هم که شده، در تغییر این رویه نقش داشته باشند. و همه اینها یعنی، نقاش خوشذوق 31 ساله ما که با 2 دیپلم ریاضی و بازیگری، کارشناسی مهندسی کشاورزی و کارشناسی ارشد تصویرسازی و فعالیتهای متنوعی مانند مجریگری تلویزیون و نوازندگی، نشان داده یک جوان همهفنحریف است، در این نمایشگاه به هدف خود رسیدهاست.
دورریزهایی که الهامبخش شدند
«خودشان توجه مرا به خودشان جلب کردند. روی هم تلنبار میشدند و من هر هفته موقع خالیکردن کیفم و دور ریختن آنها، حس ناخوشایندی داشتم. کمکم به این کاغذهای رسید حساس شدم، بهویژه وقتی دانستم سالانه 14 هزار تن کاغذ رسید در ایران تولید میشود، بیآنکه حتی درصدی از آنها وارد چرخه بازیافت شود. واقعیت این است که مادهای که روی این کاغذها زدهمیشود سمی است، کاغذهای قابل بازیافت نیستند و بدتر اینکه مردم اصلاً به فکر تفکیکشان نمیافتند و مستقیماً آنها را در سطل زباله میاندازند. مجموع این موضوعات باعث شد دیگر این کاغذها را دور نریزم. حجم زیادی از کاغذهای رسید که جمع شد، به فکرم رسید میتوانم روی آنها نقاشی بکشم. با استفاده از چسب کاغذی شروع کردم به چسباندن آنها و ماجرا شروع شد.»
نگاه کن! تابلوی اصلی، کف سالن است!
حیف از اینهمه هنر و مهارت و خلاقیت نیست که خرج کاغذهای دورریختنی و ناپایدار شود؟ این سئوالی است که با شنیدن خبر برگزاری نمایشگاه نقاشی روی کاغذهای رسید و هنگام تماشای آثار این نمایشگاه در ذهن خیلیها ایجاد شد. اما جوان خلاق قصه ما نهتنها خوب میدانسته از چه راهی برای ماندگار شدن تصاویر روی این کاغذهای دورریختنی استفاده کند، بلکه پاسخ قانعکنندهای هم برای این پرسش دارد: «این کاغذها حرارتی است و به همین دلیل، نوشتههای رویش بعد از مدتی میپرد. اما همین نوشتههایی که با استفاده از حرارت روی این کاغذها ثبت شده هم با استفاده از بعضی مواد و رنگهای خاص، میتواند تثبیت شود. من هم درمورد آن آثاری که دوست داشتم ماندگار شوند، از این تکنیکها استفاده کردم اما واقعیتِ ماجرا را بخواهید، دیدگاه من این بود که اگر نقاشیها از روی این کاغذها پرید هم خیلی اهمیت ندارد چون موضوع اصلی برای من، چیز دیگری است.»
محمدمهدی صداقت مکثی میکند و ادامه میدهد: «میخواستم به بازدیدکنندگان بگویم همین کاغذهایی که الان زیر پای شماست، میتوانست در قالب یک اثر هنری روی دیوار باشد. یکجورهایی میشود گفت در این نمایشگاه، تابلوی اصلی، کف سالن است! درواقع، حرف اصلی من و این نمایشگاه این است که باید تجدیدنظر کنیم درباره اینکه چه چیزهایی را زباله درنظر میگیریم، چقدر زباله تولید میکنیم، چقدر از این چیزها را میتوانیم دور نریزیم و با کمی خلاقیت، دوباره مورد استفاده قرار دهیم.»
اشتباه نکنید! این تراکنش، «ناموفق» است
«بعضی از تابلوهایم، مثل اثر «درخت پولساز»، پیام مستقیمشان را به مخاطبان میرسانند. در این تابلو، درختی را میبینید که برگهایش اسکناس است. اگر دقت کنید، درخت دارد جیغ میکشد چون فهمیده میخواهند قطعش کنند تا از چوبش، کاغذ و از آن کاغذها، اسکناس درست کنند.»
