به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کتاب «به جهان فلسفه خوش آمدید»، نوشته مارک بی وودهوس و ترجمه میلاد ربیعی است که به همت انتشارات کتاب طه روانه بازار نشر شده است.
این کتاب دروازهای برای ورود آگاهانه به هزارتوی اندیشه است. کتابی ساده، روان و خوشخوان که به خواننده میآموزد چگونه قدم به قدم و بیهیچ واهمه به مصاف جدیترین پرسشهای زندگی برود و با به دست آوردن تصویری روشن از فضای مسئله، پاسخهای بیفرجام را از دایره انتخاب بیرون بگذارد و به بهترین پاسخ نزدیک شود.
تشخیص موضوعات فلسفی، چرا فلسفهورزی کنیم، پیشرفت فسلفی، فلسفهورزی آغاز کار، فلسفهورزی: بررسی بیشتر، مغالطههای رایج، فلسفهخوانی و نگارش فلسفی عناوین این اثر را شامل میشود.
این کتاب نه تنها مدخلی راهگشا برای آشنایی عموم علاقهمندان با فنون فلسفهورزی است، بلکه راهنمایی بسیار مفید برای دانشجویان نوآموز رشته فلسفه خواهد بود و به سبب ساختار و سبک نگارش و داشتن تمرینها میتواند درسنامهای برای آغاز مطالعات فلسفی باشد. علاوه بر اینکه به دانشجویان در طرح و پیریزی پرسشهای عمیق، پروراندن آنها و نهایتاً تبدیل کردنشان به مقالاتی عالمانه و محققانه کمک خواهد کرد.
نویسنده که ویراستهای متعددی از این کتاب را ارائه کرده است در ویراست اخیر هدف خود را مطالعه اجمالی فلسفه دانسته و میافزاید: تلاش میکنم این هدف را بدون بررسی مسئلهها و جنبشهای خاص فلسفی محقق کنم. این کتاب برای درسهای فلسفی پیشرفته که پیشنیاز ندارند و دورههای فلسفی که خارج از برنامه تحصیلی علوم انسانی برگزار میشوند، نیز کاربرد دارد.
در این ویراست، فصل دوم بازنگری و مباحث پست مدرنیسم و فمینیسم در آن گنجانده شده است، مطالب فصل ششم نیز کاهش یافته و مثالها و تمرینهای بهروزتری افزوده شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب مینویسد: هدف اصلی این کتاب کوچک این است که خواننده را با چهارچوب کلی چیستی فلسفه آشنا و ورود به این عرصه را آسان کند. امیدوارم این چهارچوب چنان ملکه ذهنتان شود که حتی اگر مطالب بسیاری را در امتحان پایانی فراموش کردید، همچنان در زندگی و شغلتان، دیدگاه انتقادی و فلسفی داشته باشد.
هر فصل این کتاب بخشهای مهم تصویر کلی فلسفه را توضیح میدهد. این فصلها به چنین پرسشهایی پاسخ میدهند: فرق علم و فلسفه چیست؟ چگونه مستقل بیندیشیم؟ آیا فلسفه فایده عملی دارد؟ آیا فلسفه از اساس دیدگاههای شخصی افراد است؟ با این همه، صرف پاسخ دادن به این پرسشها فهمی از فلسفه برایمان حاصل نمیکند، بنابراین چارچوب ما باید همواره با بحث درباره مسائل خاص تقویت و با مثالهایی همراه و پالایش شود. آنچه برای فهم مسائل و نظریههای فلسفی ضرورت دارد، فلسفهورزی است.
نویسنده برای بهرهبرداری بیشتر از کتاب پیشنهادهایی را مطرح کرده که در ادامه بخشی از آنها آمده است: بیشتر بر پنج فصل اول تمرکز کنید. بخشهایی را مرور کنید که با مباحث کلاش مرتبط هستند و به تکلیفها دقت کنید. برای مثال مطالعه فصل هشت مفید خواهد بود. این فصل درباره نوشتن متن فلسفی است. اگر به پیشرفت فلسفی خود شک کردید، فصل سه را مرور کنید. این فصل درباره پیشرفت فلسفی است. باید بتوانید تمام مثالهای کتاب را به بررسیهای کلاسی و آثار فیلسوفان بزرگ ربط دهید.
مترجم این اثر میلاد ربیعی است که درباره این کتاب میگوید: این کتاب به راستی خوشامدگویی به کسانی است که به تازگی وارد جهان فلسفه شدهاند، حتی برای آنهایی سودمند است که میخواهند تصوری از چیستی فلسفه به دست آوردند یا تردید دارند به این جهان پای بگذارند. این کتاب در دنیا چنان پرکاربرد بوده که به ویراست نهم رسیده است. با خواندن آن میفهمیم مسئلههای فلسفی را چگونه تشخیص دهیم، تمایز مسئلههای فلسفی از مسئلههای علمی و الاهیاتی چیست، چرا فلسفهورزی کنیم، انتقادی اندیشیدن یعنی چه؟ دلیل آوردن چرا مهم است، چه تصورات نادرستی درباره فلسفه وجود دارد، چگونه فلسفهورزی را آغاز کنیم و انواع ادعا را بشناسیم، چرا باید به معنای واژههای اصلی دقت کنیم، استدلال چیست و چه نشانههایی دارد، اعتبار و درستی به چه چیزهایی بستگی دارد، استدلال استقرایی و قیاسی چه فرقهایی دارند، استدلال بر چه فرضهایی استوار است و لازمه منطقیاش چیست؟
در ادامه برشهایی از بخشهای گوناگون کتاب آمده است:
*پرسش «چرا فلسفهورزی کنیم؟» برای بسیاری از مردم جنبه کاربردی دارد، به این معنا که «در فلسفه صرفنظر از جستجوی معرفت برای خود معرفت، چه چیزی برای من وجود دارد؟» میتوان به این پرسش پاسخ کاربردی داد.
*اگر در فلسفه به دنبال حقیقت ابدی و رهایی کامل از شک هستید، راه را اشتباه آمدهاید. البته نمیتوان نتیجه گرفت برای ترجیح نظریهای بر رقیبانش هیچ دلیلی وجود ندارد. تأیید پذیری عقلانی هر نظریه فلسفی درجهبندی دارد. فاصله اطمینان قلبی و شکاکیت کامل بسیار است. اگر این نکته مهم را فراموش نکنید، ناامیدی بیدلیل سراغتان نخواهد آمد.
*در بخش دیگری از کتاب آمده است: درگیری انتقادی با فلسفه میتواند باورهای بنیادینمان، یعنی دید کلی ما به جهان و نظام ارزشهایمان را تغییر دهد. تغییر در یکی از این دو ممکن است خوشبختی، اهداف شغلی یا سبک زندگیمان را تغییر دهد، اما چنین منافعی، نتایج فرعی کند و کاو فلسفیاند.
*اشتیاق به درگیری با مسئلههای فلسفی بیشتر هنگامی ایجاد میشود که با حکمی روبرو شویم که به نظرمان از بیخوبن نادرست است. برای مثال، بسیاری از ما هنگام شنیدن جمله «هیچکس نباید مسئولیت کارهایش را بر عهده بگیرد» به شدت ذهنمان درگیر میشود.
انتهای پیام