ترس نقاب‌دار
کد خبر: 3843374
تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۶
حکمت‌های امیر/ برداشت ۹۲

ترس نقاب‌دار

گروه معارف ــ برخی توجیهاتی که با چهره شرعی و غیرت دینی سرهم می‌کنیم تا دختران و زنان‌ سرزمینمان را از حضور سالم در جامعه منع کنیم و پرده‌نشینی و انزوای آنان را رنگ و لعاب غیرتمندانه و مردانگی و ... بدهیم، پشتش همان ترس از املاق است.

حکمت‌های امیر/ برداشت 92

در حکمت شماره 92 نهج‌البلاغه امام علی(ع) آمده است: «لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ مَعْنَى ذَلِكَ أَنَّهُ يَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ لِيَتَبَيَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِيَ بِقِسْمِهِ وَ إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِى بِهَا يُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ الْإِنَاثَ وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْمِيرَ الْمَالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ؛ فردى از شما نگويد كه خدايا از فتنه به تو پناه مى‌برم، زيرا كسى نيست كه در فتنه‌اى نباشد، لكن آن كه مى‌خواهد به خدا پناه بُرد، از آزمايش‌هاى گمراه كننده پناه ببرد؛ همانا خداى سبحان مى‌فرمايد: بدانيد كه اموال و فرزندان شما فتنه شمايند. معنى اين آيه اين است كه خدا انسان‌ها را با اموال و فرزندانشان مى‌آزمايد، تا آن كس كه از روزى خود نا خشنود، و آن كه خرسند است، شناخته شوند؛ گرچه خداوند به احوالات‌شان از خودشان آگاه‌تر است، تا كردارى كه استحقاق پاداش يا كيفر دارد آشكار نمايد؛ چه آن كه بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمى‌پسندند و بعضى ديگر فراوانى اموال را دوست دارند و از كاهش سرمايه نگرانند».

در این حکمت، امام علی(ع) از فتنه سخن می‌گوید و از شمول و دربرگیری‌اش صحبت کرده و همچنین آن را دسته‌بندی می‌کند. علی(ع) بر فتنه‌های گمراه کننده تأکید گذارده و سپس گویا همین فتنه‌های گمراه کننده را شرح می‌دهد. (به قرینه فای آورده شده پس از عبارت «مضلات الفتن» درهنگامی که می‌خواهد از کلام خدا شاهد بیاورد: (فان الله سبحانه یقول...). او همچنین دو موضوع را در کنار هم و به عنوان مصداق‌های اصلی این فتنه گمراه کننده برشمرده است و این سخنش را مستند به آیه(28 – انفال) نموده است. در این آیه می‌خوانیم: «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ و بدانيد كه اموال و فرزندان شما [وسيله‌] آزمايش [شما] هستند، و خداست كه نزد او پاداشى بزرگ است».

کلمه انما در این آیه خبر از حصر می‌دهد، یعنی بیش از هر چیزی این دو عامل یعنی فرزندان و اموال مایه فتنه و آزمایش شما می‌شوند. بنابراین این سخن تنبیهی و هشدار دهنده است. در پیرامون خود او البته نمونه‌ها و مصداق‌هایی از این فتنه وجود داشته است و شاید این کلمات ناظر به آن افراد و شرایط تاریخی بوده باشد. مثلا‍ً او در خصوص زبیر، که رشادت‌ها در رکاب پیامبر کرده بود و از صحابه خوشنام پیامبر به شمار می‌رفت و پس از غائله جمل و عهدشکنی و پیوستنش به جبهه ناکثین در خصوص او فرمود: «زبیر با ما بود تا آنکه فرزند نحسش به دنیا آمد». یا فتنه مال دوستی و دنیازدگی در زمان خلافت قبل از خودش. بنابراین شاید بتوان این عوامل زمینه‌ای را در صدور این سخنان موثر دانست، هرچند این حکمت مفهوم گسترده‌تر و شمول بیشتری از این وقایع و شرایط خاص می‌تواند داشته باشد.

