به گزارش ایکنا اصفهان، همزمان با ایام محرم یازدهمین نشست از سلسله نشستهای مسئله فولکلور در موزه عصارخانه شاهی وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان به موضوع «دولت شبهمدرن ایراني و مناسک عزاداری» اختصاص داشت.
محسن حسام مظاهری، نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی آیینهای شیعی و نویسنده کتاب رسانه شیعه در این نشست اظهار کرد: پس از جنگ جهانی اول کشورهای جهان سوم درصدد اقتباس از دولتهای مدرن برآمدند. در این میان هم کشورهای غربی به دنبال گسترش این امر بودند و هم نخبگان کشورهای در حال پیشرفت گمان میکردند این نوع دولت راهگشای مشکلات باشد، اما در عمل اقتباسی ظاهری از مدرن بودن، بدون توجه به پیشزمینهها و ویژگیهای جوامع مقصد رخ داد که به آن دولت شبهمدرن میگوییم.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به ظهور شبهمدرنیسم در ایران دوره مشروطه، دوره رضاشاه پهلوی را نخستین نمونه دولت شبهمدرن ایرانی دانست و توضیح داد که چطور او از زمانی که سردار سپه بود با همراهی برخی نخبگان مدرنسازی و دگرگونی ایران به شکل آمرانه را آغاز کرد.
وظیفه دولت مدرن هدایت جامعه نیست
او گفت: دولت شبهمدرن با نظام «باید و نباید» به نقد جامعه میپردازد و شده حتی با استفاده از زور به سمت چشمانداز و هدف برنامهریزیشده خود سوق میدهد، در حالی که وظیفه دولت مدرن هدایت جامعه نیست.
مظاهری تأکید کرد یکی از حوزههایی که دولت شبه مدرن ایرانی در مقطع پهلوی اول، پهلوی دوم به آن ورود پیدا کردند، حوزه اصلاح دین و دینداری بوده و هر سه دولت شعار اصلاح دین و تحقق اسلام ناب و راستین سر میدادند.
او با اشاره به اراده به تغییر و اصلاح مناسک عزاداری در اين دورهها بیان کرد: دولتها در این موضوع 6 ویژگی مشترک داشتند که یکی از آنها تلاش برای کنترل و محدود کردن مناسک عزاداری توسط دولت است. در واقع دولتها که از این ناحیه احساس خطر میکردند، تلاش کردند قدرت دولت مرکزی را در همه سطوح جامعه تسری دهند.
این نویسنده و پژوهشگر دهه اول محرم را عرصه حضور توده مردم عادی جامعه در خیابانها بدون محدودیتهای معمول سایر ایام سال دانست و درباره سایر ویژگیهای مشترک دولتها در محدودیت برای مناسک عزاداری افزود: اراده تغییر و اصلاح مناسک، استفاده از ابزارهای دولت مدرن برای کنترل مناسک عاشورایی و مقاومت مردم در برابر مداخله دولتها، دیگر ویژگیهای مشترک دولتها در این خصوص است. همچنین این برخوردها فقط سلبی نیست و دولتها در این سه دوره، الگوی خود از دینداری را نیز معرفی میکنند.
وی، دیگر ویژگی مشترک دولتها در مقاطع مختلف تاریخی در ایجاد محدودیت برای مناسک عاشورایی را این دانست که این پروژههای اصلاحی دولتها ناکام مانده است.
مظاهری تصریح کرد: شروع اصلاحات دولتی عزاداری به دوره رضاشاه برمیگردد. او قبل از رسیدن به سلطنت برای جلب نظر اقشار مختلف از جمله مذهبیها تلاش زیادی برای تظاهر به دینداری میکرد که البته خالصانه هم نبود. رضاخان به عنوان سردار سپه از سال 1299 تا 1304 تلاش کرد نظر مثبت وعاظ را جلب کند و دسته عزاداری قزاقها و تکیه قزازخانه را راهاندازی کرد که سومین دسته بزرگ تهران بود و خودش هم در آن عزاداری میکرد. او پس از سطنت این روند را با شیبی تدریجی و با انجام سلسله اقداماتی به سمت تحدید عزاداریها تغییر داد.
او با بیان اینکه حکومت رضاشاه از سال 1309 تا 1316 محدودیتهایی آن هم با شعار مبارزه با خرافات مذهبی بر عزاداریها اعمال کرد، گفت: از سال 1309 برخی کارها مانند قمهزنی و برخی آیینها مانند تعزیهخوانی و زنجیرزنی توسط حکومت محدود شد و مطبوعات آن زمان نیز به نقد برخی مناسک عزاداری پرداختند.
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: این محدودیتها به سرعت حتی در شهرهای کوچک و با استفاده از شهربانی و ارتش اعمال شد و از اردیبهشت 1315 تا پایان دوره پهلوی اول در سال 1320 با ممنوعیت کامل مجالس عزاداری مواجه هستیم.
او در بیان استمرار اعمال محدودیت در مناسک عزاداری در زمان پهلوی دوم، محرم سال 1343 را مثال زد و ادامه داد: در دوره پهلوی اول موسسه وعظ و خطابه تأسیس شد تا سخنرانان و وعاظ همسو با حکومت تربیت شوند و این روند در دوره پهلوی دوم نیز ادامه یافت.
آیینهای سنتی و فولکور ریشه در آیینهای باستانی دارند
مظاهری اظهار داشت: در هیچکدام از این مقاطع، الگوهای معیاری که از عزاداری از سوی دولت مرکزی ارائه میشود توجهی به آیینهای سنتی و فولکور ندارد و به این آیینها بیاعتنایی شده و محدود میشوند.
او افزود: این رویکرد اجازه و امکان حیات به خردهفرهنگها و سطوح مختلف فرهنگی را نمیدهد، در حالی که برخی از این آیینها ریشه در آیینهای باستانی ایران دارند.
این نویسنده و پژوهشگر درباره رویکرد دولتهای شبهمدرن در کشورهای دیگر گفت: در ظهور دولتهای شبهمدرن در دنیا تمام کشورها مسیر مشخصی را طی نکردند و به نتیجه واحدی هم نرسیدند و عوامل گوناگون بر این موضوع اثرگذار بود، اما وجود برخی عوامل در ایران باعث شده این دولت شبهمدرن در مقام مصلح ظاهر شود در حالی که میتوانست مانند برخی دیگر از دولتهای شبهمدرن در جهان داعیه اصلاح نداشته و نهایتاً داعیه ساماندهی داشته باشد.
انتهای پیام