به گزارش ایکنا از اصفهان، داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان در آیین اختتامیه سومین دوره جشنواره داستان کوتاه زایندهرود که سهشنبه، 10 اردیبهشتماه در دانشگاه اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: چرا به جای «هیچ»، «چیزی» وجود دارد؟ چرا به جای هیچ، چیزی مینشیند؟ این سوال را اساسیترین پرسش متافیزیک نامیدهاند. همه داستان درباره هیچ و آغاز همه چیز از آن و چگونگی امکان تبدیل شدن هیچ به چیز است. فیزیکدانان و فیلسوفان پاسخهایی به این پرسش دادهاند. برخی فیزیکدانان معتقدند که در هیچ، نه ذرهای وجود دارد و نه تابشی و نه هیچ چیز دیگر و نه حتی فضا و زمان؛ موضوعی سربسته و کاملاً اسرارآمیز.
وی افزود: از دید آنان، جهان از «هیچ» پا به عرصه وجود میگذارد و اینکه پیش از آن انفجار بزرگ در 14 میلیارد سال پیش، جهان از هیچ آفریده شده و هیچ، خود مانند چیز، کمیتی فیزیکی بوده که بر اساس قوانین مکانیک کوانتومیِ گرانش، ناپایدار است و اگر برای مدتی به حال خود رها شود، در آن جوشش و تلاطمی بهوجود میآید و ذرات مجازی به داخل و خارج هستی خلق میشوند. این ناپایداری، چیزی در حال گسترش به شکل فضا و زمان بهوجود میآورد و سپس این فضا و زمان را از ماده پر میکند.
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان با بیان اینکه فیلسوفان آفرینش را از نیستی و عدم دانستهاند، ادامه داد: خلق از عدم، یعنی آفرینش از مرتبهای که در آن، هیچ اسم و رسم و تمایز و صفتی وجود ندارد، مرتبهای در خفا و کمونِ محض، در عالم غیبِ مطلق، مرتبهای حتی پیش از تجلی، مرتبه عماء؛ عالمی که در مرتبه ذات هستیِ مطلقِ خداوندی، هیچ اسم و رسم و تمایزی نداشت و در آن مرتبه ذات، معدوم بود، بی هیچ ماهیتی. این خلقت از عدم، خلقت از عدمِ حدها و اسمها و رسمها و چیستیها است، اما آنچه بازیگر این آفرینش بوده، همچنان وجود و هستی است، ولی وجودِ محض و هستیِ بدون تعین و مرز. آنگاه تجلی آغاز میشود و از آن وجود و بود، نمودی برمیخیزد و آفرینشی آغاز میشود. پری را تاب مستوری نمیآورد و از مَکمَن غیب و از عالمِ اطلاق و غیبِ مطلق و سرزمینِ اسرار پای به آفرینش میگذارد و دست به خلقت باز میکند. کلیدهای این دنیای اسرار و خزائنِ غیب اما در دست هموست و کس جز او بر آن غیب آگاه نیست. «و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو».
آفرینش داستان موضوعی سربسته و اسرارآمیز است
اسماعیلی بیان کرد: واژه داستان را مرکب از دو بخش «دا-dah» در فارسیِ میانه به معنای آفریدن و «ستان» پسوند مکان و زمان دانستهاند و بدینسان، داستان به معنای «جا» و «گاه» آفریدن است. آفرینشگاه یا آفرینش جا! نقطه آغاز آفرینش داستان، نقطه آغاز این آفرینش در اینجا نیز چونان آفرینش جهان موضوعی سربسته و اسرارآمیز است. گاه جوشش و تلاطمی آغاز میشود، چیزی تاب پنهان ماندن و مستوری نمیآورد، سرریز میشویم و داستان آغاز میشود. این ناپایداری و جوشش، چیزی در حال گسترش به شکل فضا و زمان در ما به وجود میآورد و سپس این فضا و زمان را از ماده شخصیت و کنش و فراز و فرود و صحنه و کشمکش پر میکند. بدینسان در لایههای درون ما جریانی شکل میگیرد، پیرنگی دنبال شده و اثر و داستانی خلق میشود، ولی همچنان کلیدهای گشایش این غیب و آغاز آفرینش، در دستان اوست، اوست که این مخزن اسرار را میگشاید و میتواند گشود. «مطلق آن آواز خود از شه بود گر چه از حلقوم عبدلله بود/گفته او را من زبان و چشم تو من حواس و من رضا و خشم تو».
