سیره اجتهادی امام خمینی(ره)، مقابله با دو جریان ساده‌اندیشانه فقهی بود
کد خبر: 3310184
تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۵
مسعود ادیب:

سیره اجتهادی امام خمینی(ره)، مقابله با دو جریان ساده‌اندیشانه فقهی بود

گروه اندیشه: به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، امام خمینی(ره) در مقابل دو جریان ساده‌اندیشانه فقهی موضع گرفت که از سویی به مبانی روش‌های کلاسیک فقهی امانت‌دار بود و از سویی خصلت پاسخگویی به نیازهای جامعه را داشت.

مسعود ادیب، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید و عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که چرا امام خمینی(ره) به فقه پویا رسید، در حالی که منابع فقه واحد است، گفت: در پاسخ به این سوال به یک نکته اشاره می‌کنم. در فلسفه علم و مباحث روش‌شناختی  گفته می‌شود که در هر علمی دو مقام وجود دارد، یکی مقام گردآوری و دیگری مقام داوری است و روش هر علمی  ناظر به مقام داوری آن علم است و نه مقام گردآوری.
وی ادامه داد: گفته می‌شود مقام گردآوری روش‌مند نیست. شما ممکن است بر اساس هر منبعی، گزاره‌‎ای فیزیکی صادر کنید، اما اثبات یا لااقل تایید آن گزاره با آزمایش ممکن خواهد بود. از این رو مقام داوری مقام روش آن علم است و مقام گردآوری  چهارچوب خاصی ندارد.

تفکرات یک عالم تنها بر مبنای روش نیست
ادیب افزود: اما تاثیر مقام گردآوری بر علم اگر بیش از مقام داوری نباشد، کمتر نیست. گزاره های علمی لزوما با روش علمی اثبات می‌شوند اما فراهم آمدن آنها به افق دید عالم، جهان زیست عالم و موضوعاتی که اندیشمند با آنها سروکار دارد مربوط می‌شود.
وی تصریح کرد: حالا اگر این الگو را در مورد فقه تطبیق بدهیم، فقه یک علم نقلی است و غیر تجربی، اما دارای انسجام بوده و دارای روش است که در علم اصول بحث می‌شود و چهار منبع کتاب، سنت و اجماع و عقل دارد. این منابع به دو منبع کتاب و سنت باز می‌گردد و در واقع عقل به کشف در کتاب و سنت و اجماع به بیان سنت می‌پردازد.
ادیب با بیان اینکه روش فقه به طور اساسی ثابت است، گفت: تحولات و اصلاحاتی در طول تاریخ فقه اتفاق افتاده است. اما سرنوشت فقه و فتاوای فقهی را تنها روش فقه و آنچه در مقام داوری است، معین نمی‌کند. مقام گردآوری، نوع نگاه، افق نگاه و جهان زیست فقیه در شکل‌گیری فقه موثر هستند.
وی ادامه داد: اتفاقی که در 150 سال اخیر افتاد  این بود که تمدن اسلامی که یکی از ارکانش فقه بود و چارچوب‌های خود را داشت، به آخرین دوره‌های رونق خود رسید و از قرن دوازده به بعد به ایستایی رسید و این مصادف با تمدن تازه نفس و متجدد غرب بود که با مرزهای مسلمانان همسایه شده است.
ادیب افزود: ورود این تمدن جدید به جهان اسلام از آغاز نه با دوستی که با تهاجم و درگیری نظامی بود. از یک طرف روسیه به ایران، ناپلئون به مصر و انگلیس به هند لشگرکشی کردند.
وی ادامه داد: جمعی از علمای مسلمان این وضعیت جدید را درک کردند و این وضع آنها را با مسائلی مواجه کرده و به تدریج نگرش‌‎های جدیدی در تفسیر قرآن، کلام و بخش‌های مختلف معارف اسلامی و از جمله فقه روی داد و عالمان بزرگی سعی کردند که پاسخگوی مسائل باشند.
ادیب با بیان اینکه امام خمینی(ره) نقطه عطفی در فقه و تاریخ اندیشه اسلامی در مسیر مواجهه با تمدن جدید بود، گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی عالمان مسئولیت مستقیم‌تری در اداره جامعه برعهده گرفتند و اگر تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان ناظر منتقد و معترض از بیرون به مسائل نگاه می‌کردند، حالا خودشان عهده دارد کار شده بودند و باید آنچه را که در مقام نقد آن بودند را اداره می‌کردند و این مسئولیت سنگینی بر دوش فقیهان گذاشت.
امام در مقابل دو دیدگاه در فقه شیعه
وی ادامه داد: در آغاز انقلاب دو دیدگاه در مقابل هم ایستاده بودند که هر دو ساده اندیشانه تحت تاثیر فضای سیاسی و تا حدودی مطبوعاتی و رسانه ای قرار گرفته بودند.
ادیب افزود: گروهی معتقد بودند تمام نیازهای یک جامعه بزرگ و حکومت فراگیر را می‌توان از درون رساله‌های موجود عملیه و با اتکا به فتاوای موجود و سرمایه نقد فقه سنتی به دست آورد. تعبیر این جریان این بود که کشور را می‌توان با تحریر الوسیله اداره کرد.
وی ادامه داد: عده‌ای دیگر با داشتن اطلاعات فرهنگ و سیاست کشور و بدون نیاز استفاده از روش فقه می‌خواستند به سراغ قرآن و حدیث بروند و پاسخ سوالات خود را با این روش به عنوان فقه پویا ارائه کنند.
وی ادامه داد: البته صحبت از چیزی به نام فقه پویا در نگاه کسانی مانند شهید مطهری، بهشتی و محمدباقر صدر نیز شنیده می‌شد که با این رویکرد ساده‌اندیشانه فاصله داشت.
ادیب افزود: امام در مقابل این دو جریان ساده‌اندیشانه موضع گرفتند که از سویی به مبانی روشهای کلاسیک فقهی امانت‌دار بود و از سویی  خصلت پاسخگویی به نیازهای جامعه را داشت، ایشان با این تعبیر که فقه سنتی جواهری ما پویاست، در واقع هر دو جهت را مورد توجه قرار دادند.
وی تصریح کرد: امام خمینی(ره) از سویی پایبندی خود را به فقه سنتی و کلاسیک اعلام کردند و گفتند که فقه باید از روش استاندارد خود پیروی کند و از طرف دیگر به واقعیات جامعه و تحولات فکر فقیه و نیازهای جدید و تاثیرات تغییر سبک زندگی مردم توجه داشتند.
وی با بیان اینکه از نظر امام خمینی(ره) فقه باید پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، گفت: ایشان اعتقاد داشتند که علاوه بر سنت فقهی باید به دنبال شناخت روزگار جدید بوده و در این زمینه با دانشگاهیان ارتباط داشت.

captcha