به گزارش ایکنا؛ نشست «دینشناسی امام موسی صدر»، شب گذشته، هشتم بهمن، با سخنرانی رضا بابایی، نویسنده و پژوهشگر دینی، در مؤسسه تحقیقاتی امام موسی صدر برگزار شد.
وی در ابتدا با طرح این سؤال که مسئله دینشناسی از نگاه امام موسی صدر چرا مهم است؟ بیان کرد: سه جهت در این زمینه وجود دارد؛ نخست اینکه امام صدر در حوزه یک رجل ممتاز بود و جایگاه حوزوی درخوری داشت. نامهایی که در اطراف ایشان میبینیم مانند آقایان حکیم، خویی و بروجردی بزرگترین شخصیتهای حوزوی صد سال گذشته ما هستند و ایشان نزد این بزرگان تلمذ کردهاند؛ لذا از یک جایگاه بلند حوزوی به این نوع از دینشناسی رسیده است.
بابایی در ادامه افزود: اکنون نیز ممکن است افرادی نواندیشیهایی داشته باشند، اما وقتی با آنها بحث میکنیم میبینیم، اندیشههایی که دارند عقبه استواری ندارد و برخی از نواندیشیها بر اساس ناآگاهیهاست و حرف آنها مبنا ندارد، اما امام صدر همواره از اساتید برجستهای بهره بردهاند. مرحوم عبدالحسین شرفالدین نیز بعد از دو ملاقات، امام صدر را به لبنان دعوت میکند که همین مسئله نشان از فضل حوزوی امام صدر است.
افقگشاییهایی در تحلیلها
وی تصریح کرد: دلیل دوم نیز این است که در آثار ایشان اندیشههای نوینی وجود دارد که اسم آن را روشنفکری دینی نمیگذارم، چون انصافاً تحت این نام نمیگنجد، اما افقگشاییهایی در تحلیلهای ایشان وجود دارد که برای دهههای ۳۰ تا ۵۰ به یک معنا کاملاً تازه و نو محسوب میشوند؛ بنابراین با یک شخصیتی مواجه هستیم که هم سابقه حوزوی ارجمندی دارد و هم با فضای نواندیشی جهان عرب و فارسیزبانان آشنا است. روشنفکری در جهان عرب در دهههای ۳۰ تا ۵۰ جلوتر از ایران بود و ایران همچنان باید مسیری را طی کند تا به فضای روشنفکری عربزبانها برسد.
وی بیان کرد: دلیل سوم که مهمتر است نیز عبارت از زمانه امام صدر یعنی دهههای ۳۰ و ۴۰ است. کل تاریخ جوامع اسلامی به دو دوره سنت و عصر جدید تقسیم میشود و این تقسیم کم و بیش پذیرفته شده است، گرچه منتقدانی نیز دارد، اما حداقل باید این را قبول کنیم که عصر جدید ادامه سنت نیست و به معنای واقعی کلمه یک دگرگونی رخ داد.
این پژوهشگر دینی در ادامه افزود: دوره سنت حداقل ۱۲۰۰ سال طول کشید و این دوره جدید نیز حدود ۲۰۰ سال بوده است، این دوره سنت یک ویژگی دارد که بسیار مهم است و کمتر بدان توجه شده است که به آن اشاره میکنم و آن اینکه، این دوره و زمان بسیار طولانی ۱۲ قرن یکپارچگی داشته است؛ یعنی در این مدت تحول مهمی در هیچ حوزهای نمیبینیم. یک انسان قرن هشتمی به جهت زیست با انسان قرن سومی چندان تفاوتی ندارد. همچنین اولویتها نیز یکسان بوده و در تمام این مدت هیچ یک از چیزهایی که در ۲۰۰ سال جدید مهم شد در آن دوران سنتی نیست.
متون دینی آغشته به مسائل عرفی
وی بیان کرد: آنچه مهم است یکپارچگی دوره سنت است. در این دوره شاهد تحولات مهم و گفتمانی نیست. از طرفی ادیان و متون منسوب به ادیان در دوره سنت شکل گرفت و متون دینی نیز آغشته به مسائل عرفی بوده و آمیزهای از شرعیات و عرفیات است؛ یعنی متون دینی ما در دوره سنت اعم از امر عرفی و شرعی بوده و هر یک به نحوی در متون دینی ما حضور دارند؛ لذا ۱۲۰۰ سال، متون دینی ما با عرفیات مسئلهای نداشته است، اما ناگهان اتفاقاتی در دنیا رخ داد؛ از جمله اینکه جنگهایی به وجود آمد و آنچه ما را وارد جهان مدرن کرد، مشروطه بود. در این جهان عرفیات تغییر کرد و آن متون دینی نیز با عرفیات تعارضاتی پیدا کرد. البته تا زمانی که نگاه ما به متون دینی تغییر نکند نیز این تعارضات وجود خواهد داشت.
این پژوهشگر دینی با تأکید بر اینکه متون دینی ما شامل امر عرفی و شرعی است و تشخیص آن نیز بسیار دشوار است، افزود: البته در آن دوره سنت عرفایت غیرمتنی نیز داریم که در مقابل اینها نیز نمیتوانیم کاری انجام دهیم. آیتالله شبیری زنجانی در یکی از کتب خود میگویند که زمانی رضاشاه صحبت از کشف حجاب کرد، به این معنا که زنان عریان شوند نبود و مراد وجه و کفین و آشکار شدن این دو عضو بوده است. علما نیز اینها را حرام میدانستند و اسم این مورد، کشف حجاب حرام بود.