هنرمند جوان با اشاره به تابلوی جالب دیگری ادامه میدهد: «در این اثر، یک چرخه را میبینیم؛ یک درخت را از بریدهشدن تا تبدیل به الوار شدن نشان میدهد تا اینکه میرسد به یک کاغذ رسید؛ رسیدی که رویش نوشته شده: «تراکنش موفق!» اما درواقع، این تراکنش، ناموفق است چون در این فرایند، زمین و طبیعت دارد نابود میشود.» و تمام حرف نقاش همین است: «مشکل این است که بشر، خود را از طبیعت جدا میداند و نمیخواهد بپذیرد که یک جزء از این طبیعت است. او فکر میکند طبیعت وجود دارد فقط برای بهرهکشی بشر. بههمین دلیل است که دارد چنین بلایی سر زمین میآورد، غافل از اینکه اگر طبیعت نباشد، او هم دیگر وجود نخواهد داشت.»
ردپای نانوا و بقال محله در نمایشگاه!
«من در کنار نقاشی، کار موسیقی هم انجام میدهم و یک آلبوم هم به بازار ارائه کردهام. در 7،8 ماه گذشته که اوقات زیادی را برای ضبط دومین آلبومم در استودیو میگذراندم، این کاغذها و وسایل نقاشیام را هم همراهم میبردم و در زمانهای استراحت، همانجا شروع به نقاشی میکردم. اینطور بود که دوستانم هم در جریان این ماجرا قرار گرفتند. واکنشهایشان خیلی خوب بود. نقاشی کشیدن من روی این کاغذها برایشان غافلگیرکننده بود. همگی از این ایده استقبال و تشویقم کردند.»
آقای نقاش میخندد و ادامه میدهد: «دیگر از آن به بعد، هرکس با من در ارتباط بود، کاغذهای رسیدش را دور نمیریخت و آنها را برای من جمع میکرد؛ خانوادهام، دوستان، اقوام و حتی نانوایی و سوپر مارکت محله! 2 نفر از دوستانم که عکاسی و آرایشگری دارند هم کاغذهای رسید تراکنشهای مغازهشان را به من میدهند. انبوه کاغذهای رسیدی که در کف سالن میبیند، حاصل همین همراهیهاست.»
وقتی بازدیدکنندگان سر ذوق میآیند
«از همه سنین برای بازدید از این نمایشگاه آمدند. همه از این ایده استقبال کردند و خیلیهایشان روی این کاغذها نقاشی کردند. کوچکترین و مشتاقترین بازدیدکننده، یک پسر 9 ساله بود که حسابی از آثار نمایشگاه خوشش آمد. خودش هم هنرمند بود و با سیاهمشقهایی که با خط خوشش روی این کاغذها به یادگار گذاشت، واقعاً مرا شگفتزده کرد. دستآخر، من هم یکی از این کاغذهای نقاشی که از بههمچسباندن کاغذهای رسید آماده کردهبودم، به او هدیه دادم تا در خانه بتواند روی آن نقاشی و خوشنویسی کند.»
صداقت با ابراز رضایت از اثرگذاری نمایشگاهش ادامه میدهد: «این همراهیها نشان میدهد بازدیدکنندگان نمایشگاه این پیام را دریافت کردهاند که نه تولید و نه دور ریختن این کاغذها، کار خوبی نیست. این، یعنی چنین حرکتهای فرهنگی میتواند آمادگی لازم را در شهروندان برای حذف این کاغذهای رسید غیرضروری ایجاد کند. اما من فکر میکنم یک موضوع باید در ایران حل شود؛ اینکه چرا ما همچنان فقط چیزی را بهعنوان سند قبول میکنیم که روی کاغذ بیاید؟ موضوعی که اصلاً درخصوص این کاغذهای رسید، صدق نمیکند چون نوشتههای رویش بعد از مدتی میپرد و اصلاً ماندگاری ندارد که بتوان بهعنوان سند روی آن حساب کرد.»
