کیومرث فرحبخش، عضو هیئت علمی گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی(ره)، در گفتوگو با ایکنا اصفهان، با بیان اینکه منظور از آرامش روان این است که انسان خالی از نشانههای دغدغه و اضطراب باشد، گفت: انسان برخوردار از آرامش روان، فاقد تنش در جسم و روح خود بوده و در حین انجام یک کار فکر و ذهنش مشغول همان کار است.
وی افزود: آرامش روان یعنی انسان در هر لحظه از زندگیاش همان جایی باشد که هست، به همان چیزی توجه کند که در حال کار کردن روی آن است، فاقد تنشهای بدنی مثل تپش قلب و بیقراری باشد و با برخورداری از این آرامش و تمرکز، فعالیتهایش را در اینجا و اکنون به خوبی انجام دهد تا نتیجه مثبت و مطلوب به همراه داشته باشد، ضمن اینکه رفتار آسیبزننده به خود و دیگری نیز نداشته باشد.
عضو هیئت علمی گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: منظور از آرامش روان، برخورداری انسان از جسم و روحی آرام است که در پرتو آن میتواند در هر لحظه از زندگی خود، فعالیتهایش را بهخوبی انجام دهد و احساس تنش درونی نیز نداشته باشد. این حداقل آرامش روان است.
آرامش روان؛ احساسی توأم با امید و نشاط
فرحبخش ادامه داد: در آرامش روان حداکثری، انسان علاوه بر اینکه از جسم و روحی آرام برخوردار است و فعالیتهایش را به درستی انجام میدهد، در درون خود احساس امیدواری، نشاط، انگیزش و شادابی نیز میکند؛ یعنی از لحظاتی که در حال انجام یک کار است، لذت میبرد، چون خود اوست که این کار را انجام میدهد. گاهی مواقع افراد از انجام کاری خوششان نمیآید و چون دچار تنش میشوند، نمیتوانند آن کار را انجام دهند که نشانهای از اضطراب و فقدان آرامش است؛ در حالی که آرامش داشتن انسان بستگی به این ندارد که کاری را دوست دارد یا نه، همین که خود را متعهد به انجام یک کار دانسته و بدان اهتمام داشته باشد، خود به خود احساس آرامش به وی دست میدهد.
وی با بیان اینکه داشتن برخی نگرانیها برای زندگی لازم است، اضافه کرد: زندگی بدون دغدغه، دلهره و نگرانی معنا و مفهوم ندارد. یکی از عوامل انگیزشی که افراد را به انجام کارها ترغیب میکند، نگرانی است، مثل نگرانی از اینکه سلامتیشان به خطر بیفتد، دچار شکست درسی شوند یا شغلشان را از دست بدهند. این نگرانیها با نشانههای تنش و اضطرابی که بیانگر نوعی اختلال روحی یا روانی است، فرق میکند. برخی از افراد هستند که محرک اصلیشان برای پیشرفت و موفقیت، فقط نگرانی است، یعنی باید از چیزی نگران شوند تا کاری را به درستی انجام دهند.
دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: گاه نگرانی در حدی است که آرامش را از انسان سلب میکند و غیرمنطقی و بیمارگونه میشود، بهگونهای که انسان نمیتواند کار خود را بهدرستی و با تمرکز انجام دهد، نمیتواند مهارتش را نشان دهد و حرف خود را بزند و بر سر کوچکترین مسائل درگیر میشود. اینها نوعی اختلال و آشفتگی روحی و روانی است که نیاز به درمان دارد. البته برخی افراد هستند که داشتن دغدغه برای زندگیشان واقعاً لازم است، یعنی اگر دغدغهای نداشته باشند، تلاش و برنامهریزی نمیکنند و با آسیبها و مشکلات جدی مواجه میشوند.
وی افزود: گروهی از افراد نیز هستند که دغدغه و نگرانی، آنها را وادار به انجام کاری نمیکند، بلکه دستیابی به موفقیت و جایگاه مطلوب، آنها را وامیدارد تا کاری را انجام دهند؛ مثلاً دانشآموزی از ترس اینکه مبادا در کنکور یا دانشگاه مورد نظرش قبول نشود، درس میخواند و این نگرانی، انگیزه درس خواندن را در او ایجاد میکند، ولی دانشآموز دیگری هست که عشق به یادگیری و دستیابی به پیشرفت و موفقیت موتور محرکهاش میشود. هر دوی اینها خوب است، ولی آنهایی که با عشق و علاقه کاری را انجام میدهند، زندگی پربارتر و با نشاطتری دارند.
فرحبخش بیان کرد: افرادی که در زندگیشان همواره نگران، مضطرب و پرخاشگرند، آرامش و قرار نداشته و دلهره و دلشوره دارند، نوعاً نمیتوانند افکار و شرایط زندگیشان را به گونهای مدیریت کنند که دچار این حالتها نشوند؛ بنابراین علم روانشناسی و مشاوره میکوشد افراد را توانمند سازد تا در شرایط بسیار سخت نیز بتوانند زندگیای همراه با نشاط و آرامش داشته باشند و با میل و رغبت به زندگیشان ادامه دهند.
