شعر، تصویری از شناخت شاعر از شیوه بیان است
کد خبر: 3795207
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۳

شعر، تصویری از شناخت شاعر از شیوه بیان است

گروه ادب ــ یک کارشناس شعر و ادبیات فارسی با اشاره به شاخصه‌های شعر گفت: شعر، تصویری از میزان شناخت شاعر از زبان و شیوه بیان است.

شعر، تصویری از شناخت شاعر از شیوه بیان استبه گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی مؤسسه شهرستان ادب؛ روز دوم اردوی آفتابگردان‌های شهرستان ادب در شهر قم در حال برگزاری است.
سید مهدی حسینی، کارشناس شعر و ادبیات فارسی با اشاره به تعریف شعر و عناصر آن گفت: در بین عناصر شعر، عنصر «زبان» محوری‌ترین عنصر شعر است و زبان در شعر، جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد. شعر، تصویری از میزان شناخت شاعر از زبان و شیوه بیان است.
وی با اشاره به اینکه شعر ما، معرف ماست، ادامه داد: شعر ما، معرف نگرش ما به هستی و بیانگر توانایی‌های ما در ارتباط با مخاطب و بیان احساسات و دغدغه‌های شاعر است. شاعر در هنگام ساختن شعر، یک سؤالی باید از خود بپرسد که آیا، شعر را برای قشر فرهیخته دانشگاهی می‌گوید؟ یا برای شنیدن آفرین و احسنت در انجمن‌ها؟ یا برای شرکت در جشنواره‌ها یا برای مردم؟ این‌ها سؤالات مهمی هستند که درباره هر شعری می‌توان مطرح کرد.
به عقیده حسینی، اگر بخواهیم تصویر درست و دقیقی از شعر خودمان ارائه کنیم، باید ابتدا خودمان، بعد شعر و زبان شعرمان را مدیریت کنیم. اگرجامعه امروز و شعر امروز به سمت ساده‌سرایی حرکت می‌کند، شاعر باید مختصات ساده‌سرایی را شناسایی کند. اگر این عناصر و مختصات شناخته نشوند، به جای عامیانه سرایی، اشعار سروده شده عوامانه می‌شوند.
وی ادامه داد: هر اثر هنری هفت شاخصه مهم دارد و نمی‌توان از این هفت شاخصه فرار کرد. نخست باید هنر شما یعنی شعر شما سالم باشد، هم از نظر محتوایی و هم از نظر فنی. شاعری که زبان را نشناسد، دچار ضعف تألیف، کژتابی و حشو می‌شود. نکته دوم این است: وقتی سلامت زبان شاعر تضمین شد و آثار خوب ادبیات فارسی را خواند، زبان شاعر استوارتر می‌شود. نکته سوم، جذابیت و تأثیرگذاری هنری ست. اثر هنر، شعر، باید طراوت داشته باشد و دلنشین مخاطب باشد. در این نکته، حافظ راه را نشان داده است؛ «دلنشان شد سخنم، تا تو قبولش کردی/آری آری، سخن عشق نشانی دارد».
حسینی در ادامه گفت: نکته چهارم تنوع است، تنوع فنی و تنوع زبانی. نکته پنجم سنخیت هنری و تناسب است. المان‌ها، نشانه‌ها، واژه‌ها و عبارتی که در شعر به کار برده می‌شوند، باید با هم سنخیت داشته باشند و شاعر باید از پریشان‌گویی پرهیز کند. نکته ششم، انسجام است که می‌شود گفت، نتیجه سنخیت هنری است. نکته هفتم، بحث خلاقیت و برجستگی است که بعد از آن شش نکته اتفاق می‌افتد. یک اتفاق، خلاقیت و ابداعی باید در شعر انجام بشود تا شعر شاعر از دیگران اشعار متمایز شود. اگر شاعر، این هفت نکته را در سرودن شعر خود به کار ببندد، می‌توان گفت که شعر گفته است.
وی ادامه داد: از دیدگاه این شاعر معاصر، یکی از اهداف مهم سرودن «لذت» است. اگر شاعر، از هنگام سرودن تا اتمام شعر، لذت برده باشد، می‌شود گفت که نیمی از راه را رفته است. لذت وقتی اتفاق می‌افتد که ما جوشش شعری داشته باشیم. به تعبیر مرحوم قصر امین‌پور، شعر، میهمان ناخوانده‌ای است که می‌آید و ما را از زندگی عادی دور می‌کند. در کنار اینها، شاعر باید قسمتی از این لذت را به مخاطب انتقال دهد. لذت‌هایی که شاعر می‌تواند به مخاطب انتقال دهد، چند مورد است: لذت‌های عاطفی، موسیقیایی، مضمون، بصری و تفاوت در زبان.
حسینی با اشاره به مهم بودن «بیان غیرمستقیم در شعر» افزود: به عقیده برخی منتقدان، شعر آن است که خروجی آن یک بیان غیرمستقیم باشد. این بدین معنی ست که خیال در شعر، محور نیست. صد‌ها مثال از حافظ و سعدی می‌شود، آورد که فاقد خیال هستند، ولی شعرند. پس می‌شود نتیجه گرفت که بیان کنایی و غیرمستقیم در شعر محور است. آن بیان کنایی باید در ذهن مخاطب کلنجار ایجاد کند. اصل «غافلگیری» نیز در بیان کنایی بسیار مهم است که مخاطب را در کشف خود غافلگیر کند.
این شاعر آیینی در ادامه به آفت‌های شعر معاصر اشاره کرد و گفت: نظم‌سرایی، شعارسرایی، بی‌انسجامی شعر هم از نظر زبان و هم از نظر نگرش و پریشان‌گویی. اگر این آفت‌ها را ریشه‌یابی کنیم، این آسیب‌ها ریشه در برخی معلمان و آموزگاران شعر دارند و برخی جریان‌های محرک مثل جشنواره‌های شعر نیز در این آفت‌ها دخیل‌اند.
انتهای پیام

captcha