هم تشویق کنیم، هم جریمه
این هنرمند جوان معتقد است باید از این فرصت ایجادشده و از حساسشدن شهروندان برای انجام یک کار اساسی در این زمینه بهره برد: «وقتی این کاغذها را جمع میکردم، مادرم میگفت: «این آشغالها چیه جمع میکنی؟» اما حالا که نتیجه کار را دیده، خیلی خوشش آمده و برایش جالب است. مرتب هم میگوید: «مسئولان هم باید بیایند کارت را ببینند و کاری بکنند.» من هم فکر میکنم این پیام باید به گوش مسئولان هم برسد و فکری به حال این معضل کنند.
به اعتقاد من میتوان از پیشرفت تکنولوژی و ارائه بعضی مشوقها برای کاهش و درنهایت حذف این کاغذها استفاده مثبت کرد. بهطور مثال، اگر ترتیبی دادهشود که خرید آنلاین از طریق رایانه یا گوشی تلفن همراه نسبت به خرید حضوری و کارت کشیدن، بهصرفهتر شود، بسیاری از شهروندان به خرید آنلاین رومیآورند. یعنی میتوانیم با ارائه تخفیف برای خریدهای اینترنتی، شهروندان را تشویق کنیم که کمتر سراغ خرید حضوری بروند.»
صداقت البته تجربه دیگر کشورها در ایجاد هزینه برای تولید زبالههای تجدیدناپذیر را هم مناسب و قابل الگوبرداری میداند: «چند سال قبل در سفر به کشور فرانسه، برای خرید وارد یک سوپرمارکت شدم. فروشنده پرسید: کیسه میخواهید؟ برحسب عادت جواب مثبت دادم. جالب است بدانید 3 یورو بابت همان کیسه از من پول گرفت. اما در ایران، ما نهتنها این کیسهها را رایگان عرضه میکنیم، بلکه برای تبلیغات از آنها استفاده میکنیم و حتی آنها را هدیه میدهیم! به اعتقاد من، اگر استفاده از این کیسهها در کشور ما هم هزینهبَر شود، بهمرور شاهد کاهش تمایل شهروندان به استفاده از این محصولات غیرقابل بازیافت خواهیم بود.»
نمایشگاه بعدی، شاید با سیمهای دورریختنی گیتار
«همه ماجرا این است که دلم برای کشورم میسوزد. من در این فضای کوچک سعی کردم دغدغههای محیطزیستیام و پیامم درخصوص اهمیت حفظ طبیعت را منتقل کنم. اما متاسفانه کاغذهای رسید، تنها مشکل تهدیدکننده طبیعت و محیطزیست ما نیست. کیسههای نایلونی که دشت، کوه، جنگل، دریا و زمینهای کشاورزی ما را پرکرده است، بطریهای پلاستیکی و درب آنها و خیلی زبالههای تجزیهناپذیر دیگر هم هست. خود من 2 سال است درب بطریهای مورد استفادهام را دور نمیریزم. آنها را جمعکردهام و شاید یک روز با آنها هم یک اثر هنری خلق کنم.»
