عوامل دین‌گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب
کد خبر: 3890249
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۴

عوامل دین‌گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب

دین‌گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه‌هایی را برای رهبران دینی، دین‌داران و خانواده‌های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می‌شود.

عوامل دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرببه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، دین‌گریزی در سده‌های اخیر، به‌ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی‌های دین‌ستیز شد. اما چرا انسان که ذاتا مشتاق دین است و فطرت او با درون‌مایه‌های دین پیوند تکوینی دارد، به دین‌گریزی روی می‌آورد و چرا دین‌گریزی در نسل جوان، نمود بیشتری دارد؟ در پاسخ، باید گفت: در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد، اگر انسان‌ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح از دین حق نایل آیند، هرگز از دین فرار نمی‌کنند. افزون بر این، عقل و عشق، هر دو در متن دین جای دارند.

دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می‌کند و هم به دل آدمی حیات، حرکت و نشاط می‌بخشد؛ بنابراین، علت دین‌گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و آموزه‌های دینی جستجو کرد. بدون تردید، عوامل متعددی در بروز دین‌گریزی نقش دارند. هر فردی با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی آن‌ها، این مسئله را به‌صورت ملموس در خواهد یافت.

در سال‌های اخیر و به خصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدس، گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه‌هایی از جوانان به علل گوناگون از دین و فرهنگ، گریز پیدا کرده‌اند، به گونه‌ای که وقتی بین برخی از آن‌ها از دین و فرهنگ خودی سخن به میان می‌آید به صورت علنی بی میلی و بی علاقگی خود را به دین اظهار می‌کنندغ البته باید اذعان کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دینداران و مدعیان دین برمی‌گردد.

تبلیغات کاذب و گرایش‌ جوانان به فرهنگ بیگانه

بخش عمده این رفتارهای انکارگونه جوانان و گرایش‌های آنان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبهه بین جوانان است و چون جوانان برای این سؤالات و شبهات خود پاسخ قانع‌کننده‌ای پیدا نمی‌کنند، از دین گریزان شده، به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا می‌کنند. البته با وجود همه این شبهات و تبلیغات، همواره و در همه حال بارقه‌ای از دین در روح و روان جوانان موج می‌زند، بارقه امیدی که سرانجام بسیاری از جوانان را از غوطه‌ور شدن در فرهنگ مبتذل غربی و بیگانه باز می‌دارد و آنان را به آغوش پرمحبت دین باز می‌گرداند.

آسیب‌شناسی نسل جوان

«درک جوان» از جمله مسائلی است که لازم است در مورد جوانان رعایت شود. به دلیل آنکه جوان خود را در این سنین غریب و تنها می‌بیند، اغلب سعی می‌کند علیه سنت‌ها و آداب و رسوم قیام کند، از والدین خود و جامعه کناره‌گیری کند و فقط با همسالان خود تماس بگیرد. در چنین حالتی، جوان به یک یا چند راهنما نیاز دارد تا او را درک کرده و محرم اسرار و همراز او شوند. دوران نوجوانی و جوانی مهم‌ترین دوران زندگانی انسان محسوب می‌شود.

در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می‌دهد. او در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می‌رنجد و می‌خواهد به خود متکی باشد. نیروی عاطفی در او افزایش می‌یابد و در عالم دوستی، افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع، تا مرز انتقام پیش می‌رود. در این سنین، افراط و تندروی، غرور، خودشناسی، تردید، اضطراب، خیالات، تهور، استدلال قوی و هوش در بالاترین درجه خود قرار دارد و استعدادها به اوج می‌رسد. از این رو، فرصت یک فرصت طلایی است گو اینکه ترقی انسان در این سن شکل می‌گیرد و انحطاط و سقوط نیز در همین سن به وقوع خواهد پیوست.

مقام معظم رهبری، به زیبایی تمام، دوران جوانی را به تصویر می‌کشند: «جوانی، یک پدیده درخشان و یک فصل بی‌بدیل و بی‌نظیر از زندگی هر انسانی است. جوان در دوره جوانی، به خصوص در آغاز جوانی، تمایلات و انگیزه‌هایی دارد، ابتدا چون در حال تکوین هویت جدید خود است، مایل است شخصیت جدید او به رسمیت شناخته شود که غالباً این اتفاق نمی‌افتد و پدر و مادرها، جوان را در هویت و شخصیت جدید او گویا به رسمیت نمی‌شناسند».

