کمالالدین غراب، پژوهشگر دینی و متون اسلامی و نویسنده، در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، به مناسبت دهم ذیالحجه و عید سعید قربان در خصوص پیشینه قربانی کردن اظهار کرد: شاید بتوان گفت که قربانی کردن در پیشگاه مقام الهی به عنوان یک حرکت انسانی، پاسخ به دعوتی باشد که انسان از سوی ماوراءالطبیعه احساس کرده است و معبودی که در ورای تجلیات مادی قرار دارد.
وی ادامه داد: بشر احساس میکرده است که ماورای طبیعت و نیروهای موجود در ورای صورت ظاهر هستی از او میخواهند به تجلیات و ظهورات ماوراءالطبیعه پاسخ بگویند. بشر گاه از سر ترس، ترس از نیروهایی که احساس میکند در زندگی فرد دخیل است، گاه از سر نفع و به منظور به خدمت گرفتن آن نیروها، جلب رضایت و به کارگرفتن آنان در جهت خواستههای خود و گاه به منظور سپاسگذاری پیشکش و یا قربانی را به محضر آن نیروهای ماورای الطبیعه یا معبود، بت و یا هر موجود دیگر که نزد او ویژگی عبادی دارد، عرضه میداشته است.
قربانی کردن در سنتهای گذشته
این پژوهشگر دینی بیان کرد: قربانی کردن در سنتهای دینی تمام اقوام وجود داشته و تا امروز نیز همچنان با انگیزههای مختلف وجود دارد. البته در اسلام این انگیزهها متفاوت شده است، گاه قربانی به دلیل گناهی که از بشر سر زده و به عنوان کیفر عرضه گشته و به منظور پاک کردن کیفر آن گناه است و گاه از سر عشق و اخلاص.
غراب بیان کرد: در ادیان ابتدایی و حتی پیشرفته و گوناگون قربانی گاه حیوان، شیء و گاه انسان بوده است و در بسیاری از ادیان شرکآمیز انسان در حد کثیری قربانی میشد. گاه در صورت فوت پادشاه یا امپراطور، همسران، فرزندان و سپاهیان او نیز همراه با وی دفن میشدند تا در آن جهان عذابی نبیند و همراهیانی داشته و در جهت جلب نظر به مقام الهی پیشکش میشدند.
وی اضافه کرد: گاه دختران جوان و یا کودکان از طریق پرتاب از صخره قربانی میشدند و گاه به صورت زنده افراد را در آتش میسوزاندند. معمولاً از این قربانیها کسی بهرهمند نمیشد، البته به جز در برخی ادیان ابتدایی، گذشته و شرکآمیز که دختران جوان را به معابد هدیه میکردند تا کاهنان از آنان بهره جنسی ببرند و یا در مواردی دیگر خون قربانیان برای برخی مجاز و برای برخی دیگر غیرمجاز تلقی میشد و گوشت آنان نیز نصیب کاهنان میشد.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: قربانی کردن در همه ادیان وجود داشته و دارد و پاسخ انسان به دعوتی است که در درون خود احساس کرده است که نیروی ماوراء الطبیعه از او انتظار دارد به آن پاسخ دهد و این پاسخ به صورت قربانی و گاه از سر ترس، نفع، سپاسگزاری و با گذشت زمان از سر عشق و اخلاص بهویژه در اسلام برجسته شده است.
نذر؛ پیشکش به درگاه الهی
غراب بیان کرد: در اسلام نذر نوعی قربانی و پیشکش به درگاه الهی از سر سپاسگزاری است و کسی که نذر میکند در حقیقت از خداوند درخواستی دارد و متعهد میشود که بعد از برآورده شدن آرزو خود این پیشکش و قربانی را به درگاه الهی تقدیم کند.