نکته مهم در این آیه مورد استناد و همچنین در سخن امام (ع)، همراه کردن دو موضوع مال و فرزند است. ادامه سخنان علی(ع) به نوعی تفسیر این آیه نیز به شمار می‌رود. این کنار هم آوردن‌ها چه چیز را به ما می‌گویند؟ چه ربطی می‌تواند بین آنها وجود داشته باشد؟ اینکه علی(ع) در پایان سخنش از این حرف می‌زند که برخی فرزند پسر را می‌خواهند و از فرزند دختر کراهت دارند و بدشان می‌آید و بلافاصله ادامه می‌دهد که برخی فراوانی مال را می‌خواهند و از کاهش سرمایه نگرانند، آیا با هم ارتباطی ندارند؟ هنوز خیلی از سال‌هایی که اعراب دخترانشان را زنده به گور می‌کرده‌اند نگذشته است که این سخنان بیان می‌شود، بنابراین این زمینه تاریخی هنوز در کلام علی در آن موقع زنده است، گویا او آیه املاق (31 اسری) را در پشت ذهن داشته است و روح این شرح و تفسیرش روح همان کلام خداست. آنجا که می‌فرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا؛ هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل مرسانید (زنده به گور مکنید) که ما رازق آنها و شما هستیم، زیرا این قتل فرزندان بسیار گناه بزرگی است».

در این آیه خداوند مشت مردان خشن و قسی القلبی را که فرزندان دخترشان را در گور می‌کرده‌اند باز کرده و نقاب غیرت قبیله و ترس از اسارت دختران در جنگ‌ها و ... را که آنان برای توجیه این عملشان بر چهره می‌زده‌اند از مقابل صورت بزدلشان برداشته و دارد به آنها می‌گوید شما از ترس روزی و کم شدن آن است که دخترانتان را در گور می‌کنید و نه از مردانگی و غیرت قبیلگی و ...این آیه یکی از پرده درآننده‌ترین آیات خداوند است که ما را با خودمان روبرو می‌کند و ضعف و ترس و تزلزل‌مان را که پشت نقاب رفته است در مقابل‌مان قرار می‌دهد. اینجا علی(ع) نیز همین رویه را در مورد دوست داشتن فرزند پسر و کراهت از فرزند دختر در پیش گرفته است، درست با همان سبک و سیاق قرآن می‌گوید: این دوست داشتن و کراهت ریشه‌اش در حب مال و ترس از دست دادن سرمایه‌های شماست و نه در هیچ عامل دیگری.

این سخن امروز هم هنوز زنده است، گویی برخی توجیهاتی که با چهره شرعی و غیرت دینی سرهم می‌کنیم تا دختران و زنان‌مان را از حضور سالم در جامعه منع کنیم و پرده‌نشینی و انزوای آنان را رنگ و لعاب غیرتمندانه و مردانگی و ... بدهیم پشتش همان ترس از املاق است! ترس از این که مجبور باشند برایشان هزینه کنند و یا ترس از این که فرصت‌های شغلی‌شان با آن‌ها تقسیم شود و اگر آنها بیرون نیایند و در فعالیت‌های اجتماعی و تحصیل و تفریح و... مشارکت نداشته باشند (همان زنده به گور کردن مدرن و جدید) این دردسرها هم نخواهد بود! این نگاه متحجرانه به زن که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و نگاه درست مرحوم امام خمینی به حاشیه رفت، امروز اما هنوز در بخشی از صاحبان نگاه‌های بسته و منجمد در جامعه مشاهده می‌شود و متاسفانه تاثیرات تاسف‌بارو غیر قابل توجیهی را نیز به دنبال می‌آورد. این کلام علی(ع) هشداری است به این راه گم کردگان درگیر در فتنه.

یادداشت از داریوش اسماعیلی/ معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام 

captcha