به گزارش ایکنا از اصفهان، قسمت چهاردهم از فصل چهارم برنامه تلویزیونی «تفاوط» با موضوع بحران اوکراین و آینده نظام بینالملل، شب گذشته، 13 اسفندماه بهصورت زنده از شبکه استانی اصفهان پخش شد.
علی امیدی، دانشیار گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در این برنامه، اظهار کرد: تصور بر این است که جنگ پس از بحرانهای بسیار آغاز میشود، در حالی که آغاز جنگ میان روسیه و اوکراین به این صورت نبود. روسیه احساس میکند به علت جغرافیای عظیم، سبقه تمدنی و فرهنگی و سابقه ابرقدرت بودن، باید در عرصه بینالمللی مورد توجه و احترام قرار گیرد، در صورتی که در حال حاضر و با گسترش ناتو به سوی مرزهای این کشور، برداشت پوتین و حکومت روسیه این بوده که مورد تهدید و محاصره غرب قرار گرفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به حساسیت روسها به مرزهای غربی خود تأکید کرد: روسها خاطره تاریخی تلخی از مرزهای غربی خود دارند، چراکه بارها از این سمت مورد حمله قرار گرفتهاند و این تجربهها و نقضعهدهای مکرر غرب باعث حساسیت روسها به مرزهای غربی خود و اعلام جنگ شده است. با توجه به تحریمهای شدید اعمال شده علیه روسیه، بحران به آسانی پایان پیدا نمیکند و ابعاد نظامی، اقتصادی، سیاسی و بینالمللی بسیاری خواهد داشت؛ این جنگ، جنگ قدرت است و روسیه میخواهد با نمایش نظامی در نظم جهانی بهعنوان ابرقدرت به رسمیت شناخته شود.
امیدی با اشاره به ضعف روسیه در جنگ نرم و دیپلماسی گفت: غرب در زمینه جنگ نرم و اشاعه تفکرات خود دست برتر را دارد و روسیه امکانات جهانی کردن ایدئولوژی خود را ندارد و در صورتی که با پیروزی نظامی در اوکراین بتواند به نفوذ سیاسی و قدرت نرم برسد، در این قائله برنده خواهد شد.
وی با تأکید بر اینکه روسیه به هر قیمت باید در اوکراین پیروز شود و راه برگشت از این مسیر برای این کشور وجود ندارد، اضافه کرد: برآوردهای اولیه روسیه این بود که بهسرعت میتواند شهرهای بزرگ اوکراین را تسخیر کند، ولی اینگونه نشد و به همین علت، به تخریب گسترده شهرها روی آورده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به سناریوهای روسیه در این جنگ، گفت: در سناریوی اول، روسیه به دنبال تسخیر کشور اوکراین است که با واکنش جامعه بینالملل مواجه میشود. در صورت بالا بودن هزینه مقاومت، سناریوی دوم روسیه، گرفتن بخش مهم ساحل اوکراین از این کشور است که در نتیجه، اوکراین که در حال حاضر بهعنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان جهان شناخته میشود، بدون بخش مهم و استراتژیک خود باقی میماند و در سناریوی سوم، در صورت بالا بودن هزینه جنگ و افزایش مقاومت اوکراین، روسیه به پذیرش استقلال مناطق دونتسک و لوهانسک و استقرار دولت بیطرف در اوکراین قناعت خواهد کرد که در این صورت، باز هم برنده جنگ روسیه خواهد بود.
وی با بیان اینکه این جنگ پیامدهای بسیار زیاد و غیرقابل پیشبینی دارد، تأکید کرد: ایران باید در موضعگیریهای خود درباره این جنگ بسیار محتاط باشد و منافع ملی و اصول و ارزشها، دو فاکتور مهم تعیینکننده استراتژی کشور ما هستند. دو گزینه مقابل ایران قرار دارد؛ گزینه اول، حمایت از روسیه است که باعث حمایت متقابل روسیه از ایران در بزنگاههای بعدی میشود و در مقابل، مشکلاتی از سمت غرب برای ایران به وجود میآورد و گزینه دیگر، اعلام بیطرفی هوشمندانه با توجه به روسیه و در عین حال، ارسال کمکهای بشردوستانه به اوکراین است که با توجه به پیامدهای غیرقابل پیشبینی این جنگ، گزینه دوم برای کشور ما بهتر خواهد بود.
محمدعلی بصیری، دانشیار گروه روابط بينالملل دانشگاه اصفهان نیز در این برنامه، اظهار کرد: شاید در ظاهر، جنگها با بحرانها و تنشهای مرزی آغاز شود، ولی در واقع، برای آغاز و ادامه هر جنگ به ریشه فکری و ایدئولوژیک نیاز است و این جنگ نیز ریشه فکری، فرهنگی و ایدئولوژیک دارد.
