بررسی ریشه‌های اعتقادی و اجتماعی شکل‌گیری جریانات سَلَفی و افراطی
کد خبر: 3988609
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۴

بررسی ریشه‌های اعتقادی و اجتماعی شکل‌گیری جریانات سَلَفی و افراطی

استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد به بررسی ریشه‌های اعتقادی و اجتماعی شکل‌گیری جریانات سَلَفی و افراطی و دین فهمی سَلَفی و افراط گرایان دینی پرداخت

بررسی ریشه‌های اعتقادی و اجتماعی شکل‌گیری جریانات سَلَفی و افراطیبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، علیرضا آزاد، استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه 13 مردادماه، در نشستی مجازی با عنوان «دین فهمی سَلَفی و افراط گرایان دینی» با نظریه بر تحولات اخیر افغانستان، با اشاره به ریشه‌های اعتقادی و اجتماعی شکل‌گیری جریانات سَلَفی و افراطی اظهار کرد: از حدود 150 سال گذشته، جهان اسلام متوجه شد که نسبت به دنیا عقب مانده، این احساس عقب‌ماندگی که در بسیاری از افراد ایجاد شد، نخبگان را به چاره‌اندیشی واداشت و البته دو سوال نیز در بین مردم به وجود آمد، اول اینکه می‌گفتند ما مسلمانان که روزی پیشرو عرصه‌های مختلف در جهان بودیم، چرا اینگونه شده‌ایم و سوال دوم نیز این بود که ما در برابر این عقب‌ماندگی چه کاری باید کنیم.

وی عنوان کرد: پاسخ‌های مختلفی از سوی جریانات گوناگون به سوال چرا اینگونه عقب‌مانده شدیم، داده شد، برخی از آن‌ها استعمار، برخی از افراد بن‌مایه‌های فرهنگی خودمان و برخی نیز دین، دین‌داران و یا جریانات معرفتی دینی در جهان اسلام و برخی نیز حکومت‌ها و حکمران‌های کشورهای اسلامی را مقصر می‌دانستند.

این مدرس دانشگاه بیان کرد: از طرفی نیز پاسخ‌های مختلفی به سوال چه باید کنیم نیز داده شد. برخی از افراد، از بین بردن تعدادی از حاکمان نالایق کشورهای اسلامی و روی کار آوردن حاکمان لایق را، راه برون‌رفت از این مشکل می‌دانستند. به‌عنوان مثال برای این کار ناصرالدین شاه در ایران ترور شد و ترورهای دیگری در مناطق دیگری که در ارتباط با حاکمان نالایق باید صورت می‌گفت تا جهان اسلام نجات پیدا کند.

آزاد با بیان اینکه از طرفی نیز جریان دیگر، راه چاره را مقابله با غرب و غرب‌‌گرایان می‌دانستند که خود را در حرکت‌های بر علیه استعمار در زمانی و حرکت‌های علیه غرب‌گرایان و روشنفکران را در زمان دیگر نشان داد، افزود: در این میان عده‌ای نیز در صدد بودند که این راه را بالعکس طی کنند و می‌گفتند که شبیه شدن به غرب و همگام شدن با جهان مدرنیته در عرصه تکنولوژی و اندیشه می‌تواند راه نجات کشورهای اسلامی باشد و این عقب‌ماندگی را جبران کند.

راه برون‌رفت از عقب‌ماندگی از دیدگاه گروه‌های مختلف

وی اظهار کرد: در نهایت عده‌ای بازگشت به اسلام اصیل را، راه برون رفت از این مشکلات جهان اسلام می‌دانستند که این بازگشت، ریشه‌های مختلفی پیدا کرد. این بازگشت به اسلام در مدل‌های گوناگونی صورت گرفت، به‌گونه‌ای که برخی از افراد بازگشت به اسلام در حوزه فردی را مبنا قرار دادند.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: در ایران و عراق نیز از پیش از انقلاب تاکنون رویکردهایی وجود داشت، برخی از افراد ایجاد وفاق بین علم و دین را پایه بازگشت به اسلام دانستند و برخی نیز تحول در روش‌های حکومت‌داری و به دست گرفتن قدرت سیاسی و پایه افکندن یک حاکمیت اسلامی را تنها راه می‌دانستند.

