حجتالاسلام محمدصادق کاملان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه مفید، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره آرمانها و دغدغههایی که حضرت علی(ع) به دنبال تحقق آنها بودند، اظهار کرد: آرمانها و دغدغههای ایشان را میتوان در دو حوزه اخلاق و معارف دین و نیز اجتماعیات، حکومت و سیاسات از خلال خطبهها، نامهها و کلمات قصار حضرت مورد بحث قرار داد. این دو حوزه با هم متفاوت است، اگرچه با یکدیگر ارتباط دارند.
وی افزود: در حوزه معارف دین، آنچه از بخش اول خطبهها یعنی حمد و ثنای الهی و بیان اوصاف الهی برمیآید، این است که تمام توجه حضرت به مسئله توحید برمیگردد؛ آن هم توحید در همه ابعاد آن؛ نه فقط توحید در ذات و صفات، بلکه توحید در افعال و عبادت را نیز شامل میشود که همان اخلاص در عبادت و اعمال است. امیرالمؤمنین(ع) در این خصوص تاکید زیادی داشته و توصیههای جدی برای فرزندان، شیعیان و مخاطبان خود دارند.
عضو هیئت علمی فلسفه و کلام دانشگاه مفید ادامه داد: مشکل جدی جامعه ما نیز همین است که اسما شیعه محسوب میشود، ولی عملا شیعه و علوی نیست، چرا که در آن همه چیز از خودنمایی کردن، اسم و رسم یافتن و کارهای دیگران را به نام خود تمام کردن تا مسائل دیگر یافت میشود که با توحید در افعال، صفات و عبادت سازگاری ندارد، بنابراین دغدغه حضرت علی(ع) این است که معارف دین حول محور توحید در جامعه نهادینه شده و مردم به آن اعتقاد قلبی پیدا کنند.
حفظ کرامت انسانی؛ دغدغه امیرالمؤمنین(ع) در حوزه سیاست
حجتالاسلام کاملان با بیان اینکه در حوزه سیاست و حکومت، تمام توجه و دغدغه امیرالمؤمنین(ع) به مسئله انسان و حقوق و کرامت او اختصاص دارد، گفت: با دقت در سبک زندگی و سیره ایشان درمییابیم که بیتالمال، حقوق مردم و حتی حقوق حیوانات نزد ایشان جایگاه والایی دارد. در واقع تمام هدف امام در مسائل حکومتی و اجتماعی این است که کرامت انسانها حفظ شده، ظلم از بین رفته و عدالت در همه ابعادش برقرار شود.
وی با اشاره به اینکه عدالت مدنظر امام(ع) فقط عدالت اقتصادی و مسئله پول و بیتالمال نیست، خاطرنشان کرد: عدالت در قضا و قوه قضائیه بسیار مهمتر از عدالت اقتصادی است. جنبههای دیگر عدالت که از نظر ایشان بسیار اهمیت داشت، عدالت در حوزه سیاست، فرهنگ و مسائل اجتماعی بود که امروزه کمتر میبینیم یا حتی اصلا مشاهده نمیکنیم. امام علی(ع) در جایی از ابن عباس میپرسد: این کفشی که در حال وصله کردن آن هستم، چقدر ارزش دارد؟ ابن عباس جواب میدهد که از نظر مالی هیچ ارزشی ندارد. حضرت علی(ع) نیز میفرمایند حکومت کردن بر شما نزد من به مراتب پستتر و کمارزشتر از این کفش است، مگر اینکه بتوانم اقامه حق و عدل کنم.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید اضافه کرد: زمانی که انقلابیون خانه عثمان را محاصره کرده و در نهایت او را کشتند، به دنبال حضرت علی(ع) آمده و از ایشان خواهش کردند تا عهدهدار حکومت شود، حضرت ابتدا قبول نکردند و سپس فرمودند:«به خدا قسم اگر نبود که اجتماع شما حجت خدا را بر من تمام کرد و من در مقابل اجتماع شما مسئولیت پیدا میکنم و اگر نبود که من به واسطه گرفتن حکومت میتوانم حق مظلومی را از ظالمی بگیرم، حکومت را قبول نمیکردم». حق از نظر ایشان میتواند مالی، قضایی، فرهنگی و سیاسی باشد. امروز در مسائل مربوط به انتخابات و حقوق سیاسی روشن میشود که مسئولین باید نگاه یکسانی به افراد داشته باشند و اگر کارنامه اعمال آنها پاک است و فهم سیاسی نیز دارند، چرا برخی پذیرفته و برخی رد میشوند.