جوان احساسات و انگیزه‌هایی دارد، رشد جسمانی و روحی دارد، به دنیای تازه‌ای قدم گذاشته است که غالباً اطرافیان، خانواده، افراد در جامعه، از این دنیای جدید بی‌خبر و بی‌اطلاع می‌مانند، یا به آن بی‌اعتنایی می‌کنند؛ لذا جوان احساس تنهایی و غربت می‌کند. جوان در دوره جوانی، چه اوایل بلوغ و چه بعدها، با مجهولات زیادی روبه‌رو و مسائل جدیدی برای او مطرح می‌شود که سؤال برانگیز است. در ذهن او شبهه‌ها و استفهام‌هایی به وجود می‌آید که مایل است به این شبهه‌ها و سؤال‌ها پاسخ داده شود.

غفلت، جهل و عدم تفکر جوانان درباره دین

جوان از نظر شناختی، دارای تفکر انتزاعی است و از نظر ذهنی به حداکثر کارایی هوش می‌رسد. در این دوره، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی»، آنان را به‌سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق می‌دهد. جوانان تلاش می‌کنند هویت مذهبی خود را شکل دهند، اما به دلایل گوناگون ممکن است در فرایند هویت‌یابی مذهبی با بحران مذهبی مواجه شوند و نتوانند این هویت را خوب تشخیص دهند در نتیجه، دچار سردرگمی و در نهایت، حالت بی‌رغبتی و گریز از دین می‌شوند. یکی از علل این بحران، ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه می‌شود.

جوان به دلیل توانمندی‌های ذهنی خود، دین صرفاً تقلیدی را برنمی‌تابد. او باورهای دینی را که از دوران کودکی به‌صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می‌زند و می‌خواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکر او متناسب باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می‌شود برایش قانع کننده نیست. قرآن نیز یکی از علل عمده گرایش به کفر و بی ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان‌ها می‌داند. حضرت نوح(ع) به قوم خود می‌فرماید: «وَلَکِنِّیَ أَرَاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ؛ شما را مردمانی ناآگاه می‌بینم».

الگوهای جذاب، برای یادگیری و شکل‌دهی رفتار انسان‌ها، به ویژه جوانان، نقش اساسی دارد. در دوره نوجوانی و جوانی، تأثیرپذیری از خانواده به شدت کاهش می‌یابد و گاهی بین خانواده و جوان تعارض و درگیری به وجود می‌آید. از این رو، جوان برای ساختن نظام ارزشی و اعتقادی خود می‌خواهد از مواردی غیر از خانواده و مربیان قبلی استفاده کند.

از عوامل تأثیرگذار در بیرون نهاد خانواده، الگوها و دوستان هستند. در این میان، نقش الگوهای مورد قبول جوان بسیار زیاد است. چه اینکه دوستان نیز در حال ساختن نظام ارزشی خود و نیازمند الگوهای مورد پسند است. در این شرایط، اگر الگوهای مناسب و در دسترس وجود نداشته باشد، جوان دچار سردرگمی شده و تعادل روانی او از مرز ارزشی خارج می‌شود. در این صورت، چه بسا به الگوهای مجازی پناه برده و یا تحت تأثیر دوستان کم تجربه قرار گیرد و یا به دام شیادانی بیافتد که در کمین جوانان سردرگم هستند و در نتیجه، شرایط و زمینه‌های گریز از دین برای او فراهم می‌شود.

 

گردآورنده: مینا خلیل‌زاده

منابع:

فریدون موحدنیا، علل گرایش نسل جوان امروز به فرهنگ بیگانه، پایان نامه کارشناسى ارشد، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى (ره)، 1379، ص 35ـ36.

محمد محمدى رى شهرى، منتخب میزان الحکمة، ترجمه حمیدرضا شیخى، چ سوم، قم، دارالحدیث، 1384، ص 290فریدون موحدنیا، پیشین، ص 21ـ27.

محمّد محمّدى رى شهرى، پیشین، ص 272.

بیانات معظّم له در دیدار با جوانان، اول اردیبهشت 1379.

محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمة، ترجمه حمیدرضا شیخى، قم، دارالحدیث، 1377، ج 2، ص 153.

حمیدرضا شاکرین، پرسش‌ها و پاسخ‌هاى دانشجویى، چ سوم، قم، معارف، 1385، ص 248ـ250.

بیانات مقام معظّم رهبرى، روزنامه جمهورى اسلامى، 22 مرداد 1372، ص 3.

معاونت سیاسى نمایندگى ولى فقیه در قرارگاه ثاراللّه، نفوذ و استحاله، تهران، معاونت سیاسى نمایندگى ولى فقیه، 1378، ص 35.

بیانات مقام معظّم رهبرى در دیدار با فرماندهان نیروى مقاومت بسیج، 22 تیر 1377.

فریدون موحدنیا، پیشین، ص 62.

انتهای پیام
captcha