علیرضا خواجهگیر، مدرس ادیان و عرفان تطبیقی دانشگاه شهرکرد، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره تأثیر ملاصدرا بر فلسفه اسلامی اظهار کرد: نقش ملاصدرا به این دلیل حائز اهمیت است که حکمت مشایی، حکمت اشراقی، حکمت عرفانی و حکمت کلامی را به هم رسانده و با دریافت تصوری جدید از این مکاتب، از آنها برای حل بعضی مسائل فلسفی استفاده کرد و به نتایجی رسید که قبل از آن در این مکاتب وجود نداشت.
وی داد: ملاصدرا بر سر سفرهای نشست که در یک طرف آن حکمت خسروانیه یا حکمت ایران باستان و در طرف دیگر تفکر کلامی شیعه و در طرف دیگر فلسفه مشایی به ویژه ابنسینا قرار داشت. منبع فکری دیگر ملاصدرا اندیشههای او، کشف و شهودها و مراقبههایش و نتایجی بود که در سیر و سلوکش به آنها دست یافته بود.
این استاد ادیان و عرفان تطبیقی در خصوص مبانی فکری ملاصدرا افزود: ملاصدرا از تعالیم ائمه الهام بسیاری گرفته و در رسالات مختلف خود تأکید کرده که از احادیث نبوی و احادیث ائمه(ع) استفاده فراوانی کرده است. در پایان نیز ایشان قرآن را به منزله منبع اصلی خود معرفی کرده در آثارش هم تفسیری بر قرآن و احادیث ائمه ارائه داده است.
خواجهگیر با اشاره به نوآوریهای مهم ملاصدرا در زمینه فلسفه اظهار کرد: ملاصدرا نوعی متدولوژی تحقیق در حوزه تفکر فلسفی معرفی کرد و نشان داد که میتوان از فلسفه برداشت متفاوتی نیز داشت و حتی آن را به زندگی وارد کرد. در واقع ایشان فلسفه را به مباحث سیاسی و زندگی فردی و اجتماعی وارد کرد و به آن پر و بال بخشید.
وی گفت: قبل از ملاصدرا مسائلی در حوزه فلسفه لاینحل مانده بود و ایشان با روش مخصوص خود ابداعاتی در خصوص آنها داشت. از جمله این مسائل مبحث ارتباط خدا و انسان و سیر و سلوک انسان به سمت خدا بود که ایشان بحث خودشناسی و مراتب نفس را در خصوص آن مطرح کرد. مسئله دیگر بحث قیامت، معاد جسمانی و روحانی و مسئله دیگر حرکت جوهری بود. ایشان در بحث علم الهی نیز نوآوریهای جالبی داشت.
خواجهگیر با بیان اینکه حکمت متعالیه مکتبی جامع است که در چندین رشته میتوان از آن مطالبی را استخراج و به صورت کاربردی استفاده کرد، تصریح کرد: حکمت متعالیه در مباحث اخلاقی، تربیتی، فلسفی، عرفانی، سیاسی، اجتماعیات و هنر حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
انتهای پیام