پیشوایی خویش؛ پیشوایی خلق
کد خبر: 3813794
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۵
حکمت‌های امیر/ برداشت ۷۲

پیشوایی خویش؛ پیشوایی خلق

گروه معارف ــ برخی در ظاهر به دنبال تعلیم و تادیب خلق‌اند، اما در باطن به دنبال کسب تجلیل از خویش‌اند. حضرت علی(ع) با اعتراضی پنهان در لحن، نسبت به این جریان مغالطه‌آمیز و مخرب و طرفین درگیر در آن و به منظور درمان این عارضه، اولویت در تجلیل را پیش می‌کشد و جا و محل درست آن را نشان می‌دهد تا تالی فاسد فرد و جامعه را درگیر خود نسازد.

پیشوایی خویش؛ پیشوایی خلق

به گزارش ایکنا از اصفهان، در حکمت شماره 72 نهج‌البلاغه امام علی(ع) آمده است: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ؛ هر كه خود را پيشواى مردم نمود بايد پيش از ياد دادن به ديگرى نخست به تعليم نفس خويش بپردازد و بايد پيش از ادب كردن و آراستن ديگرى به زبان، به روش خود او را ادب و آراسته سازد و آموزنده و ادب كننده نفس خود از آموزنده و ادب كننده مردم به تعظيم و احترام سزاوارتر است».
مخاطب این سخنان، روحانیون، روشنفکران و رهبران جامعه هستند؛ یعنی پیشوایان اخلاقی، فکری و سیاسی مردم،کسانی که زعامت و راهبری مردم را به عهده دارند.این سخن بر اولویت خودسازی این گروه‌های هدایت‌گر و تأثیرگذار، تأکید می‌نهد؛ ضرورت عامل بودن اینان به توصیه‌ها و مواعظ اخلاقی ارائه شده از سوی ایشان؛ لذا پایبندی این گروه‌ها به نتایج تحلیل‌ها و پرداخت هزینه راهکارهای ادعایی‌شان و همچنین پذیرفتن تبعات فرامین حکومتی صادر شده از سوی این پیشوایان را نیز می‌توان نتیجه غیر مستقیم این سخن در عرصه جامعه و پیام آن برای امروزما به شمار آورد.
علت این تأکیدات امام علی(ع) کاملاً روشن است؛ اول آنکه وقتی فردی خود را پیش می‌اندازد و چهره پیشوایی و زعامت جمعی را به خود می‌گیرد، حال چه در شکل سنتی و چه دراشکال جدید آن، آرام آرام خودش از دایره و محدوده دیدِ خودش خارج می‌شود، نگاهش فقط بیرون و غیر را می‌کاود و کم کم خودش را فراموش می‌کند.
دوم آنکه، کار کردن با واژه‌ها و استفاده از مفاهیم اخلاقی یا فکری و دستورات سیاسی اجتماعی متناسب با این مفاهیمِ مقدس، کم کم فرد را دچار سوء تفاهم می‌کند؛ فرد می‌پندارد که خود نیز در این جایگاه است، اما او فقط در جایگاه وعظ و لفظ و حکم قرار دارد و نه لزوما خود، متعظ یا عامل به آن مفاهیم.
سوم آنکه، نوع رابطه این افراد با سایرین و احترامی که از سوی جامعه و مریدان دریافت می‌کنند آنان را در این اشتباه بیشتر فرو می‌برد. هواداران و تابعین، به حکم تجلیل از ارزش‌های والا، مواعظ و این سخنان و دستورات را قدر می‌نهند و به لحاظ علاقه و محبت، دچار مغالطه یکسان دیدن واعظ و وعظ می‌شوند، از گوینده و تئوری‌پرداز و حاکمانشان قدردانی می‌کنند و این باعث می‌شود تا آنها در این سوءتفاهم شان متصلب‌تر شوند. اما این روند همیشگی و پایدار نمی‌ماند؛ مردم رفتارها و عملکردها را می‌بینند و با گفتار و لفاظی‌ها مقایسه می‌کنند. مکانیزم مقایسه و سنجش در مردم، خیلی زود پرده‌ها را کنار می‌زند و محبوبیت‌های مغالطه‌آمیز سقوط می‌کند.از سوی مقابل، در پاسخ به این ادبارِ پس از آن اقبال، ریاکاری و تظاهر و صحنه آرایی‌ها شدت می‌گیرند تا آب رفته را به جوی بازگردانند و مریدان را همچنان حفظ کنند وخویِ معتاد شده به دریافتی تجلیل از خود را ارضا کنند. اگر این ترفندها هم موثر نیفتاد به عزلت یا تلخ گویی و نادان شماری مردم و یا خشونت و استبداد روی خواهند آورد.
این سخن به شناسایی و شناساندن آنانی پرداخته است که در ظاهر به دنبال تعلیم و تادیب خلقند اما در باطن به دنبال کسب تجلیل از خویش‌اند. علی(ع) با اعتراضی پنهان در لحن، نسبت به این جریان مغالطه‌آمیز و مخرب و طرفین درگیر در آن، و به منظور درمان این عارضه، اولویت در تجلیل را پیش می‌کشد و جا و محل درست آن را نشان می‌دهد تا تالی فاسدهایی که گفته آمد، فرد و جامعه را درگیر خود نسازد.
یادداشت از داریوش اسماعیلی؛ معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام

captcha