به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، احسان شریعتی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، شامگاه گذشته، هفتم شهریورماه در آیین بزرگداشت استاد محمدتقی شریعتی با عنوان «جان جهان دانش و اخلاق» که در تالار شهر مشهد برگزار شد، در خصوص روش پدربزرگ خود در بیان و سخن از دین اظهار کرد: استاد شریعتی با روش دیالوژیک و گفتوگویی به جای خشونت، به فهم دیگری میپردازد. ضمن این که ما زمانی میتوانیم با دیگری دیالوگ کنیم که خود را در جای دیگری قرار داده و برای او حق و حقوقی قائل شویم و دکتر علی شریعتی در کلاسهای خود در دانشگاه فردوسی مشهد چنین روشی را به کار میگرفت و آن را از پدرش فراگرفته بود.
وی افزود: میراث فرهنگی استاد شریعتی در وجوه مختلف میتواند بررسی شود؛ ایشان مفسر قرآنی است که سبک و روش جدیدی آورده است. البته خود معتقد بودند که منظور از تفسیر نوین، تفسیر نویی از قرآن نیست؛ بلکه این تفسیر، به معنای تفسیر قرآن بوده و نیز از آنجا که یکی از نامهای قرآن، «حدیث» است، پس تفسیر نوین، یعنی تفسیر متنی که باید نو باشد.
شریعتی ادامه داد: زمانی که استاد شریعتی از وحی و دین سخن میگفت، بارزترین ویژگی او آن بود که این تجربه را با تمام وجود میزیست و زمانی که وقایع صدر اسلام را توصیف میکرد، به واقع متأثر میشد؛ چنان که این واقعه امروز رخ داده و بر آن میگریست. محمدتقی شریعتی، یک انسان دینی به معنای عمیق کلمه بود، ایشان از یک خانواده روحانی بود و با این وجود، این خانواده بیشتر حکیم و اهل فلسفه بودند؛ لذا به یک سنت فلسفی متعلق هستند.
وی اضافه کرد: در دهه 20 پس از اشغال ایران، در شهر مشهد شرایطی پیش آمد که مشابه شرایط پس از انقلاب 57 بود؛ به این معنا که نوعی بازگشت پس از یک دوره دیکتاتوری 20 ساله به امر دینی به شکل سنتی، یعنی هیئات دینی، مذاهب و مناسک و آیینهای سنتی که پیش از آن محکوم و سرکوب و حال آزاد شدند، صورت گرفت و مردم به شکل تناقضآمیزی با اشغال ایران توسط ارتش سرخ احساس آزادی میکردند؛ به این معنا که از این آزادی اینگونه استفاده کردند که اکثر مردم و توده مذهبی شهر به مذهب سنتی بازگشت کنند. در مقابل، روشنفکران به قطب مارکسیست و حزب توده گرایش یافتند و صحبت از عدالت و صلح و چنین آرمانهایی، اکثریت روشنفکران ما را به سمت خود کشانده بود.
گفتوگویی در مورد حقیقت دین
شریعتی ضمن اشاره به این که روش استاد شریعتی به عنوان یک نوآور و بنیانگذار در دهه 20، روش گفتوگویی است، ادامه داد: امروزه میدانیم مفهوم گفتوگو در عرصه عمومی و به ویژه در تاریخ فلسفه از سنت خود سقراط آغاز میشود و نیز افلاطون اندیشه را گفتوگوی نفس با خود میداند. اما در اینجا منظور از دیالوگ، گفتوگو با غیریت و دیگران است.
این استاد فلسفه دانشگاه تهران اضافه کرد: در دهه 20 که چنین گرایشات و ایدئولوژیهای جدید ورود پیدا کرد و گرایشات آزادی برخی مردم به سنت و روشنفکران به تجدد شکل گرفت، از آنجا که به شکل سطحی، التهابی، هیجانی و احساسی بود، با زد و خورد فیزیکی و خشونتآمیز نیز مواجه میشدیم. در اوج این خشونت و درگیریها، استاد شریعتی با روش دیالوژیک و گفتوگویی به خیابانها میرود و با روشنفکران و سنتیها وارد گفتوگو میشود؛ لذا گفتوگویی را در مورد حقیقت دین شکل میدهد.