نقش امام موسی صدر در دو دوره گذار
وی تصریح کرد: در دو دوره دو گذار داریم که در یکی از اینها امام صدر بسیار نقش داشته است. یک گذار گفتمانی است که عبور از سنت به مدرنیته است. این ۲۰۰ سال جدید نیز این طور بود که در ۱۰۰ سال دوم تحولات شتاب گرفت و در این سالهای اخیر، تحولات بسیار بیشتر شده است. در این چند دهه سخن از جهش است. در هر صورت در گزاره گفتمانی امام صدر بسیار اثرگذار بوده است و از این گزاره عبور کردهایم، هرچند که اشتباهاتی نیز داشتهایم.
بابایی بیان کرد: اکنون گفتمان غالب بر جامعه ما گفتمان آزادی است، اما در این ۱۲۰۰ سال یکبار این سخن را نمیبینید. حقوقی که در کل دوره سنت ما بود، این طور بود که میگفتند شاگرد تکلیفی نسبت به معلم دارد که حقی را برای معلم ایجاد میکند و وقتی سخن از حق است مراد همین است که معلم حق دارد و دانشآموز تکلیف، اما اکنون سخن از حقوق بشر و آزادی است.
مشکل اصلی امروز گذار ساختاری است
وی در ادامه تصریح کرد: امام موسی صدر در دورهای سخنانی گفتند که به گذار گفتمانی کمک کرد، اما مشکل اصلی امروز گذار ساختاری است؛ یعنی جامعه به معنایی میرسد، اما آن معنا قالبش را نمییابد؛ قالبهای جامعه ما متعلق به دوره سنت است. بیشترین مساحت مفهومی متعلق به مسجد است. این ساختارها و نهادها حامل گفتمانی مربوط به همان ۱۲۰۰ سال است و به شدت نیز در مقابل گفتمان جدید قرار دارد که دو منارهاش آزادی و حقوق بشر است. با آنکه دین ظرفیت داشت که در این گذارهای گفتمانی و ساختاری دست ما را بگیرد و با کمترین هزینهای عبور دهد. امام صدر در واقع در میانه این دو گفتمان، هم پایی استوار در سنت و هم دستی توانا در گفتمانهای جدید داشت. آثار ایشان را که میخوانیم میبینیم که در مجموع ایشان متعلق به گفتمان سنت است، اما چشم ایشان به جلو است.
بابایی بیان کرد: برخی عبارات ایشان متعلق به گفتمان سنت است. ایشان طرفدار دین حداکثری و یا حداقلی نیستند، ایشان معتقد بودند که تمدن جدید را باید بازسازی کنیم، اما اینکه بر ضد تمدنهای جدید هم باید اقدام کنیم گاهی در عبارات ایشان هست. بعد از آن ۱۲۰۰ سال وارد گذار گفتمانی شدیم و امام صدر در یکی از بهترین زمانها به این گذار ورود کرد. باید این نکته را عرض کنم که یک چیزی در امام صدر است که بسیار قابل تحسین است و حسرت میخورم که چرا در دیگران نیست؛ در قم آقایانی هستند که محترماند، اما این مجتهدان به نتایجی رسیدهاند که حاضر نیستند بنویسند. یک نفر میگفت که هیچ دلیلی بر حرمت تراشیدن ریش نداریم، اما این را نمینویسیم. بعد به ایشان گفتند که چرا فتوا نمیدهید؟ گفت که این قدر از مردم میترسم از خدا نمیترسم. البته نیز این مسائل فراوان است.
فتاوایی که نوشته نمیشود
وی در ادامه افزود: فتوای آنهاست، اما حاضر نیستند که بنویسند، اما امام صدر چیزی که نمینوشت عمل میکرد و اهل فتوای عملی بود؛ بنابراین کسی مانند ایشان که جرئت داشته باشد و این گونه عمل کند را کم داریم، اما نکته مهم دیگر این است که ایشان تعبیری به نام اسلام قرآنی دارد. اول فکر کردم که این تعبیر از جانب ایشان اتفاقی است، اما دیدم که این طور نیست.
بابایی بیان کرد: فکر کردم که چرا امام صدر تعبیر اسلام قرآنی را دارد که باید بگویم اساساً در دینشناسی سنتی روایات مهمتر از قرآن است و در دوره گذار نیز توجه به قرآن نیز صورت گرفت و البته مدتی نیز این توجه خام بود. البته باید به این نکته نیز اشاره کنم که تا وقتی محور دینشناسی متن است، این دینشناسی تحول پیدا نمیکند؛ یعنی باید از مجموعه مسائلی بفهمیم که امر دینی چیست نه صرفاً توجه به متن.
هویت خود را از روایات گرفتهایم
وی در ادامه افزود: علت اینکه امام صدر اسلام قرآنی مطرح کرد این بود که هویت خود را از روایات گرفتهایم و قرآن هویتبخش نیست، چون مشترک است. امام صدر نیز درد انسان داشت و نه درد هویت و به همین دلیل کوشید که مساحت مشترک را پیدا کند که این مساحت مشترک در قرآن بود. البته عشق به اهل بیت(ع) نزد ایشان جای خود را داشت، اما نه اینکه بخواهد جای قرآن را بگیرد.
بابایی بیان کرد: امام صدر بر وجوه مشترک بسیار تأکید داشت. همه میگفتند که زیارت، اما ایشان میگفت که حج. کسی با زیارت مخالف نیست، اما نه به شرط اینکه جای حج را بگیرد. همه میگفتند که محرم و صفر ایشان میگفت خوب است، اما رمضان نیز خوب است؛ لذا تأکید وی روی اسلام قرآنی به دلیل تأکیدش بر مشترکات بود.
انتهای پیام