وی ادامه داد: همچنین در اسلام پیشکشهایی به منظور پاک کردن گناه آمده و تثبیت شده است و به صورت برجسته میتوان به سوگند جلاله اشاره کرد که اگر فرد به قرآن و ذات احدیت سوگند بخورد و آن را بشکند باید کیفر آن گناه قربانی کند. این قربانی از حیواناتی همچون گوسفند و شتر تا آزاد کردن بنده و اطعام نیازمندان که در کفاره روزه نیز وجود دارد، شکلهایی از قربانی است.
این پژوهشگر دینی مطرح کرد: در داستان هابیل و قابیل گویی نخستین بار از این کلمه استفاده شده است و خداوند از آنان درخواست میکند برای نشان دادن اخلاص خود، پیشکش و قربانی را به درگاه خداوند عرضه کنند. در روایت آمده است که قابیل دستهای گندم پوسیده و زرد و هابیل یکی از بهترین گوسفندان خود را عرضه میکند و خداوند تنها قربانی هابیل را میپذیرد.
غراب اظهار کرد: در روایتی دیگر نیز اشاره شده است که خداوند میفرماید: «گوشت و پوست قربانی شما به خدا نمیرسد بلکه تقوا، پارسایی، پرهیزگاری و نیت شما به خدا میرسد». چنانچه در آیه 27 سوره مائده آمده است: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَى ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْیُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ» (اى پیامبر! داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه که (هر یک از آن دو) قربانى پیش آوردند پس، از یکى (هابیل) پذیرفته شد و از دیگرى (قابیل) قبول نگشت) و زمانی که قربانی قابیل پذیرفته نشد، گفت: «قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» ( (قابیل) گفت: حتماً تو را خواهم کشت، (هابیل) گفت: خداوند، تنها از متّقین قبول مىکند).
وی افزود: در این آیه، کلمه قربان به معنای تلاشی برای نزدیک شدن به خداوند معنی شده است و در تمام قربانیها این نیت آشکار است و این نزدیک شدن یا از سر ترس، نفع و سپاسگزاری است و نیتهای ناپسند پذیرفته شده نیست.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: قربانی میتواند حیوان، گیاه و محصول طبیعی باشد، چنانچه در برخی ادیان محصولات طبیعی و میوه که طبیعت در اختیار آنان گذاشته تقدیم میشد. در جایی مطالعه کردم که در آتلین برای تطهیر محل تشکیل مجالس خود خوک را قربانی میکردند و در جایی دیگر مردم آتن هنگام قحط وغلا، برای شیوع طاعون و امراض دیگر یک یا چند نفر از افراد بشر را قربانی میکردند و برخی از اقوام باستانی هنگامی که دچار بحرانهای بزرگی میشدند، بچههایی را قربانی میکردند که شمار آنان به 300 تن نیز میرسید.
قربانی انسان
غراب بیان کرد: نخستین باری که قربانی انسان نکوهیده و جای خود را به پیشکشهای غیرانسانی میدهد و به عنوان یک سنت و دستور الهی به بشر ابلاغ میشود، در اسلام به معنای حضرت ابراهیم(ع) تا پیامبر خاتم(ص) است. داستان حضرت ابراهیم(ع) و قربانی کردن حضرت اسماعیل(ع) بسیار روشن است که حضرت ابراهیم(ع) در خواب میبیند که فرزند خود را قربانی میکند و هنگامی که اسماعیل بزرگ میشود و زمانی که پابه پای حضرت ابراهیم(ع) میتواند تلاش کند و راه برود حضرت ابراهیم(ع) در خواب قربانی شدن او را میبیند «يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى» به او میگوید «نظر تو چیست و چه میبینی؟». «قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ» گفت: «ای پدر کاری که به فرمان گرفتی به انجام برسان و به زودی اگر خدا بخواهد مرا از پایداران خواهی یافت».
