در حکمت شماره 74 نهجالبلاغه امام علی(ع) آمده است: «كُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ؛ هر چه شمردنى است به سر رسد و هر چه چشم داشتنى است، در رسد».
معدود؛ آنچه به شماره درآید - شمارش پذیر- شمرده شده. معدود یا شمرده، واژهای است که عدد، بر شماره آن دلالت میکند، به عبارت دیگر آن چیزی که مورد شمارش قرار گرفته، معدود است. مانند سی سال، یک کتاب و... که در این مثالها، «سال» و «کتاب»، معدود و «سی» و «یک» عدد هستند. در ریاضیات اگر بتوان بین اعضای یک مجموعه و زیرمجموعهای از اعداد طبیعی تناظر یک به یک برقرار کرد، میگوییم آن مجموعه «شمار» است.
گرچه این سخن امام علی(ع) با توجه به حکمت پیشین، نوعی تذکر به حتمیت یافتن مرگ قلمداد شده است و انقضای زندگی و سررسید عمر از آن برداشت شده، اما در خود واجد مفاهیم فلسفی و دقیق دیگری نیز است. در بخش اول این سخن، همه شمارش پذیرها، سرآمدنی و لذا دارای پایان و با انتها نامیده شدهاند. و در بخش دوم، همه چشمداشتیهای همراه شده با مقدمات قطعی، رخ دادنی تلقی شدهاند. این «کل»، هرچند زندگی و مرگ را بهعنوان دو مصداق مهم در دوبخش اول و دوم سخن در بر میگیرد، اما عمومیت و اطلاق گستردهتری از این مفاهیم دارد. گویی امام(ع) قاعدهای عام و حقیقتی فلسفی و موضوعی علمی را بیان میکند.
شمارش پذیربودن موجودات به معنای تعدد و تکثر داشتن آنها در خارج است و ماده بر حسب طبیعت خویش واجد این ویژگی است. ماده و میدان دارای ویژگی کمیتهای گسسته و کوانتیده (ماده از کوارکها و میدان از بوزونها) هستند و از اجزا و ترکیب اجزا شکل گرفتهاند، همین عامل، ماده مرکب را نیازمند اجزا خویش و ترکیب کننده آن اجزا میکند؛ لذا با از بین رفتن آن پیوندها و جدا شدن آن اجزا از یکدیگر، آن جسم منقضی شده، قالب آن فرو خواهد ریخت و پایان خواهد پذیرفت. شمارشپذیری نشانه و علامت گسستگی و کوانتیده بودن است و این گسستگی، ماهیت ماده را انقضاپذیر و مدت دار و با منتها خواهد کرد.
از سوی دیگر در ریاضیات اگر اعضای مجموعهای محدود و شمارشپذیر باشند، آن مجموعه متناهی خواهد بود و در غیر این صورت مجموعه نامتناهی خواهد شد. مجموعه جهان مادی و آنچه درآن است، کمّی و شمارش پذیر است، یعنی:1- دادههای جمعآوری شده براي آن به صورت اعداد است، 2- قابل شمارش و اندازهگيری است، 3- از نظر كميت تغيير میكنند 4 - اختلاف مقادير آنها را میتوان با عدد ثبت كرد و آنها را با هم جمع كرد مانند: تعداد كتابهای كتابخانه، نمره، قد و وزن. همچنین این مجموعه، گسسته و کوانتیده است، یعنی: 1- بين دو واحد آن هر نقطه يا ارزشی را نمیتوان انتخاب كرد، 2- عملا اعداد صحيح را میپذيرند و 3- قابل شمارش هستند؛ لذا با این ویژگیها جهان مادی مجموعهای متناهی و پایان دار بوده و به تعبیر علی(ع) از ماهیت منقضی شونده برخوردار است.
بخش دوم سخن به وقوع حتمی همه پیشامدهای چشمداشتی و مورد توقع پرداخته است. قطعاً این بخش از سخن در ارتباط با بخش پیشین طرح شده است. معنای آن چنین میشود که با پذیرش ماهیت پایان پذیری برای جهان مادی، و اجتماع عوامل فروپاشی که در بطن و ماهیت فسادپذیر خود ماده نهفته است و منبعث از همان خاصیتهای پیش گفته است، توقع و چشمداشت وقوع این سررسید، حتمی است و اینطور نیست که از آن گریزی باشد. این قاعده علیت است که وقتی علت وقوع حاضر باشد، معلول نیز قطعاً به دنبال خواهد آمد. از سوی دیگر گویی با این نحوه بیان، امام علی(ع) میخواهد به ما بگوید که وقوع چشمداشت یک پیشامد در جهان مادی نتیجه همان ویژگی گسستگی و شمارش پذیری و مدتدار و انتهادار بودن است. مگر رخدادهای طبیعی و مادی جز همین ایجاد ترکیبها و یا تجزیه مرکبها در سطوح و مرتبههای ریز و درشت است؟ حتی این قاعده در پیوندها و پیمانهای بین گروهها و افراد و ملل نیز سرایت دارد، این گروهها و ترکیبات بشری نیز به حسب همین خصلت گسستگی واحدها، در معرض فروپاشی و جدایش و یا تالیف و ترکیباند و نگهداری آنها در کنار یکدیگر نیازمند صرف انرژی است! آنچه بر روی زمین است، فانی شدنی است و آنچه در پایان باقی میماند، فقط خداست.
یادداشت از داریوش اسماعیلی؛ معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام