شاعری که حلقه وصل ادبیات فارسی و ترکی شد
کد خبر: 4086174
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۱
به بهانه روز بزرگداشت شهریار؛

شاعری که حلقه وصل ادبیات فارسی و ترکی شد

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: شهریار، شاعری دوزبانه بود و در روزگاری که ایران‌ستیزان به‌دنبال جدایی بخش‌هایی از این سرزمین بودند، به‌عنوان عامل پیوند میان ادبیات فارسی و ترکی شناخته شد.

سعید شفیعیون عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

سعید شفیعیون، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان درباره چرایی نام‌گذاری روز بزرگداشت شهریار به‌عنوان روز شعر و ادب فارسی، اظهار کرد: طبیعی‌تر بود که روز شعر و ادب فارسی به نام یکی از ابرشاعران كهن نام‌گذاری می‌شد، ولی شايد چون برای هر کدام از آنها روز خاصی در تقويم وجود داشته، شاعری معاصر برای نام‌گذاری این روز انتخاب شده است.

وی افزود: وجه مثبت این نام‌گذاری این است که شهریار، شاعری دوزبانه بود و هم اشعاری برجسته به زبان ترکی دارد و هم جایگاهش در شعر فارسی به‌واسطه غزل نو و عاشقانه و اصلاحی که در غزل انجام داد، بلندمرتبه است. بنابراین، وی به‌عنوان عامل پیوند میان ادبیات ترکی و فارسی شناخته شد، آن هم در روزگاری که برخی از ایران‌ستیزان به‌دنبال جدایی بخش‌هایی از این سرزمین بودند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان درباره ویژگی‌های شاخص شعر شهریار، گفت: در تاریخ ادبیات فارسی، شاعرانی هستند که به‌صورت ظاهری معمول غزل، ویژگی‌ای بخشیدند که باعث تفاوت و تمایز آن با قبل و جریان‌سازی این قالب شد و شاعران دیگر را به تکاپو انداخت. مثلاً، در قرن ۱۰، شاعری به نام بابافغانی می‌زیست كه باعث شد غزل و شعر فارسی تغییر جهت دهد و از عادت‌ها و تکرارها فاصله بگیرد. همین کار را در دوره معاصر، شهریار با غزل فارسی انجام داد، یعنی با به‌روز کردن و زبان تازه بخشیدن به آن، غزل فارسی را نو کرد و شاعرانی مثل سایه بسیار تحت تأثیر شهریار قرار گرفتند.

وی اضافه کرد: در واقع، فضای رمانتیکی خاصی که شهریار در غزل فارسی ایجاد کرد، بعدها در قالب‌های دیگر شعر فارسی نیز جلوه‌گر شد. همچنین باید به راه یافتن زبان محاوره و روز در شعر فارسی نیز اشاره کرد، یعنی کاری که نیما در کل ساختار شعر انجام داد، شهریار با حفظ همان چارچوب‌های شعر کلاسیک حالت نویی در شعر ایجاد کرد، ضمن اینکه با نیما پیوند دوستی داشت و معتقد به اصلاح در ساختار شعر بود. شهریار، شاعری نوجو و رمانتیک به‌شمار می‌رفت و این نوجویی و رمانتیسم پدیده خاصی در شعر كلاسیک فارسی دوره معاصر محسوب می‌شد و وی به‌خوبی از عهده این کار برآمد. علاوه بر این، شهریار رویکرد مذهبی نیز داشت و شعری معروف در مدح امیرالمؤمنین(ع) سروده بود. در واقع، معاصریت او با جامعه امروز ایران بسیار زیاد بود و به همین دلیل، محبوب‌تر از شاعران هم‌دوره خود به نظر می‌رسد.

شفیعیون در پاسخ به این سؤال که چرا شاهد ظهور شاعران بزرگی مانند سعدی و حافظ در دوره معاصر نیستیم، بیان کرد: مقوله شعر در جهان مدرن بسیار دچار دگرگونی شده و انواع دیگر هنر که ظرفیت بیشتری برای ارتباط و محبوبیت دارند، خود را برکشیده و شاخص شده‌اند، مانند سینما و جای شعر را گرفته‌اند. زمانی، شعر تنها رسانه پیشرفته و برجسته فرهنگی بود و هر کس می‌خواست نقشی جاودان بر این عالم بزند، به شعر روی می‌آورد، ولی شعر اکنون از این جایگاه بلند، چشمگیر و مورد توجه قاطبه مردم تنزل پیدا کرده و قالب‌هایی مثل رمان، مخاطب زیادی پیدا کرده‌اند.

وی ادامه داد: از طرف دیگر، در فرهنگ ما آن حال و هوا و شرایطی که باعث پرورش یک شاعر و هنرمند می‌شود، کمرنگ شده، به هر حال، شاعر مانند بذری است که باید در زمین حاصلخیزی کاشته شود. دستگاه‌های فرهنگی ما سرمایه‌گذاری‌های لازم را انجام نداده‌اند و عوامل مرتبط دیگر مانند درجه فرهیختگی نیز کمرنگ شده‌اند. در واقع، شرایطی که باید به‌صورت طبیعی و غیراداری برای تحقق این امر وجود داشته باشد، فراهم نیست. ضمن اینکه وقتی شاعر یا هنرمندی مطرح می‌شود، باید مدت زمانی بگذرد تا جایگاه و دامنه تأثیر او مشخص شود. بنابراین، به نظر می‌رسد هنوز برای قضاوت درباره ادبیات معاصر زود است و چه بسا برای مثال، شعرای ملی ما در ۵۰ سال آینده مشخص شوند. به هر حال، ادبیات در کل عالم رنگ عوض کرده و در زبان و فرهنگ فارسی نیز انحطاط خاصی شکل گرفته است که دلایل متعددی دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: ملت ایران هنوز مردمی احساسی و عاطفی هستند و شعر هنوز در جامعه ما خریدار دارد. معتقدم این ویژگی فرهنگی نه به راحتی از بین می‌رود و نه به سرعت می‌توان آن را ارتقا داد، ولی به نوعی دچار ضعف زبانی شده‌ایم و در مواجهه با جهان مدرن، زرق و برق‌های دیگری به اولویت ما تبدیل شد و نوعی از به‌هم‌ریختگی که اکنون بر موسیقی ما حاکم است، شعر را نیز تحت تأثیر قرار داده و موسیقی سطحی، شعر سطحی نیز می‌طلبد. در نتیجه، تساهل و تسامح عجیبی نسبت به زبان قائل شده‌ایم، ضمن اینکه سرعت و شتاب در ارتباطات فزونی پیدا کرده و شاهد نوعی شلختگی در نوشتارها و صفحات مجازی هستیم. این‌ها به نوعی حالت اباحه‌گری در زبان و دیگر پدیده‌های فرهنگی مثل موسیقی انجامیده و باعث شده تا دیگر شعر خوب موضوعیت نداشته باشد. ما کماکان احساسی و عاطفی هستیم و شعر و موسیقی زمزمه می‌کنیم، ولی نظر به اینکه نوعی شتاب بر جامعه حاکم است و تلاش می‌شود موسیقی‌های جدید به سرعت وارد زندگی مردم شود، شعر نازلی هم برای آنها ساخته می‌شود.

وی  در پاسخ به این سؤال که آیا شعر و ادبیات فارسی به لحاظ محتوا و درون‌مایه، ظرفیت پاسخگویی به مسائل امروز را دارد یا خیر، گفت: آثار ادبی در درجه اول، گذشته تاریخی ما هستند و ما را نسبت به هستی و زندگی خودمان آگاه می‌کنند. از طرف دیگر، موضوع قوام زبان مطرح است. ملتی که زبان نداند و نداشته باشد، نمی‌تواند میان افراد خود و سپس دیگران ارتباط برقرار کند. بنابراین، آثار ادبی از دو جنبه، هویت و ماهیت تاریخی ما را حمایت می‌کنند و می‌سازند. اما از طرف دیگر، این آثار پیراسته از خطا نیستند و حتی در مثنوی مولوی که یک اثر برجسته جهانی محسوب می‌شود، شاهد خطاهای فکری نیز هستیم و مابه‌ازای بسیاری از مسائل و حقوق امروز یا در فرهنگ و ادب کهن نیست و یا مخالف آنهاست. بنابراین، ممکن است نوعی بدآموزی برای انسان معاصر داشته باشند و اگر به‌درستی تبیین نشوند، مانند اتفاقاتی که اوایل دوره مدرن رخ داد، افرادی که دچار عناد هستند، کل آثار ادبی گذشته را تخطئه و موجب سرشکستگی معرفی می‌کنند. این وظیفه ماست که متون ادبی خود را با خوانش‌های جدید به نسل‌های آینده ارائه کنیم تا در حفظ آن بکوشند و خود ما نیز با پاسداشت آنها، از هجمه‌های مختلف زبانی و فرهنگی که امروز بسیار زیاد است، در امان بمانیم. در واقع، باید با واقع‌بینی و دغدغه‌مندانه، به سراغ بازخوانی این آثار رفت.

گفت‌وگو از محبوبه فرهنگ 

انتهای پیام
captcha