امام حسین(ع) با قیام خونین خود، رنگ و بوی تاریخ تفکر را تغییر داد. از آن پس تمام ارادتمندان به آزادگی، امام حسین(ع) را بهعنوان سرور خود انتخاب کردند و هر سال در ماتم شهادت مولایشان به سوگ نشستند. شیعه در طول تاریخ، از این سوگواری در کنار بهرهبرداریهای آیینی و مذهبی، به منظور پیشبرد اهداف مختلف اجتماعی، اخلاقی و سیاسی استفاده کرده است و هنرمندان شیعه ایرانی نیز سهم خود را در برپایی این سوگواره عظیم ادا نمودهاند. بخشی از این اظهار ارادت، به نقشآفرینی هنرمندان بر بیرقهای هیئتهای عزاداری برمیگردد.
هویت کتیبهها و بیرقهای مراسم عزاداریهای آیینی در ایران و اصفهان با نوع رنگ و فرمهایشان، بیشتر نشانی از کربلا دارند. بررسی این کتیبهها و بیرقها از چند زاویه، مهم و اساسی به نظر میرسد. هر هیئت و مجموعه عزاداری برای انجام مراسم خود معمولاً یک یا چند نشان و علامت دارد و به این صورت، کتیبهها و بیرقهای مختلف سوگواری سالار شهیدان شکل گرفتهاند. این نشانها بر در و دیوار هیئتها آویخته میشوند و بیرقهای مختلفی در جلوی مسیر سینهزنان و دیگر عزاداران به حرکت درمیآیند.
در متنها و نقشهایی که این کتیبهها و بیرقها را شکل میدهند، پیامهای نهضت عاشورا و همچنین مضامینی از دیگر ائمه هدی(ع) را میتوان دید. البته بیرقهای بسیاری هستند که بیشتر برای هویت دادن به هیئت یا گروه خاصی شکل گرفتهاند و نام بانی و نشانی هیئت و گروه بیش از دیگر مطالب در آنها دیده میشود. برای مثال، ذکر نشانیها میتواند چند نکته در پی داشته باشد؛ نشانیهایی چون نام خیابانها بهخصوص خیابانهای قدیمی و دارای بافت سنتی، از زینبیه تا احمدآباد و... را میتوان در بعضی از این بیرقها مشاهده کرد. گاهی مساجد، حسینیهها و مکانهایی وجود دارند که با قید نام آنها، نوعی نشانی معنادار به بیرقها بخشیده میشود. دیوارهای بعضی از خانهها و حسینیهها در این ایام و در زمان برگزاری مراسمها، به نمایشگاهی از انواع بیرقها تبدیل میشوند.
«بیرق» در تعریف عبارت است از تکهای پارچه که معمولاً دارای نقوشی برای مشخص کردن نماد یک مملکت یا ملت یا برای علامت دادن یا تزئین بهکار میرود و معمولاً به کناره نیزه یا ریسمانی متصل است، بهطوریکه در صورت نیاز بتوان آن را برافراشت. شکل و اندازه آن متفاوت، ولی اغلب به شکل مستطیل یا مربع است. بهکار بردن بیرق بهعنوان نماد در مصر قدیم و آشور نزد یهودیان نیز معمول بوده است.
عَلَم به رنگ سبز یا مشکی است، بهصورت پنجپنجه یا گنبدی فلزی بر بالای چوب مشاهده میشود و معمولاً مثلثشکل است. روی پارچه علم، نقش شیر و شمشیر آمده و بهعلاوه، کلمات و آیاتی چون یدالله فوق ایدیهم، یا قمر بنیهاشم، من الله التوفیق و التکلان، نصر من الله و فتح قریب، الله، محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) در اطراف آن با نخ ابریشم ساده و سفید گلدوزی شده و گلوبوتههایی نیز در میان نوشتهها دیده میشود. تصاویری چون ذوالجناح، خیمهگاه، کوه، لشکر، دست بریده حضرت اباالفضل(ع) در پای اسب به رنگ سفید که آغشته به خون و نیزه است و کبوتری سفید یا طوسی که کتیبهای بر نوک گرفته، از جمله تصاویر موجود در این بیرقهاست و معمولاً نام هیئت یا سفارشدهنده(واقف) در گوشهای نوشته شده است. فرات هم با نخل دوخته میشود. این نقوش بیشتر در پرچمهای مستطیلی که در جلوی هیئت مورد استفاده قرار میگیرد، نقش میبندد. اشعار محتشم کاشانی نیز دور تا دور این پرچم مستطیل شکل دوخته میشود.
از دیگر صحنههای عاشورا که مورد استفاده این هنر قرار گرفته، ذوالجناح و لشکریان امام حسین(ع)، علی اکبر(ع) و... است. در حاشیه دور تا دور پرچم، دو چوبه از اشعار محتشم نوشته میشود، وسط آن خالی است و در چهار گوشه آن، اسم ائمه(ع) را مینویسند. در این بیرق، یک ترنج(دایره شكل) بزرگ قرار دارد كه روی آن، یک عبارت، یا اسم هیئت و یا حسین مظلوم(ع) نوشته میشود. معمولاً هر امامی، سمبلی دارد كه داخل این ترنج قرار میگیرد. گاهی اوقات یک پرچم، نماینده و یا نشانه هیئت است كه مشخصات هیئت داخل ترنجی در گوشه پرچم آورده میشود، این مشخصات در داخل دایره میآید. از دیگر نقوش مورد استفاده روی بیرقها، بارگاه امام حسین(ع) به همراه دو شیر و خورشید در طرفین این حرم است.