وی اضافه کرد: داستان بسیار شگفتانگیز است و بحث اخلاص در عمل در آن مطرح میشود و براساس این واقعه برخی از فیلسوفان مانند سورن کیرکگور کتاب نوشتهاند و آن را به عنوان یک آزمون بزرگ الهی بررسی کردند و در رابطه با تردیدهای حضرت ابراهیم(ع) نسبت به این خواب بر خود و سپس بر حضرت اسماعیل(ع) بسیار سخن گفتند تا اینکه بالاخره حضرت اسماعیل(ع) احساس میکند که این موضوع واقعاً یک وحی الهی است.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: بحث انگیزه اخلاص در قربانی در این جا مطرح میشود و اسماعیل به قول دکتر علی شریعتی پاداش عمر مجاهدت و تلاش حضرت ابراهیم(ع) در راه توحید است و پاداش یک عمر انتظار او برای داشتن فرزند است و دوست داشته است که بعد از خود این میراث الهی را به فردی برای ادامه دادن آن تقدیم کند و انتظار داشته است که توحید با مرگ او دفن نشود و وارثی برای انتقال میراث الهی بوده است اما خداوند از او چیز دیگری میخواهد.
غراب تصریح کرد: این داستان دو درس برای بشر دارد اول اینکه خداوند احتیاج به گوسفند، گوشت و خون ندارد، بلکه خداوند اخلاص ما را میخواهد، گویی تولد اسماعیل سبب کم شدن اخلاص حضرت ابراهیم(ع) به خداوند شده است و چیز دیگری در نهاد حضرت ابراهیم(ع) شکل گرفته و رشد کرده و آن عشق به فرزند است و خداوند میخواهد حضرت ابراهیم(ع) را به اخلاص برساند و او را از تمام وابستگیها به دنیا رها کند و اینکه «تو را برای خودم ساختم» را بر حضرت ابراهیم(ع) تجلی کند و حضرت ابراهیم(ع) برای خداوند خالص شود.
خداوند؛ خواهان پارسایی
وی ادامه داد: بنابراین لازم است آنچه را در نهاد او، عشق دیگری ایجاد کرده است از بین ببرد و آن چیزی نیست جز اسماعیل. خداوند میخواهد بگوید که من به این مسائل نیازی ندارم و من اخلاص تو را میخواهم و از طرف دیگری به بشر درس بدهد که خداوند پارسایی و تقوا ما را میخواهد و تشنه قتل یک انسان نیست، بلکه میخواهد نوعدوستی را در ما تقویت کند.
این پژوهشگر دینی گفت: بنابراین در حقیقت این داستان بیانگر این موضوع است که پس از آنکه شما به اخلاص رسیدید، اول از همه این درس را بگیرید که قربانی کردن انسان باطل است و آنچه قربانی میکنید به خدا نمیرسد، بلکه باید به بنده خدا میرسد و این ذبح مزین به نام خداوند باید به فقرا برسد تا فاصلههایی که میان ثروتمندان و فقیران ایجاد شده از بین برود.
غراب بیان کرد: همچنین در این داستان آزمایشی برای اسماعیل نیز وجود دارد و آنگاه که هردو به فرمان خدا گردن نهادند و حضرت ابراهیم(ع)، حضرت اسماعیل(ع) را به پیشانی خواباند، آنگاه خداوند میفرماید: «ای ابراهیم! به راستی روایایت به حقیقیت پیوست و همین اندازه کافی است» در داستان آمده که آن چاقویی که بر گلوی اسماعیل گذاشته شده بود، گردن اسماعیل را نبرید و این به راستی یک آزمایش آشکار و بزرگ است و در برابر آن یک ذبح عظیم و با عظمت را به حضرت ابراهیم(ع) تقدیم کرد و آن را به عنوان سنتی در میان آیندگان نهادیم تا از این پس انسانی قربانی نشود و گوشت قربانی در میان نیازمندان تقسیم شود.