آزاد خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم از منظر دیگری این موضوع را تحلیل کنیم، باید گفت که عده‌ای راه برون‌رفت را، راه معرفتی و دسته‌ای نیز راه عملی می‌دانستند. چهره‌های روشنفکران و متجددان زیادی از پیش از انقلاب تاکنون در ایران و سایر کشورها، شاهد هستیم که به دنبال این بوده‌اند که معرفت دینی را تصحیح کنند. افرادی مانند دکتر شریعتی، شهید مطهری، مرحوم طالقانی و همچنین افرادی در سایر بخش‌های جهان اسلام، در صدد بودند که منظومه معرفت دینی را تصحیح و درک از دین را اصلاح کنند تا به تبع آن دین‌داری، جامعه و حکومت اصلاح شود.

وی تصریح کرد: اما این راه، با چالش‌های فراوانی مواجه بود، به گونه‌ای که هم، راهی طولانی و هم اینکه راهی غیر قابل درک برای بسیاری از توده مردم بود، امروزه نیز بزرگترین مشکل روشنفکری دینی عدم ارتباط لازم با توده مردم است و به‎نوعی زبان مشترک پیدا نمی‌کنند، در حالی‌که برخی از روشنفکران در این زمینه موفق شدند زبان مشترکی را تا حدودی پیدا کنند.

استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بنابراین با توجه به اینکه اندیشه‌های روشنفکری دینی و تحول‌‌خواهی در معرفت دینی راه سختی بود، به همین دلیل بخش زیادی از جوامع اسلامی از حدود 90 سال گذشته تاکنون بدون گلاویز شدن با نظریه‌‌پردازی‌ها و تئوری‌ پردازی‌های علمی، به دنبال راهکارهای عملی رفتند که توده عام مردم و سیاست‌مدارانی، به دلایل کارکردگرایانه‌، این گروه‌ را تشکیل می‌داد.

آزاد خاطرنشان کرد: افرادی که به‌دنبال چرا چنین شدیم بودند، به سراغ چه کار کنیم رفتند و بازگشت به اسلام را در صحنه اجتماع و حکومت دنبال کردند و راهکارهای نه معرفتی بلکه عملی را برای این درد توصیه کردند، در حقیقت بسیاری از این افراد از اسلحه استفاده کردند، رویکردهای سلفی داشتند که افراط‌گری دینی که ما امروز می‌شناسیم، معمولا از کنده این افراد بلند شده است. از طرفی نیز برخی از این سَلَفیون سعی کردند رویکرد علمی داشته باشند که عمدتا حنفی‌ها چنین بودند و برخی‌ از آن‌ها هم سعی کردند رویکردهای جهادی داشته باشند.

بررسی تفاوت‌های داعش، القاعده و طالبان

این استاد دانشگاه تأکید کرد: این در حالی است که از حدود 20 سال اخیر تا امروز ما این افراد و گروه‌ها را در قالب طالبان، داعش و القاعده می‌شناسیم و در جامعه ایران نیز متأسفانه این باور وجود دارد که این گروه‌ها همگی یکسان هستند و تصور می‌کنند به دلیل اینکه این سه گروه با حضور زنان در جامعه مخالف هستند، پس مانند یکدیگر هستند، در صورتی که یکی از مهم‌ترین نکات در شناخت این رویکردهای افراطی این است که ما شاخه‌های مختلف سَلَفی‌گری و تفاوت‌های این افراط‌گرایان دینی را بشناسیم.

آزاد بیان کرد: رویکرد فقهی طالبان اصولا حنفی و سَلَفی دیو بندی است، اما رویکرد داعشی‌ها عموما سَلَفی وهابی است و به شدت متأثر از دیدگاه‌های سیدقطب و محمدبن عبدالوهاب هستند، اما این تأثیر در میان طالبان مشاهده نمی‌شود، زیرا هدف اصلی طالبان در ابتدا اصلاح جامعه و پایه‌گذاری حکومت اسلامی بود و امروزه نیز هدف اصلی آن‌ها نیز همین امر است، هدف اصلی داعش شیعه‌ستیزی بود و هدف اصلی القاعده کفرسیتزی است که مظهر این امر را غرب و آمریکا می‌داند.

وی عنوان کرد: هم طالبان و علمای این گروه، فتاوای جهادی علیه داعش دادند و هم اینکه علمای داعش نیز فتاوایی برای جهاد علیه طالبان دادند، بر همین اساس است که این گروه‌ها نزاع‌های با یکدیگر دارند، اما رویکرد تکفیری داعشی‌ها به مراتب بیشتر است.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: تقریبا همه این گروه‌ها مخالف با دگرگونی دین‌داری هستند و در میان آن‌ها طالبان بیش از سایر گروه‌ها علاقه خاصی دارد، به اینکه از پسوند اسلامی را استفاده کند، مانند رفتار اسلامی، خانواده اسلامی، حکومت اسلامی و... که در حقیقت این امر را به‌نوعی تئوریزه کردن جامعه در راستای بازگشت به اسلامی اصیل می‌داند، اما این رویکرد در داعش به شکل دیگری دنبال می‌شود.