وی گفت: امروز زایندهرود، جای و گاهِ آفرینش و خلقِ اثرهای شماست. آفرینشگاه و داستانِ اثرهای شماست، اثرهایی که خود، داستانِ زاینده روداند، رودی که داستان شده، داستانهایی که رود شدهاند! اما داستان زایندهرود شبیه چیست؟ شبیه کیست؟ داستان زایندهرود شبیه داستان آتنا، الهه خرد و فرزانگی و جنگ در یونان باستان و محافظ شهر آتن است که داستان مبارزه آن با بلایا و مصائب، آن را حافظ و نگهبان این سرزمین ساخته است. داستان زایندهرود به داستان آتیس، الهه حاصلخیزی میماند، چرا که امید دهقانان و کشاورزان به این الهه حاصلخیزی است تا مزارع آنها را سیراب کند.
زایندهرود؛ اسطورهای به خاک افتاده
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان اضافه کرد: داستان زایندهرود چونان داستان آفرودیت، الهه عشق و امید است که با خود امید میآورد و در کنارش عشق جوانه میزند و در نبودش افسردگی و دلمردگی میهمان میشود. داستان زایندهرود اما به داستان اطلس شباهتی تام دارد. اطلس با خدایان جنگید و محکوم شد تا جهان را بر دوش خود نگاه دارد. زایندهرود نیز با خدایان بیتدبیر صنعت جنگید که تنش را زخمی کرده، به خاک انداختند و او را محکوم کردند تا بار غم مردم این منطقه را بر دوش خویش حمل کند.
وی با بیان اینکه داستان زایندهرود شبیه داستان این اسطورهها بوده، ولی بیش از همه آنها است، گفت: زایندهرود رودی است واقعی، ولی بر گونه اساطیر، اسطورهای که به خاک افتاد، ولی باز برخاست، قهرمانی که در مقابل فقر، خشکسالی، ناامیدی و هوای مسموم ایستاد و از شهر و تاریخ و فرهنگ آن دفاع کرد. زایندهرود قهرمانی است که بر بستر این رود زانو زده، ولی هنوز تسلیم نشده است.
ارسال 410 اثر به جشنواره داستان کوتاه زایندهرود
اسماعیلی بیان کرد: تعداد کل آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره، 410 اثر بوده که شامل 253 اثر در بخش آزاد،71 اثر در بخش ویژه، 76 اثر در بخش کوتاهِ کوتاه و 10 اثر در بخش دانشجویان خارج از کشور است. تعداد کل شرکت کنندگان، 325 نفر بوده که از این میان، 55 درصد شرکت کنندگان مرد و 45 درصد زن بودهاند. 58 درصد شرکت کنندگان را دانشجویان دانشگاههای دولتی،17درصد دانشگاه آزاد، 9 درصد پیام نور، 7.4 درصد غیر انتفاعی و 6 درصد علمی و کاربردی بودهاند. همچنین 48 درصد شرکت کنندگان این جشنواره در رشتههای علوم انسانی تحصیل میکنند و 21.2 درصد فنی-مهندسی، 12 درصد در رشته هنر، 9 درصد در رشتههای پزشکی و 7.4 درصد علوم پایه بودهاند. 46.8 درصد درصد شرکت کنندگان در مقطع کارشناسی، 29 درصد کارشناسی ارشد، 16 درصد دکتری و 4.3 درصد در مقطع کاردانی مشغول به تحصیل هستند.
وی افزود: همچنین در این دوره، از 30 استان کشور، شرکت کننده در جشنواره داشتهایم که نشاندهنده گستردگی مخاطبان جشنواره در سراسر کشور است. از این میان، اصفهان با101 نفر(41 درصد) شرکت کنندگان، تهران با 78 نفر(24 درصد) و خراسان رضوی با 18 نفر(5.5 درصد) به ترتیب بیشترین شرکت کنندگان در جشنواره را به خود اختصاص دادهاند. در بخش دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور یا دانشجویان خارجی نیز دانشجویانی از کشورهای کانادا، افغانستان، انگلستان، ژاپن، آلمان و تاجیکستان آثار خود را به این جشنواره ارسال کردهاند.
انتهای پیام