ایده استفاده مجدد و هنرمندانه از دورریختنیها، لحظهای از محمدمهدی صداقت جدا نیست و اینطور میشود که در جریان گپوگفت با ما هم یک جرقه جدید در ذهنش ایجاد میشود: «کافی است خوب نگاه کنیم و خلاقیتمان را بهکار بگیریم. با این شیوه، در بسیاری از مشاغل و اصناف میتوانیم دورریزهای کاربردی پیدا کنیم. مثلاً در موسیقی، یکی از وسایل یا ابزاری که بهطور دائمی توسط نوازندگان مورداستفاده قرار میگیرد، سیمِ ساز است. خود من بهعنوان نوازنده «گیتار بأس» 10 سال است سیمهای کهنهای را که تعویض کردهام، دور نریختهام. همین الان به نظرم رسید شاید از بههمبافتن این سیمها هم بتوان یک اثر هنری خلق کرد یا از آنها در یک اثر هنری استفاده کرد. من تجربه اینگونه خلاقیتها را داشتهام. در نمایشگاه قبلیام، در بعضی از تابلوهایم از کلاژ چرم استفادهکردم. تمام آن قطعات چرم، دورریزهای کارگاه چرم یکی از اقواممان بود.»
با خودم قرار گذاشتم دیگر رسید نگیرم
«روز افتتاحیه که وارد نگارخانه شدم، طراحی صحنه فوقالعاده این نمایشگاه، مرا مجذوب کرد؛ خیلی جالب و مهم است که نقاش، حتی برای طراحی صحنه فضای نمایشگاهش هم ایده داشتهباشد و از آن هم برای انتقال پیامش استفاده کند. فقط هم این نبود؛ آقای صداقت کاغذهای بزرگ نقاشی متشکل از تعداد زیادی کاغذ رسید هم برای بازدیدکنندگان آمادهکردهبود تا آنها هم نقاشی بکشند و سهمی در این نمایشگاه داشتهباشند و اینها خیلی برای من، جذاب بود.» «سارا جاهدنیا» که خود، عکاس تئاتر و سینماست، در ادامه به نکتهای اشاره میکند که از موفقیت نقاش گزارش ما خبر میدهد: «وقتی روی این کاغذهای رسید قدم برمیداشتم، با خودم گفتم: ازاینبهبعد وقتی به خرید بروم، به فروشنده میگویم: رسید نمیخواهم. وقتی پیامک تراکنش برایم ارسال میشود، دیگر نیازی به این رسیدها نیست. فکر میکنم اگر هر شهروند به سهم خودش از گرفتن این کاغذهای رسید صرفنظر کند، در کاهش تولید آنها تأثیر بسزایی خواهد داشت.»
روی درختها راه نرویم!
محو تماشای تابلوهاست که سراغش میروم و میگوید: «خلق آثار هنری با استفاده از کاغذهای رسید که همه آن را بهعنوان زباله دور میریزند، ایده بسیار جالبی بوده. وقتی وارد نمایشگاه میشوی و پایت روی این کاغذهای رسید حرکت میکند، حس میکنی انگار داری روی درختها راه میروی! همین کار هنری میتواند تلنگری باشد برای همه که یادمان بیاید هر سال چه حجم کاغذ برای تولید این کاغذهای رسید بههدر میرود.» «محمد ضرغامی» برمیگردد به 15 سال قبل و ادامه میدهد: «آنموقع، دولت طرحی برای حذف کاغذ در مکاتبات میان ادارات و سازمانهای تابعهاش ارائه کرد. ما عضو گروهی بودیم که برای معرفی این طرح به ادارات دولتی مراجعه میکردیم. جالب است بدانید از هر 100 مدیر، 90 تایشان حاضر نبودند با این طرح همراهی کنند چون آن امضا روی کاغذ هنوز برایشان مهم بود! بههرحال، میزان مصرف کاغذ در کشور ما بسیار بالاست و لازم است این رویه، اصلاح شود. البته الان خوشبختانه در بسیاری از مراکز خرید باب شده که از مشتری میپرسند رسید میخواهد یا خیر. آثار و طرحهای هنری مثل همین نمایشگاه هم در آگاهسازی شهروندان بسیار مؤثر است. همین که افراد میآیند در این نمایشگاه قدم میزنند و آثار را میبینند، کمترین دستاوردش این است که تصمیم میگیرند با خودداری از گرفتن کاغذ رسید، به این حرکت و به حفظ درختان کمک کنند.»
انتهای پیام