به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شامگاه 3 فروردین ماه در نشست علمی «تفسیر در یکصد سال اخیر در حوزه علمیه» از سلسله نشستهای صدمین سال بازتاسیس حوزه که از سوی معاونت پژوهش حوزههای علمیه برگزار شد با بیان اینکه در مقالهای که در سال 1340 در یکی از مجلات حوزه منتشر شده آمده است که هدف از تحصیلات در حوزه کسب اطلاعات عمیق مذهبی و به خصوص فقهی است، گفت: بعد از دوره اول که 4 سال طول میکشد دوره بعد که سطح است تنها فقه و اصول تدریس شده و فلسفه اسلامی هم ضمیمه میشود و بعد طلاب وارد دوره خارج میشوند و بحث بر سر اصول و فقه است که شش سال ادامه مییابد. مقاله نوشته است درس رسمی حوزهها ابتدا منطق، ادبیات و بالاخره فقه و اصول و بعد فلسفه است و سایر علوم اسلامی مانند تفسیر، تاریخ، اصول عقاید، اخلاق و ... به صورت رسمی جزء برنامه درسی نیست ولی اطلاعات یک دانشجوی دین در حدی است که اگر کسی از برنامههای درسی حوزه مطلع نباشد تصور میکند این مواد هم جزء برنامه درسی است.
وی اضافه کرد: در این مقاله انتقاد نرمی هم به وضعیت آموزش حوزه صورت گرفته است و مقاله آمده است در عین حال به این حد هم نمیتوان قانع شد و جای این سؤال باقی است که این علوم با آن که لازم است چرا به صورت رسمی تدریس نمیشود؛ ممکن است گفته شود حوزههای علمیه، فقیهپرور است ولی در جواب میگوییم اگر زمینه برای تحقیق در سایر علوم اسلامی وجود داشت بحثی نبود ولی فرض این است که بسیاری از مباحث دینی به صورت عمیق و منقح در هیچ حوزه رسمی وجود ندارد بنابراین به نظر میرسد مسئولیت کلیه رشتههای مختلف علوم و فنون مذهبی برعهده حوزههای روحانی باشد و این حوزهها علاوه بر فقیه باید متکلم و مفسر و فیلسوف و ... پرورش دهند.
بهجتپور ادامه داد: در دهه 40 که مدتی از حضور شیخ عبدالکریم حائری در حوزه قم گذشته است هنوز عمده نگرانی در بین دلسوزان این است که چرا حوزه تمرکز خود را بر فقه و اصول گذاشته است؟ برای اینکه باز اهمیت تحولات اخیر بیشتر بازگو شود، به مطلبی از مجله مکتب اسلام که در سال 1345 شمسی نوشته است اشاره میکنم؛ در اینجا در ضمن یک مقاله شعف زیادی را نویسنده از پرداختن به مسئله تبلیغ در کار فقه و اصول ابراز کرده، یعنی هنوز چنان دانشهای مختلف اسلامی جای خود را در حوزه باز نکرده است حتی ساماندهی امر تبلیغ که کار کوچکی است یک گام ارزشمند و بلند مورد تجلیل قرار میگیرد و در این دوره ما با شخصیتهایی مواجهیم که در غربت راه را بر دانشهای جدید باز کردند؛ علامه طباطبایی به حق در تحولات حوزه نقش بسیار ارزنده داشتند و به خصوص تفسیر را دچار تحول عمیق کرد.
وی با اشاره به 35 سال تلاش این مرد بزرگ، افزود: استاد شهید مطهری در بیانی گفته است برجستهترین احیاگر تفکر اسلامی علامه طباطبایی است؛ حضرات آیات مصباح یزدی، جوادی آملی، مکارم شیرازی، سبحانی و ... هم معتقدند که علامه طباطبایی تحول عمیقی را در حوزه علمیه به خصوص در تفسیر و فلسفه ایجاد کرد که تا قبل از آن وجود نداشت. خود علامه طباطبایی هم در مطالبی که از ایشان به یادگار مانده آوردهاند من وقتی وارد حوزه قم شدم به نقصها و کمبودها توجه کردم و دیدم که در فلسفه و تفسیر حوزه دچار خلا جدی و کمبود زیاد است؛ جامعه اسلامی احتیاج داشت قرآن را بشناسد و از گنجینه این کتاب عظیم الهی بهرهبرداری کند ولی در حوزه علمیه حتی یک درس رسمی تفسیر وجود نداشت.