وی با تأکید بر اینکه عدالت در همه ابعاد مورد توجه امیرالمؤمنین(ع) بود، تصریح کرد: امروز معتقدیم که حفظ حفظ حکومت واجب است، ولو هر چه پیش آید و چیزی نمیتواند مانع حفظ آن شود. اما باید این را هم توجه داشت که امام علی(ع) میگوید اگر حکومت برای گرفتن حق مظلومی از ظالمی نباشد، نزد من از کفش وصلهدار یا در تعبیرات دیگر ایشان، از عطسه یک بز گَر پستتر است. در نظر امام علی(ع)، حفظ نظام فقط برای این است که کرامت انسان حفظ شده، عدالت در همه ابعاد آن برقرار و جامعه عادلانه اداره شود. نباید تنها اصالت را به نظام و حکومت بدهیم. زیرا امیرالمؤمنین(ع) برای انسان و کرامت انسانی و ستاندن حق مظلوم از ظالم اصالت قائل است.
آرمانها و دغدغههای امیرالمؤمنین(ع)؛ معیار علوی بودن جامعه
حجتالاسلام کاملان بیان کرد: امروز امیرالمؤمنین(ع) برای ما صرفا به عنوان شخصیتی مقدس مورد تعظیم قرار میگیرد که در شب نوزدهم و بیست و یکم ماه مبارک رمضان به دلیل ضربت خوردن و شهادت ایشان عزاداری و نوحهسرایی میکنیم، در حالی که باید آرمانها و دغدغههای ایشان را الگو قرار داده و آنها را معیاری برای سنجش علوی بودن یا نبودن جامعه به حساب آوریم، مثل توصیههای ایشان به امام حسن(ع) درباره ابن ملجم و نیز تعبیرات امام(ع) درباره حقوق ایتام و نظم در امور.
وی خاطرنشان کرد: در جامعه منظم و با حساب و کتاب، اختلاسهای میلیاردی اتفاق نمیافتد. چه اشکالی در کار است که تا این حد هرج و مرج و بیقانونی در جامعه وجود دارد؟ اگر در اداره جامعه نظم وجود داشته باشد، اینقدر رسواییهای مالی و غیرمالی به بار نمیآید. مشخص میشود که ما توصیهها و دلمشغولیهای حضرت را به هیچ گرفته و تنها به سینهزنی، گریه و عزاداری برای آن حضرت پرداختهایم. اتفاقا همان فرد اختلاسگر سر تا پا سیاه میپوشد، ریش بلند گذاشته و انگشتر به دست میکند، چون جای اصل و فرع در جامعه ما کاملا عوض شده؛ اصل و اساس عدالت، نظم در امور و توجه به فقرا و ایتام است، ولی بعضا در فرهنگ امروز جامعه ما، برای برخی به نوعی تنها پیراهن سیاه پوشیدن، انگشتر به دست کردن و شرکت در مراسم سوگواری، اصل و اساس کلی به حساب میآید.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) در اداره حکومت کاملا نظم را رعایت میکرد، توجه ایشان به مردم بود، گروهگرا و حزبگرا نبود، ولو آن گروه و حزب از شیعیان درجه یک حضرت بودند. امام روزی در حال عبور از جلوی دکه القضاء یا همان دادگاه بودند، صدای قاضی را شنیدند که بر سر متهم فریاد میکشید. ایشان پس از رسیدن به دارالعماره حکم عزل آن قاضی را که رئیس یکی از قبایل بزرگ شیعه در کوفه و از شخصیتهای بزرگ و شناخته شده و از طرفداران حضرت بود، صادر کردند. آن فرد به حکم صادره اعتراض کرد و حضرت فرمودند حق نداشتی بر سر متهم فریاد بزنی، اگر اتهام او ثابت شد، بر اساس قوانین شرع و عرف او را مجازات میکنیم، ولی تا قبل از آن حق نداشتی با صدای بلند به متهم توهین کنی».
وی افزود: بسیاری از افرادی که دست به دزدی و اختلاس زدهاند، افراد عادی نیستند، اگر سابقه آنها را در نظر بگیرید، میبینید چقدر ظاهرسازی و سینه چاک کردهاند و به خاطر قیافههای بهظاهر مومن و حزباللهی خود توانستهاند این غلطها و کارها را انجام دهند، مثل خاوری، رئیس سابق بانک ملی که در جلسات حاضر میشد و حرفهای به ظاهر حزباللهی میزد. همین قیافه به او کمک کرد تا بتواند آنطور دزدی و اختلاس بکند.
انتهای پیام