رنگ پارچهها بیشتر مشكی و در بعضی مواقع، سبز است که میتواند نشانه مظلومیت باشد و هم جایگاهی در مذهب دارد و هم وابسته به سلیقه افراد است. نقوش ذوالجناح به رنگ سفید، خیمهگاه به رنگ قهوهای یا طوسی و كبوتر به رنگ سفید یا طوسی مورد استفاده قرار میگیرد. رنگ پرچم معمولاً مشكی، سبز، سفید و قرمز است. گوناگونی فرمهای موجود در این بیرقها را میتوان در مواردی چون مستطیل جلوی هیئت مشاهده کرد که دو طرفش چوب میخورد و گاه در اندازههایی چون 5/2 ×80/1 متر ساخته میشود. همچنین فرم مثلث قائمالزاویه كه معمولاً بهصورت جفتی است و چپ و راست دوخته میشود نیز وجود دارد. در این حالت، دو عدد از این فرم بیرقها به هم دوخته میشوند تا از دو طرف خوانده شوند.
در مجالس روضهخوانی، معمولاً شكل انسان یا حیوانی نقش نمیشود، بلكه موضوع پردهها بیشتر اشعار فارسی و مرثیههایی است كه درباره امام شهید سروده شده و همچنین كتیبههایی كه بهمناسبت مقام فراهم آمده است. در میان حاشیهها و در سجاده نماز، بیشتر از نقوش كاشیهای محراب تقلید میشود و اغلب در حواشی آنها آیاتی نقش میشوند كه لزوم عبادت و سجده به درگاه خداوند را گوشزد میكنند. از میان قلمکارها و پارچههای زینتی ویژه حسینیهها و تکایا، باید به قلمکار بسیار نفیس و زیبایی توجه شود که به دو نقش شیر و خورشید مزین بوده و تن شیر از نوشته تزئینی «ناد علیّاً مظهر العجائب، تجده عوناً لک فی النوائب» شکل گرفته است. در بعضی از بیرقها، از جمله بیرقهای هیئتهای عراقی، تمثیلهایی از بزرگانی چون حضرت علی(ع) و حضرت اباالفضل(ع) را میتوان دید.
پرسشهای مختلفی در ذهن یک جستوجوگر در برخورد با این بیرقها بهوجود میآید. پرسشهایی مانند اینکه آیا میتوان در این مجموعه، ویژگیهای هنرهای تجسمی را دید؟ این مجموعه را در کدام بخش از هنرها باید طبقهبندی کرد؟ هنرهای مردمی، هنرهای سنتی یا هنرهای اسلامی؟ یا هیچکدام و یا ترکیبی از هر سه مورد؟
برای فهم این مجموعه، لازم است تا در کنار فهم تجسمی و آنالیز، اثر از نوعی نگاه انسانشناسانه و مردمنگاری نیز بهرمند شود تا جایگاه ویژهاش را در بافت اصلی خود پیدا کند. همچنین در بررسی این آثار مانند بررسی هر اثر دیگری، باید به تاریخ مفاهیم مختلفی که در پشت خط و نقش وجود دارد، توجه ویژهای داشت تا از لابهلای این مفاهیم، نقشه راهی برای خواندن درست این کتیبهها و بیرقها بهدست آید.
با توجه به پرسشها و موارد فوق، تحقیق مورد نظر انجام شد و از میان دو هزار نمونه بیرقی که در اصفهان عکاسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، نتایجی حاصل شده است که ماحصل آن را میتوان بهصورت زیر گزارش کرد:
فضایی که این بیرقها را پر میکنند، دارای ترکیببندی مستطیلی و تقارن از نوع محوری، هم بهصورت عمودی و هم بهصورت افقی هستند. زمینه بیشتر با رنگ مشکی و پیام اصلی بیرق با رنگ سفید، سرخ و یا سبز روی آن گلدوزی شده است. این تضاد رنگی باعث میشود تا مخاطب بیش از هر چیزی این پیام را که احادیثی از ائمه(ع) درباره روز عاشورا و قیام اباعبدالله(ع) است، بهخوبی درک کند. از سویی، انتخاب احادیث ائمه معصومین(ع) درباره عاشورا در این بیرقها، نشان میدهد که سازنده و سفارشدهنده به شدت نگران انحرافات واقع شده در عزاداری بوده و میخواستهاند راه درست را انتخاب کنند. علاوه بر تیره بودن متن که نشان از ماتم دارد، بیشتر رنگ خطوط گرم هستند، بهجز خطوطی که بهصورت نواری در بالا و پایین متون اصلی و بهصورت افقی و با رنگ سرد سبز نوشته شده است.
در بسیاری از این بیرقها، هیچ نشانی از سفارشدهنده، محل تولید، نام بانی و هیئت و... نیست و میتوان آنها را نمونهای از خالصترین بیرقها برای بیان ماتم و انتقال مفهوم عزاداری دانست؛ این در حالی است که بعضی از آنها نه تنها حاوی این مطالب هستند، بلکه بیشتر تابلویی برای هیئت یا فرد بانی محسوب میشوند. در آنالیز فرم خط، بدون داشتن رنگ، به این نتیجه میرسیم که خطوط تقریباً تمام فضای بیرقها را پر کردهاند و چندان جا و فضای خالی نگاه نداشتهاند؛ با این همه، فضاهای خالی وجود ندارند و بهصورت متعادل و متقارن در آثار تقسیم شدهاند.
یادداشت از سعید و ابوالفضل آقایی/ عکسها از ابوالفضل آقایی
انتهای پیام