آزاد بیان کرد: یک وجه اشتراکی که در میان آن‌ها وجود دارد این است که، هر سه گروه طالبان، داعش و القاعده از جذب عالمان درجه یک جهان اسلام عاجز بودند، به گونه‌ای که نه در میان اهل تسنن و نه تشیع هیچ یک از این گروه‌ها را نپذیرفتند. این در حالی است که امروزه طالبان به این نتیجه رسیده‌اند که باید با ادبیات جهانی حکومت کنند و با دنیا تعامل داشته باشند، بر همین اساس با شیوه‎های مختص خود اقداماتی را انجام می‌دهند تا در جامعه جهانی پذیرفته شوند.

رفتار اجتماعی طالبان در افغانستان

استادیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: امروزه شاهد هستیم که خطوط نظامی طالبان بر خطوط اعتقادیشان پیشی گرفته است و از غرب تنها اسلحه را یاد گرفته‌اند و این نشان می‌دهند که آن‌ها به دنبال قدرت هستند و در حقیقت رفتار آن‌ها نشان می‌دهد که بازگشتشان به اسلام، بازگشت درستی نیست، بلکه یک بازگشت قدرت‌طلبانه است و هرآنچه را که برای به دست آوردن قدرت در غرب وجود داشته باشد، آن را انتخاب می‌کنند.

آزاد عنوان کرد: در سخنرانی اغلب سخنرانان طالبان مسئله امر به معروف و نهی از منکر دیده می‌شود و نوک پیکان این مسئله مردم هستند، نه حکومت و این دقیقا همان تغییری است که معاویه در مسئله امر به معروف ایجاد کرد، اما این در حالی است که اصل امر به معروف و نهی از منکر در اسلام اینگونه بود که مردم، حاکمان را امر به معروف کنند.

وی خاطرنشان کرد: در واقع شاید امروزه اتفاقاتی مانند بمب‌گذاری در مقابل مدرسه، ممنوعیت تردد بدون محرم، ممنوعیت فروش مغازه‌داران به زنان بدون همراه و... که در افغانستان رخ داده است، برای برخی از افراد عجیب به نظر برسد و گمان کنند که برای اولین بار است که در دنیا رخ می‌دهد، در حالی‌که اینگونه نیست و در طول تاریخ بارها این مسائل در ایران، خراسان بزرگ، عراق، شبه جزیره و یمن تکرار شده و ما باید درس بگیریم که چگونه آن‌ها در ادوار تاریخی با این رویه‌ها مقابله کردند. در حقیقت رفتار طالبان به‌واسطه ترس آن‌ها از عقب‌ماندگی بود که درصدد بودند، اقدامات مختلفی را در این راستا انجام دهند.

آزاد خاطرنشان کرد: انحصارگرایی دینی، افراط‌گرایی دینی و ادعای بازگشت به اسلام اصیل و ادعای سلفی‌گری تنها یک‌ادعایی است که افرادی که به دنبال کسب منافع سیاسی و قدرت هستند با ادعاها و ظاهرسازی‌ها عوام جامعه خود را فریب دهند، اما اگر زیر ذره‌بین مسائل علمی قرار گیرند، حتی این‌ها بیش از سایرین با علمای سَلَف خودشان در حال مقابله هستند، از این‌رو اگر امروزه ما بتوانیم در ایران یک مدل درستی از دین‌داری در عین دولت‌داری و حکومت‌داری ارائه دهیم، راه برای افراط‌‌گرایی در جهان نیز ناهموار و سخت خواهد شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: بنابراین اگر ما موفق شویم الگویی از تلفیق دین و سیاست را عرضه کنیم که مصداق آن روایت امام صادق(ع) که می‌فرماید: «از ما نیست آن کسی که دنیایش را به‌خاطر آخرتش وابنهد و یا آخرتش را به‌خاطر دنیایش وا بنهد»؛ باشد و ما شیعیان که دنیا و آخرت را در کنار یکدیگر می‌خواهیم و بتوانیم مدلی از دولت و حکومت ارائه دهیم که هم دین را توسعه دهد و هم به دنیای ما کمک کند و تورم را به اندازه‌ای که بدحجابی را کنترل می‌کند، کنترل کند در این صورت راه برای عرضه نسخه‌های جعلی بسته می‌شود.

انتهای پیام
captcha