وی با اشاره به نارضایتی پوتین از جایگاه روسیه در نظم جهانی، افزود: از نگاه فیلسوفان نظری در روسیه، جامعه امروز این کشور و ارتش پوتین تفکر ساختارشکن دارند و به دنبال ایجاد و احیای نئوارتدوکس، نئواسلاویسم، نئواوراسیا و ناسیونالیسم روسی هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه روسیه به لحاظ نژادی، اسلاو است، گفت: اروپا هیچگاه این مردم را بهعنوان اروپایی نمیدید و این یکی از دعواهای دیرینه اسلاوها با غرب بوده و روسیه کنونی به دنبال احیای اصالت و احترام نژاد اسلاو است. همچنین پوتین، مسیحیت واقعی را مذهب ارتدوکس میداند که غرب با ایجاد پروتستانیسم و کاتولیک، در آن انحراف ایجاد کرده است و باید با ایجاد نئوارتدوکس، مسیحیت واقعی را احیا کرد. روسها معتقدند حکومتی که بر اوراسیا حاکم شود، دست برتر را در دنیا خواهد داشت و بنابراین، به دنبال افزایش قدرت خود در این منطقه با تأکید بر ناسیونالیسم روسی هستند.
بصیری با اشاره به ایدئولوژی روسها برای ورود به جنگ، گفت: پوتین معتقد است غرب با حذف خدا، بشر را به بندگی امیال نفسانی سوق داده و «امپراتوری دروغ» خود را بر بهرهکشی از انسانها و ملتها بنا نهاده است و در ظاهر، شعار حمایت از حقوق بشر میدهد، ولی در واقع، دنیا را به نابودی میکشاند و باید با آن مبارزه کرد، حتی اگر در این مسیر به جنگ نظامی و اتمی نیاز باشد.
وی با اشاره به اینکه روسها کشورهای مخالف و درگیر با غرب را به صورت بالقوه و بالفعل متحد خود میدانند، تأکید کرد: این جنگ، نظم و شکلگیری جهان را تغییر میدهد و عمیق تر از معامله بر سر کشور اوکراین است، اگرچه نقش اوکراین را در قدرت جهانی روسیه نمیتوان نادیده گرفت، کمااینکه کیسینجر میگفت روسیه با اوکراین، قدرت جهانی و بدون اوکراین، قدرت منطقهای خواهد بود.
این استاد دانشگاه با برشمردن سه تحلیل درباره آغاز جنگ روسیه و اکراین، بیان کرد: تحلیل اول این است که پوتین با محاسبه و مطالعه دقیق و با تکیه بر ضعف آمریکا بهدلیل جنگهای منطقهای و بحرانهای داخلی، برای تسخیر اوکراین برنامهریزی کرده بود. تحلیل دوم بیانگر این مسئله است که آمریکا با یک برنامهریزی دقیق، روسیه را در تله جنگ فرسایشی درگیر کرد تا با تحریمهای شدید، آن را منزوی و اروپا را بهدلیل تبعات و مشکلات ناشی از جنگ تضعیف کند و در نتیجه، با ضعف دو رقیب، قدرت خود را افزایش دهد. بنا بر تحلیل سوم، این جنگ با برنامهریزی کمپانیهای اسلحهسازی و کارتلهای نفتی ایجاد شده است تا انبارهای پر از اسلحه را که با شیوع کرونا بلااستفاده مانده بودند، خالی و حجم عظیمی از سرمایه را از طریق فروش نفت و تجارت اسلحه، به آمریکا و در پس آن، به سمت صهيونيستها و یهودیان سرازیر کند.
بصیری با طرح چهار سناریو در خصوص نتایج جنگ، گفت: طبق سناریوی اول، در صورت بالا بودن مقاومت و هجمه علیه روسیه، این کشور به استقلال ایالات خود و کریمه قناعت میکند. در سناریوی دوم، با تسخیر نیمی از اوکراین متوقف شده و این کشور مثل آلمان غربی و شرقی به دو قسمت تقسیم میشود. در سناریوی سوم، روسیه کل اوکراین را تسخیر کرده و دولت دستنشانده خود را در این کشور مستقر میکند و طبق سناریوی چهارم، در صورتی که امکان تحمل هزينههای جنگ برای روسیه وجود داشته باشد، بحران را به سمت جنگ جهانی سوق داده و تقاضای بازگشت کشورهای پیوسته به ناتو را مطرح میکند.
وی با بیان اینکه ایران در دوراهی ائتلاف یا انزوا و بیطرفی قرار دارد، تأکید کرد: بهترین موضعگیری برای ایران طبق اصل نه شرقی، نه غربی انقلاب، اعلام بیطرفی فعال است که در آن، مخالفت با جنگ، کمک به ملتهای آسیبدیده از جنگ و کمک به حل بحران مطرح میشود.
انتهای پیام