وابستگی به دیگران اضطرابزاست
وی با بیان عوامل مؤثر در دستیابی به آرامش روان، گفت: مهمترین عامل در این زمینه، خود فرد است. هر کس تصمیم بگیرد با اتکا به خودش زندگی موفقیتآمیزی داشته باشد، موفق خواهد شد. اگر کسی معتقد باشد که به رفاه، موفقیت و پیشرفت در زندگی نیاز دارد، ولی با اتکا به دیگران، موفق نخواهد شد و مستعد ابتلا به اضطراب و انواع مسائل و مشکلات خواهد بود.
این استاد دانشگاه افزود: انسان در شرایط سخت زندگی نیز باید تصمیم بگیرد که هم برای خودش و هم برای دیگران آرامش ایجاد کند و از طرف دیگر، با اطرافیان خود ارتباط مناسبی برقرار سازد که یکی از مؤلفههای سلامت روان و آرامش روان محسوب میشود. انسان باید خودش را مسئول برقراری این ارتباط مناسب بداند، نه اینکه انتظار داشته باشد دیگران با او صمیمانه و محترمانه رفتار کنند، تا او نیز ارتباط مناسبی با آنها داشته باشد؛ در واقع نباید آن را مشروط و منوط به رفتار دیگران بداند.
وی اضافه کرد: اگر کسی خواهان موفقیت است، باید بپذیرد که خودش را رشد و پرورش دهد و توانمندیها و استعدادهایش را شکوفا سازد. از طرف دیگر، باید واقعیتهای زندگی را بپذیرد، به هر حال محدودیتهایی وجود دارد و قرار نیست همه چیز مطابق میل و آرزوی ما پیش برود تا احساس خوشبختی و موفقیت بکنیم. ما باید با محدودیتها کنار آمده و تا جایی که میتوانیم، بر آنها غلبه کنیم و اصلاً لذت زندگی را در همین غلبه بر محدودیتها بدانیم، نه اینکه آن را به داشتن امکانات مشروط سازیم، در این صورت، افرادی وابسته به محیط خواهیم بود.
باورهای مذهبی؛ عامل سلامتی و آرامش روان
فرحبخش بیان کرد: قطعاً اعتقادات و باورهای معنوی بهعنوان ارزشی ذهنی که میتواند به ما برای غلبه بر ضعفهایمان کمک کند، نقش مهمی در ایجاد آرامش و شادابی دارد. یکی از دلایل ابقا و پایداری دین در طول تاریخ، همین ویژگی آرامشبخشی آن بوده است. اگر دین فاقد این ویژگی بود، در طول تاریخ در زندگی بشر تداوم نمییافت. پژوهشهای مختلف نشان داده است افرادی که ارتباط مذهبی به معنای واقعی دارند، هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ روحی سالمترند. کتابی لاتین با عنوان سلامتی و مذهب وجود دارد که آمارها و پژوهشهای موجود در آن نشان میدهد افرادی که باورهای مذهبی دارند و خدا در زندگی آنها نقش دارد، نوعاً زندگی سالمتری دارند.
وی ادامه داد: البته افرادی نیز هستند که رابطه مخربی با خدا دارند و تصویری که از وی ارائه میدهند، به جای اینکه مهربانانه و کمککننده باشد، اضطرابآور و مشکلساز است. در مجموع، دین و باورهای مذهبی آرامشبخش محسوب میشود، ولی هر چیزی میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد. بعضاً نوع اعتقاد افراد به دین، بهگونهای است که هم به خودشان و هم به بشریت آسیب میزند، مثل عقایدی که گروههای افراطی مذهبی نظیر داعش دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه به باور بسیاری از روانشناسان، اضطراب و سردرگمی در دنیای مدرن بیشتر شده است، گفت: پاسخ بسیاری از سؤالاتی که انسان در گذشته به راحتی و آسانی میتوانست به دست آورد، امروز با مشکلات و ابهامات زیادی مواجه است. در گذشته اگر کسی راجع به خدا و قیامت سؤال میکرد، پاسخش شفاف و روشن بود، ولی امروزه آنقدر دیدگاهها و فلسفههای گوناگون پدید آمده که باور به امور معنوی را برای انسان دشوار ساخته و سردرگمی او را افزایش داده است.
وی اضافه کرد: متأسفانه بسیاری از این دیدگاهها به جای اینکه کمککننده باشد، اضطرابزا بوده و در واقع دنیای امروز دنیای نگرانی و اضطراب و سرعت است. در دنیایی که همگان میخواهند کارهایشان را به سرعت انجام دهند، سریع به همه چیز برسند و در ایجاد سرعت با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند، خود این سرعت، مسابقه در سرعت و سرعت بخشیدن به مسابقه در سرعت اضطرابزا شده است.
انتهای پیام