شرم و حیا؛ تسریع‌کننده حل مشکلات
کد خبر: 3800874
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۰

شرم و حیا؛ تسریع‌کننده حل مشکلات

گروه معارف ــ براساس حکمت ۶۶ نهج‌البلاغه، شرم و حیا خصلتی با ارزش در وجود انسان است که می‌تواند به تسریع کننده برای حل مشکل فقر و محرومیت اجتماعی تبدیل شود.

حکمت‌های امیر

در حکمت شماره 66 نهج‌البلاغه امام علی(ع) آمده است:«لا تستحی من اعطاء القلیل، فان الحرمان اقل منه؛ از بخشیدن اندک شرم مکن، زیرا نومید کردن کمتر از آن است».
حیا: از ریشه «ح - ی - و» یا «ح - ی - ی» به معنای آزرم و در مقابل وقاحت بوده و مفهوم آن خودداری از انجام دادن کارهای زشت به سبب ترس از سرزنش شدن است. تفاوتش با خجالت یا شرم در آن است که شرم حالتی است که بعد از انجام کار زشت و فعل ناپسند در فرد به وجود می‌آید، ولی حیا قبل از انجام آن در فرد حضور یافته و مانع انجام کار می‌شود. برخی مفسران حیا را گرفته شده از واژه حیات دانسته‌اند، زیرا بر اثر آن و احساس قبح در عمل امکان دارد تغییری در روند زندگی انسان به‌وجود آید، مانند حالتی که در چهره فرد و گونه‌های او بر اثر این خصلت رخ می‌دهد.
اعطاء: دهش و بخشیدن است. تفاوتش با ایتاء آن است که در اعطاء مالکیت و تخصیص وجود دارد، یعنی دست فرد در استفاده از آن باز است و بازپس گرفته نمی‌شود؛ (هذا عطاونا فامنن او امسک بغیر حساب-این بخشش بی‌حساب ماست، به هرکس می‌خواهی ببخش یا نگاه دار. ص39)؛ ولی در ایتاء، آوردن و در اختیار گذاردن مورد نظر است و مالکیت و تخصیص رخ نمی‌دهد، یعنی امکان بازپس گیری وجود دارد (و اتل علیهم نباء الذی آتیناه فانسلخ منها فاتبعه الشیطان فکان من الغاوین—و بخوان بر این مردم(قوم یهود) حکایت آن کس را که ما آیات خود را به او دادیم و او از آن آیات بیرون رفت و شیطان او را تعقیب کرد تا از گمراهان عالم گردید (اعراف-175)).
حرمان: بی‌روزی کردن - محرومیت - فقر - تنگدستی؛ ذاق مراره الحرمان = تلخی محرومیت را چشید.
منوط کردن بخشش به حل نهایی یا حل بخش عمده‌ای از مشکل فقر و دست نگاه داشتن و متوقف کردن آن به زمان و شرایطی که بخشش‌ها اثربخشی اساسی و نتیجه نهایی را در پی داشته باشد، آفت بزرگ دست‌های سخی اما دل‌های لرزان از حیاست، آن‌هایی که مقدورات اندک خود را بهانه و مانع بخشش می‌یابند و سخاوت دست‌هایشان اسیر لرزش حیای دل‌هایشان شده است. این سخن در صدد تصحیح این لرزش شخصیتی و گرفتن این بهانه‌هاست، ولی چگونه؟
شرم و حیا به عنوان خصلتی با ارزش و دیریاب گوهر گرانقدر وجودی انسان‌های تراز ایمان به شمار می‌آید، ولی اینک مانع خیری دیگر شده است، چه باید کرد؟ علی(ع) در نقش یک مربی آگاه به خصوصیات انسانی، قدرت نهفته در این گوهر را به خوبی می‌شناسد و به هیچ وجه قصد نابودی آن را ندارد. او در عوض تلاش می‌کند تا از این خصلت، انگیزه‌ای برای اقدام و حرکت به سوی آن خیر فراهم آورد. حیا و شرم را به جای خودپایی و توقف و سکون برای حفظ آبرو و شان و مرتبه اجتماعی به کاتالیزور تسریع گر اقدام برای حل مشکل فقر و محرومیت اجتماعی بدل می‌سازد. کار او از بین بردن نیست، او در کار تبدیل و جهت‌دهی است. او یک مربی است و موضوع کارش را خوب می‌شناسد. اگر شرم و حیا توان ایستادن و توقف کردن را تولید می‌کند، حتما قدرت حرکت دادن را هم دارد، فقط باید سوژه جدید را در مقابل دیدگان آورد و فرد را به داوری عقل سپرد؛ حیا از محرومیت دیگران به جای حیا از موقعیت اجتماعی خود. اینکه باید از محروم کردن دیگران و محرومیت‌شان شرمسار باشیم، نه از کمی مقدوراتی که برای بخشش در چنته داریم.
او دستور نمی‌دهد و به جای موعظه‌های خشک و تحمیلی، زمینه‌های روانی اقدام را در فرد بارور می‌سازد. به جای تعطیل کردن عقل، استدلال‌های برانگیزاننده عقلی را در دل مواعظش جای می‌دهد و آن‌گاه ما را به فکر وا می‌دارد و تصمیم را به خودمان واگذار می‌کند. چنین است که مواعظ او برایمان دشوار و تحمیلی نمی‌آید و با آن‌ها همراه می‌شویم و از خود می‌شمریمشان. مواعظی بدون تکلف و با احترام به شخصیت و شعور و عقل مخاطب. آری او دل‌های لرزان و پاهای متوقف و دستان بسته را با قدرت سنجش‌گری عقل و با همان سلاحی که او را تسلیم و زندانی کرده بود، یعنی حیا و شرم، آزاد می‌کند و ایمان و اقدام و سخاوت را هدیه می‌آورد.
یادداشت از داریوش اسماعیلی/ معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام

captcha