وی در خصوص هدف از ایجاد کانون نشر حقایق اسلامی توسط محمدتقی شریعتی گفت: کانون حقایق دین به این معنا است که حقیقت دین در چه چیزی است؟ که البته مواجهه انسان مذهبی آنطور که دینشناسان بزرگ گفتهاند، امری قدسی است. به این معنا که وجه مشترک بین ادیان حتی خدا نیست. چرا که برخی ادیان خدای شخصی ندارند؛ اما امر و وجه قدسی دارند؛ لذا امر قدسی فراتر از امر الوهی و خدایی است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران با طرح س÷الی در این باره که کانون نشر حقایق اسلامی چرا تأکید خود را بر حقیقت دین میگذارد، بیان کرد: این تأکید به این خاطر است که میخواهد دین را از سنت جدا کند. ضمن این که ما در هر کشور و تمدن فرهنگی یک سنت داریم که با دین آمیخته؛ ولی دین نیست؛ لذا اسلام یا هر ایدئولوژی جدید نیز با سنت آمیخته میشود.
وی ادامه داد: زمانی که از اصلاح دینی سخن میگوییم، به این معنا است که گوهر دین با زنگارهایی آمیخته که میخواهیم آن را پاکسازی و کنیم و بگشاییم. چرا که گاه حقیقت دین، در آیینها و مناسک و سنتهای عرفی و محلی آمیخته و یکی فرض شده و اصلاح دینی این نوع تفکیک و واسازی است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران اضافه کرد: استاد شریعتی از اولین معلمان نظام آموزش و پرورش جدید است که ریشه روحانی دارد و هنگامی که از لباس روحانیت در میآید، با آن جامعه و سنت قطع رابطه نکرده؛ بلکه میخواهد آن را به حقیقتش بازگردانده واحیا کند. همچنین روشهایی که دکتر شریعتی نیز در دانشکده ادبیات و علوم انسانی در مشهد به کار میبرد در زمان خود انقلابی است و از پدرش وام گرفته است.
امر دینی برای استاد شریعتی امری حضوری بود
شریعتی ادامه داد: وجه اخلاقی استاد در کار او مهمترین است و به عنوان فرزند ایشان این جنبه از زندگی و حرکت او از همه جنبهها برای من مهمتر است. به علاوه یکتایی که ایشان در کارش داشت، قابل توجه است. همچنین علم و دانش برای او شغل نبود و اصولاً ایمان و اندیشه را زندگی میکرد؛ لذا در سنت دینی، برای استاد شریعتی امر دینی، امری حضوری بود که آن را میزیست.
استاد فلسفه دانشگاه تهران با بیان این که استاد شریعتی قطب سومی را بین سنت و مدرنیته چپ و راست بنا نهاد، افزود: با بنای این راه سوم ایشان توانست نوعی آشتی بین ایمان و امر توسعه و پیشرفت، آزادی و عدالت ایجاد کند که این راه توسط دکتر شریعتی ادامه یافت؛ لذا علی شریعتی چنان درخششی داشت که خود استاد در سایه قرار گرفت.
وی ضمن بیان این که مشهد همواره مرکز مقاومت فرهنگی در برابر تهاجم بیگانه بوده است، بیان کرد: از خراسان این انتظار همواره وجود دارد و در شرایط کنونی نیز که کشور تهدید میشود، همینگونه است؛ لذا انتظار داریم در خصوص این بزرگداشت و این کانون فرهنگی که استاد شریعتی از بنیانگذارانش بوده است، نقش تاریخی خود را دوباره ایفا کند و به صحنه آید. به علاوه از ما نیز به عنوان بازماندگان آن بزرگان این انتظار میرود که به حرکت نمادینی که توسط گروه چهارسو برای این بزرگداشت انجام شده، خیر مقدم بگوییم.
وی در تکمیل سخنان خود بیان کرد: شریعتی باید مستقل، منتقد و معلم و در بین مردم بماند و میماند و ادامه خواهد یافت.
انتهای پیام