نظر قرآن درباره تکفیر و نسبت آن با جهاد
گروه اندیشه: ایازی در کتاب آزادی در قرآن به زوایای مختلف موضوع پرداخته و تلاش میکند جهاد و ارتداد را مورد بررسی قرار دهد. وی در بخشی از این کتاب مینویسد: جهاد به منظور سرکوب عقاید انحرافی نیست.
آزادی در قرآن از بحثهایی داغ جهان امروز است، این مسئله به جایگاه آزادی انسان در دوران مدرن باز میگردد. محوریت یافتن انسان در دوران مدرن و نیز آزادی او باعث شده است مناقشات و تفاسیر زیادی در خصوص نسبت آزادی و قرآن صورت گیرد.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، «آزادی در قرآن» یکی از آثاری است که توسط حجتالاسلام سیدمحمدعلی ایازی استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه علوم و تحقیقات به رشته تحریر در آمده است. ویراست اول این کتاب سال 1379 روانه بازار شده بود و حالا این کتاب با اضافات و توضحیاتی جدید دوباره منتشر شده است.
ایازی در هفت فصل «درآمدی بر آزادی در قرآن»، «مبانی آزادی»، «آزادی عقیده»، «آزادی بیان»، «شبهات آزادی» ارتداد، «شبهات آزادی» جهاد و «آزادی اجتماعی و سیاسی» کتاب «آزادی در قرآن» را به رشته تحریر در آورده است.
نگارنده در مقدمه چاپ چهارم این اثر مینویسد: اکنون که شانزده سال از چاپ نخست کتاب میگذرد، همچنان بحث آزادی با نگاه دینی، یکی از نیازهای اساسی مهم علمی جامعه و توجه به آن در مباحث معارف دینی و رشد و تحول و یا آسیبهای آن ازسوی فرهیختگان مطرح است. پس از چاپ نخست کتاب و استقبال فراوان از آن، چه با تشویقها و چه با نقدها شوق اینجانب را به بحثهای بعدی درباه حقوق انسان و جامعه افزونتر ساخت، اما همواره به دنبال فرصتی بودم تا بتوانم برخی یادداشتها و نظرات اصلاحی دوستان و عزیزان را در کتاب بیافزایم و اغلاط مطبعی و ویرایشی را اصلاح کنم. پس از چند چاپ خداوند چنین فرصتی را فراهم ساخت.
همچنین نگاهی به مقدمه چاپ اول نشان میدهد که ایازی به دنبال پاسخ دادن به چه پرسشهایی بوده است. وی کوشیده است به سوالاتی مانند اینکه آزادی چیست؟ نسبت میان دین و آزادی چگونه است و آیا آزادی در تضاد با مسئولیت و تعهد انسانی نیست؟ آزادی اندیشه وعقیده چیست و موضع دین در مقابل آن چیست؟ اگر کسی بر خلاف اعتقاد و اندیشه دینی سخنی گفت و یا حکومت متوجه شد که کسی عقیده اسلامی ندارد، آیا حق دارد با آن برخورد فیزیکی کند؟ پاسخ دهد.
وی در این کتاب کوشیده است که ابتدا تعریف آزادی در میان مسلمانان را بیان کند و آنگاه در تحلیل و توصیف آزادی، نسبت میان دستهای از موضوعات چون تسامح و تساهل، تعصب و آزادی، استقلال و آزادی، رابطه قدرت و آزادی، آزادی غربی و شرقی و آزادی معنوی و آزادی اجتماعی را شرح دهد. آنگاه او تلاش کرده است مبانی آزادی را شرح دهد.
مراد ایازی از مبانی آزادی آن است که نشان دهد در ساختار آموزهها و بنیادهای دین آزادی اندیشه و بیان آمده است و بدون آزادی، دین جایگاهی نخواهد داشت.
در ادامه کتاب ایازی تلاش کرده است به آزادی عقیده پرداخته و سپس آزادی بیان را بررسی کند و در نهایت به شبهاتی که در این میان مانند بحث ارتداد و جهاد وجود دارد را مورد توجه و بررسی قرار داده و پاسخ دهد.
یکی از خصوصیات کتاب آن است که نویسنده تلاش کرده است استنادات خود را در پایان کتاب و در فهرست آیات و روایات ذکر کند.
ایازی در فصل دوم این کتاب و در خصوص نظر قرآن در خصوص تکفیر میگوید: نکته قابل توجه در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چون در راه خدا سفر میكنيد [خوب] رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام میكند مگوييد تو مؤمن نيستى [تا بدين بهانه] متاع زندگى دنيا را بجوييد چرا كه غنيمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نيز] همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام میدهيد آگاه است». (نسا، 94) این است که میگوید کسی که اظهار اسلام میکند، نگویید مومن نیستی تا چه رسد به این که بگوید تو مسلمان نیستی و کافر هستی.
همچنین نویسنده در فصل ششم و در ذیل بررسی جهاد در قرآن مینویسد: شاید نخستین باری که تعبیر جهاد در فرهنگ اسلامی به کار رفته، در قرآن بوده است و پیش از آن، استعمال این کلمه برای جنگ با دشمن خارجی، سابقه نداشته است. آنچه که انسان در برابر دشمن شخصی خود میجنگد و عمل به صورت فردی انجام میگیرد، گرچه عمل لازم، بلکه مقدسی است و در قرآن در چند مورد این عمل را تجویز میکند، اما این جنگ در مقوله جهاد قرار نمیگیرد. جهاد امری اجتماعی است. اینکه جهاد آیا همان دفاع است، یا مفهومی اعم از دفاع و جنگ ابتدایی را میرساند، نکتهای است که ما در مقام بیان آن هستیم تا ثابت کنیم آنچه قران در مقام بیان آن بوده و همواره در قسمتهای مختلف آن را روشن کرده، هرگز به معنای جنگیدن برای سکوب عقاید انحرافی و یا واردار کردن مردم به عقیده توحید نبوده است، زیرا جدا از اینکه هیچ یک از آیات قرآن چنین مفهومی را بیان نمیکند و منطقی و معقول نیز به نظر نمیرسد و چیزی که با دل و قلب باید انجام گیرد، با زور و ترس عملی نمیشود. از آن طرف قرآن دستورات کلی در باب تلاش در راه خدا بیان کرده است.