وی افزود: همچنین خداوند در نظر دارد که این نکته را آشکار کند که هدف ما از قربانی کردن، تقاضای اخلاص است و قربانی کردن به معنای تلاش برای از بین بردن وابستگی و انگیزههای دنیوی برای رسیدن انسان به پیشگاه، درگاه و آستانه لطف الهی است و مولوی در این زمینه میسراید: «گاوِ نَفسِ خویش را زوتر بکُش / تا شود روحِ خفی زنده و بهُش»
صدقه؛ نوعی قربانی برای نزدیک شدن به خداوند
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: حضرت ابراهیم(ع) با پذیرفتن قربانی کردن اسماعیل وابستگی خود از دنیا را برید و اخلاص خود را به خداوند نشان داد. به عقیده من حتی صدقه، انفاق و نذر نیز نوعی قربانی و حرکتی برای نزدیک شدن به خداوند است.
غراب گفت: تفاوت انگیزه قربانی در اسلام با دیگر ادیان رساندن نفع به بشر، پر کردن فاصلههای طبقاتی و توزیع ثروت در میان همه اقشار جامعه است، در حالی که در ادیان دیگر قربانی کردن هیچ نفعی ندارد و افراد صرفاً سوزانده و دفن میشوند، اما در اسلام، قربانی کردن نشاندهنده اخلاص فرد به خدا و در جهت رفع فاصله طبقاتی و تقسیم ناعادلانه ثروت در جامعه است.
وی اضافه کرد: علاوه بر آن نوع دیگری از قربانی کردن همچنان در اسلام و دیگر ادیان همچون یهودیت ظهور پیدا کرده است که شاید بتوان آن را قربانی کردن و با عنوان عشق الهی تعبیر کرد.
این پژوهشگر دینی اظهار کرد: نظیر این عشق الهی را میتوان در میان حسین منصور حلاج و عینالقضات همدانی و به تعبیر دیگری شمس تبریزی یافت که خودخواسته و دلخواه قربانی عشق الهی شدند. همچنین امام حسین(ع) و پیروان ایشان نیز به تعبیر دیگر در مسیر عشق الهی تن به مبارزه دادند و از جان خود گذشتند و خود را قربانی حقیقت کردند.
غراب بیان کرد: در این زمینه دو مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی و مثنوی گنجینه الاسرار عمان سامانی، به این داستان پرداختند و هردو کتاب به داستان قیام و شهادت امام حسین(ع) نه به عنوان افرادی که قیام کردند تا حکومت را به دست بگیرند، بلکه به عنوان کسانی که شیفتگی و عشق بزرگ الهی داشتد، قیام کردند.
وی ادامه داد: همچنین داستان گنجینه الاسرار نیز بسیار دلکش و زیباست و در این داستان خداوند جام عشق الهی خود را عرضه میکند و به بشر میگوید که هرکس میتواند به اندازه ظرفیت خود بنوشد و پیامبران هر کدام به اندازه ظرف وجودی خود از آن مینوشند، اما کسی نیست که همه جام را بنوشد و خداوند منتظر است که کسی که جام عشق الهی را کامل بنوشد و بلاهای آن را به جان بخرد.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: در جایی از این کتاب نوشته شده است که «ای قدح پیما درآ، هوئی بزن/ گوی چوگانت سرم،گوئی بزن/چون بموقع ساقیش درخواست کرد/ پیرمیخواران ز جا، قدراست کرد/ زینت افزای بساط نشأتین/ سرور و سر خیل مخموران حسین/ گفت آنکس را که میجویی منم/ باده خواری را که میگویی منم/ شرطهایش را یکایک گوش کرد/ ساغر می را تمامی نوش کرد/ بازگفت از این شراب خوشگوار/ دیگرت گر هست یک ساغر بیار»
غراب گفت: در مثنوی نراقی نیز این عشق الهی نشان داده میشود و شهادت امام حسین(ع) را نوعی رفتن به سمت تجلی عشق الهی و اثر کردن آن در وجود امام حسین(ع) تعبیر میکند و شهادت ایشان را از سر عشق میدانند و شاید این نوع عشق نیز نوعی قربانی کردن انسان تلقی شود و با قربانی کردن انسان در ادیان ابتدایی تفاوت دارد و در واقع جان باختن در راه حقیقت است.
انتهای پیام