بهجتپور ادامه داد: براساس نوشتار علامه؛ ایشان گفته است جامعه برای اینکه عقاید خودش را ابراز و از آن دفاع کند به قدرت استدلال عقلی نیاز داشت و باید دروسی در حوزه وجود داشت که قدرت استدلال فراگیران را بالا ببرد ولی چنین دروسی در حوزه تدریس نمیشد؛ روحانیت به عنوان قشری از جامعه که عهدهدار رهبری مردم است باید آراسته به فضایل اخلاقی و رموز معنوی باشد و چنین تعلیم و تربیتی هم وجود نداشت مگر در گوشه و کنار و برای افراد نادر؛ به تعبیر دیگر اساس اسلام مبتنی بر کتاب، سنت و عقل است و کتاب و سنت برای شناخت محتوای رسالت پیامبر(ص) و بیان جانشینان معصوم است و قدرت تعقل برای اثبات مسائل اصولی دین و دفاع در برابر شبهاتی است که از سوی مکاتب بیگانه مطرح میشود اما در حوزهها فقط فقه و اصول بود که بخشی از سنت را مورد توجه قرار میداد و نه از فلسفه و معقول خبری بود و نه از تفسیر قرآن و سایر بخشهای کتاب و سنت لذا بر خود لازم دیدم یک درس فلسفه، یک درس تفسیر و یک درس اخلاق در حوزه شروع شود.
استاد تفسیر حوزه علمیه تاکید کرد: ایشان با این نگاه وارد این کارها شدند؛ ایشان در آغاز تفسیر را با تعدادی از شاگردان شروع کردند که برخی از آنان بعدا خودشان وارد تفسیر شدند و بزرگانی چون آیتالله جوادی آملی، آیتالله مصباح یزدی، آیتالله سبحانی، آیتالله مکارم شیرازی وارد تفسیر شدند و برخی به مقام مرجعیت هم رسیدند و در فقه و اصول هم مرجع شدند و تربیت یافته مکتب فلسفی، عرفانی و تفسیری علامه بودند.
بهجتپور افزود: این تحول شگرفی که علامه رقم زد در یک پیچ تاریخی به انقلاب ایران به رهبری امام خمینی(ره) رسید؛ ترکیب این تحول با انقلاب اسلامی، زمینه تحول در این مسیر را فراهمتر وحوزه نظم و نسق بهتری پیدا کرد؛ نظاممندتر شد و شورای مدیریت و شورای عالی برای تنسیق مناسب دانش اسلامی سامان گرفت و از سال 1370 شمسی شاهد ایجاد رشته تخصصی تفسیر با اشراف آیتالله مکارم شدیم؛ طلاب زیادی هم تربیت شدند و اندیشمندان زیادی ظهور و بروز یافتند. کسانی چون علامه معرفت به حلقههای مفقوده قرآنی پرداختند و خلأ مطالعات قرآنی علامه طباطبایی را پر کردند؛ ایشان به صورت تخصصی به مطالب علوم قرآنی چون تاریخ قرآن، جمعاوری قرآن، قرائات مختلف، تقسیمات قرآن، اعجاز و تحریفناپذیری، معرفی تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری، مکاتب تفسیری و ... پرداختند.
وی افزود: امروز مفتخریم که حوزه توانسته است در قبال موسوعههای علوم قرآنی اهل سنت از جمله اتقان سیوطی و برهان زرکشی، التمهید را در علوم قرآنی مطرح کند. ایشان خلأ دیگری را پوشش دادند و روایات شیعه و سنی را از منابع بیرون کشیدند، کنار هم گذاشتند و با نگاه اجتهادی تلاش کردند تا اندیشه و مکتب اهل بیت(ع) با زبان مناسبی به جهان اسلام عرضه شود و فاصله میان شیعه و سنی در اثر عدم معرفت نسبت به یکدیگر و تعارف اندیشهها برداشته شود.
مدیرسابق حوزه علمیه خواهران با بیان اینکه تفاسیری در میان حوزویان نگاشته شد و بعضا تا دو هزار منبع تفسیری ترتیبی، موضوعی و فلسفه تفسیر شناخته شده است، گفت: روزانه به دلیل توجه خاص به این رشته، شاهد کارهای جدیدی هستیم؛ دایره المعارف قرآن و دانشنامه قرآن توسط دفتر تبلیغات اسلامی تولید شد و شاهد کارهای قرآنی زیادی در این چند دهه بودهایم و این فعالیتهای مکتوب رو به رشد است و به خصوص در عرصه علوم انسانی و اجتماعی شاهد این تحولات هستیم.
صاحب تفسیر همگام با وحی با بیان اینکه ما در حوزه علمیه قریب به 113 پژوهشکده مطالعات تخصصی در عرصه علوم اسلامی و اجتماعی داریم، تصریح کرد: برخی از اینها اختصاصا به مطالعات قرآنی میپردازند و برخی هم ضمن موضوعاتی که به عنوان عناوین اصلی است مطالعات قرآنی را تعقیب میکنند همچنین چندین رشته تخصصی تفسیر در سطح دو، سه، چهار حوزه مورد استفاده است که میتوان به رشته تفسیر علوم قرآن، فنون قرائات و حفظ در سطح دو؛ رشتههای تفسیر موضوعی و ترتیبی، منطق تفسیر، علوم قرآن و قرآن و علوم، قرآن و مستشرقان، ادبیات قرآن در سطح سه و به 9 رشته در سطح 4 با 32 گرایش اشاره کنیم. تفسیر ترتیبی با 5 گرایش، تفسیر تطبیقی، علوم قرآن، قرآن و علوم انسانی با 8 گرایش و قرآن و علوم طبیعی از جمله این رشتهها محسوب میشوند.
انتهای پیام