دین‌گریزی حاصل بی‌توجهی به عقلانیت و اخلاق است
کد خبر: 3775994
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۰

دین‌گریزی حاصل بی‌توجهی به عقلانیت و اخلاق است

گروه معارف ــ عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه مفید با بیان اینکه دین‌گریزی حاصل بی‌توجهی به عقلانیت و اخلاق است، افزود: دین‌گریزان تلقی رایج از دین را قبول ندارند و کسی که به این معنا دین‌گریز محسوب می‌شود، مصداق فرد مرتد یا مخالف دین نیست.

دین‌گریزی محصول کنار گذاشتن عقلانیت است

حجت‌الاسلام محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، در گفت‌و‌گو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه دین‌ستیزی و دین‌گریزی با هم متفاوت‌اند، اظهار کرد: عده‌ای با معنویت به طور مطلق و با دین و معارف وحیانی به خصوص ستیز می‌کنند، یعنی دقیقاً رودرروی دین می‌ایستند، نه وحی و عالم غیب را قبول داشته و نه نیازی به توصیه‌ها و دستورات خدا دارند، از طرف دیگر چنین افرادی معتقدند بشر معارف را از طریق تجربه به دست می‌آورد و به معارف وحیانی و غیبی معتقد نیستند.
وی افزود: گریز از دین مسئله‌ای عملی و نه عقیدتی است. به عبارت دیگر کسی که دین‌گریز نامیده می‌شود، ممکن است کاملاً به اساس و اصول دین باور داشته باشد، ولی آنچه را که گروهی به نام دین و معارف وحیانی بیان می‌کنند قبول نداشته و معتقد باشد که برای زندگی انسان، فقط دین کفایت نمی‌کند، یعنی حوزه دین حوزه فردی و معنویات است و در مسائل اجتماعی باید به عقلانیت جامعه توجه کرد و احکام شرعی فقط حوزه فردی زندگی انسان را تأمین می‌کند؛ بنابراین ممکن است عده‌ای از این لحاظ به مطالبی که به نام دین در حوزه مسائل اجتماعی بیان می‌شود اعتقاد نداشته باشند.

دین‌گریزان تلقی رایج از دین را قبول ندارند
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: از طرف دیگر، ممکن است کسی دین را اعم از مسائل فردی و اجتماعی بداند و در کنار آن برای عقلانیت بشری نیز اهمیت قائل باشد، ولی معترض باشد به اینکه امروز برخی عقلانیت را کنار گذاشته و فقط به ظواهر و نصوص بسنده می‌کنند، بنابراین گریزی از این تلقی از دین دارد. این‌گونه نیست که دین‌گریزان حتماً با دین مخالف باشند، بلکه آن نوع تلقی از دین را که امروزه رایج است، قبول ندارند. این تعریف به طور کلی با دین‌ستیزی متفاوت می‌باشد و کسی که به این معنا دین‌گریز محسوب می‌شود، صرفاً تلقی و تفسیری را که امروز از دین ارائه می‌شود، قبول ندارد و مصداق فرد مرتد یا مخالف دین نیست.
حجت‌الاسلام کاملان اضافه کرد: سکولاریسم حوزه دین را امور فردی و مسائل دولت را جدا از دین می‌داند، اصلاً دولت واژه‌ای جدید و مربوط به دویست سال اخیر است و قبل از آن سابقه ندارد. بنابراین امری مستحدث و دارای اصول عقلایی است؛ برای مثال اینکه نظام سیاسی از نوع جمهوری یا پادشاهی باشد، امری عقلایی و مربوط به شرایط کشور است و ربطی به دین ندارد. اگر مذاکرات میان نائینی و شیخ فضل‌الله نوری را بخوانید، شیخ فضل‌الله می‌گفت همه امور را باید علما و فقها در رساله‌های عملیه خود بیان کنند؛ لذا مجلس شورای ملی بدعت است، چون اگر مصوبات آن موافق با گفته علما باشد که در رساله‌های آنان موجود است و اگر با آن مخالف باشد، به معنای مخالفت با دین است و مجلس را باید منحل کرد و نائینی جواب می‌داد مسائلی که در مجلس شورای ملی بحث می‌شود، ربطی به رساله‌های عملیه و دین ندارد؛ بنابراین نمی‌توان واژه سکولار را که در ادبیات دینی ما تلقی بدی از آن شده، به حوزه‌هایی اطلاق کرد که ربطی به مسائل دین ندارد.
وی با بیان اینکه دخالت در امور جزئی زندگی مردم به نام دین، احساس جبر و استبداد را در آنها برمی‌انگیزد، گفت: اگر در همه امور دخالت و امر و نهی انجام شود، استبداد دینی شکل می‌گیرد که به مراتب از استبداد سیاسی بدتر است و با طبع انسان که موافق آزادی می‌باشد، سازگار نیست. در اسلام، اصطلاحی به نام «منطقه الفراغ» وجود دارد و در روایات نیز آمده که خداوند راجع به برخی از امور سکوت کرده و چیزی بیان نکرده، شما نیز سکوت کنید. متأسفانه امروزه دین را با فقه برابر می‌گیرند، در حالی که دین سلسله معارفی دارد که بسیاری از آنها با حس و تجربه قابل درک نیست و اصل آنها با عقل قابل درک است، ولی جزئیات آن را وحی باید بیان کند و به تعبیر قرآن، «... وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ؛ ... و آنچه را نمی‌دانید به شما می‌آموزد».

راهکار مقابله با دین‌گریزی
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید تصریح کرد: بخش اعظم دین را معارف تشکیل می‌دهد، بخشی از آن اخلاق و بخشی نیز فقه است، ولی اکنون دین با فقه یکی شده و اخلاق و معارف به بوته فراموشی سپرده شده، به همین دلیل نوعی دلزدگی در میان نسل جوان به وجود آمده، به خصوص که این نسل حق‌گرا و آزادی‌خواه است و می‌خواهد حقایق را بی‌پرده درک کند، بنابراین نوعی حالت دین‌گریزی در آنها وجود دارد که منظور از آن، تلقی رایج از دین می‌باشد و این حالت روز به روز در میان آنها و حتی در خانواده‌های روحانیون و خانواده‌های بسیار مذهبی گسترش می‌یابد.
وی اظهار کرد: راهکار مقابله با این وضعیت این است که دین را همان‌‌طور که هست، به مردم عرضه کرد، یعنی به بخش معارفی و اخلاقی دین و اینکه عقل یکی از منابع احکام است، توجه جدی شود. از طرف دیگر، نوع برخورد متولیان دین نیز مهم است، برخورد روحانیون با مردم نباید قلدرمآبانه و از موضع بالا باشد، چنانکه قرآن درباره پیامبر(ص) می‌فرماید: «... وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ...؛ و اگر تندخو و سخت‌دل بودى، قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌‏شدند...». تعبیر قرآن درباره پیامبر این است که ایشان به حرف مردم گوش کرده و به آنها توجه می‌کرد و خیرخواهشان بود؛ از طرف دیگر در سطح پایین‌ترین مردم زندگی می‌کرد. در واقع آنچه بیشتر مورد قبول مردم قرار می‌گیرد، رفتار یک روحانی مدعی دین است. همه می‌توانند از عدل و انصاف صحبت کنند، ولی در عمل باید آنها را سنجید.
انتهای پیام

captcha