به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست علمی «گفتوگو پیرامون صلح امام حسن(ع) یکشنبه 10 آذر در مسجد الرسول (ص) اصفهان و با حضور حجتالاسلام فرشاد توسلی، محمود فروزبخش و بهراد بهشتی از کارشناسات دینی و تاریخی برگزار شد.
حجتالاسلام فرشاد توسلی، در ابتدای این نشست با اشاره به مقوله «اصل ثابت و اهداف متغیر» در حیات سیاسی امامان شیعه، اظهار کرد: درباره صلح امام حسن کتابهای فراوانی نوشته شده است و جالب آن که اکثر این کتابها از بین رفتهاند و کمترمورد توجه قرار گرفتهاند و در آنها نقل وتحلیل واحد هم وجود ندارد. در همین زمینه مقام معظم رهبری قصد داشتند کتابی بنویسند اما وقتی با کتاب صلح امام حسن آل یاسین روبه رو میشوند، تصمیم میگیرند همان اثر را ترجمه کنند.
مصلحت نظام همان مصلحت مردم است
این کارشناس دینی با اشاره به اینکه مصلحت نظام همان مصلحت مردم است، تاکید کرد: تصمیمی که امام مجتبی(ع) اخذ کردند بر پایه فهم مصلحت عمومی جامعه بود و نظر مردم در گرفتن این تصمیم نقش اساسی داشته است. اینکه بگوییم ما تنها به وظیفه عمل میکنیم و نسبت به روان جامعه بیتفاوت هستیم، اشتباه است.
وی گفت: حتی اگر علم امام را هم نادیده بگیریم، معلوم بوده شخصیتی مانند معاویه به قرارداد پایبند نمیماند، اما امام حسن(ع) میخواهند مردم خودشان متوجه بشوند. ایشان قصد داشتند معاویه به تدریج خودش را فاش کند و البته این روش هزینه خودش را هم داشت، اما این آشکار شدن باطن بنی امیه است که در ادامه به امام حسین(ع) اجازه قیام میدهد.
امام حسن را در موضع انفعال نبینیم
توسلی در پایان تصریح کرد: اجازه بدهیم این صلح را طوری تفسیر کنیم که امام حسن را تنها در موضع انفعال نبینیم، بلکه ائمه اطهار را انسانی 250 ساله بدانیم که هر کدام از آنها برای حرکت آینده و در نهایت ظهور مهدی (عج) زمینه سازی کردهاند. در پایان باز باید تاکید کرد که تمام امامان چه با جنگ و چه با صلح اصلی ثابت را دنبال میکردند، ولی بنا بر اقتضائات تصمیمات گوناگونی میگرفتند.
محمود فروزبخش دیگر سخنران این جلسه با اشاره به دوره حکومت کوتاه حسنی، تصریح کرد: حکومت امام حسن (ع) بر سه پایه مشروعیت، جمهوریت و کارکردگرایی بنا شده است و صلح ایشان را نیز باید بر پایه همین سه اصل فهمید. اولین پایه حکومت اهل بیت مشروعیت و حق حاکمیت ایشان است و امام حسن (ع) در صلح خود با معاویه هیچ وقت نگفتند که حق حکومت با اوست، بلکه با این صلح از حکمرانی کنار کشیدند و از حق خود به دلایلی صرفنظر کردند.
پایه حکومت حسنی توجه ویژه به جمهوریت است
,ی ادامه داد: پایه دوم حکومت حسنی توجه ویژه به جمهوریت است، همانطور که شروع چنین حکومتی با بیعت و اساس آن با خواست مردم بوده است. همچنین دعوت مردم به حضور در جنگ با روشنگری و اقناع افکار عمومی صورت میگرفته و در این باره اکراهی در کار نبوده است. در نهایت هدف از تشکیل حکومت اسلامی تربیت نفوس، رشد وتعالی و قرب الی الله است که اساسا چنین هدفی با اجبار و سرکوب محقق نمیشود.
این کارشناس تاریخ تاکید کرد: عامل اصلی صلح امام حسن، خسته شدن مردم آن زمان از جنگهای داخلی بود تا آن جا که مردم شعار میدادند «البقیه البقیه» و این شعار که «میخواهم زندگی کنم».
فروزبخش با اشاره به کارکردگرایی به عنوان سومین رکن حکومت امام حسن (ع) افزود: اگر امام حسن در جنگ مغلوب میشدند مسلمانان واقعی همگی به هلاکت میرسیدند و اگر جنگ طول میکشید، رومیان در مغرب بلاد اسلامی فرصت مییافتند که به سرزمینهای اسلامی دست درازی کنند و اصلا در چنین شرایطی پیروزی امام حسن(ع) هم محال بود. در این شرایط امام با پذیرش صلح متوجه افکار عمومی شدند و بعد از آن که معاویه تمامی مفاد صلح نامه را زیرپا گذاشت، مردم آگاه شدند. این همان نگاه کرکردگرایانه است گه به صورت نظام مند متوجه هدف و نتیجه نهایی میشود و مصلحت در این چارچوب مورد توجه قرار میگیرد.
افکار عمومی در حکومت اسلامی اصالت دارد
وی در پایان سخنانش گفت: افکار عمومی در حکومت اسلامی اصالت دارد و گاهی اوقات تصمیات سیاسی نه برای عملی خاص، بلکه برای تغییر جهت دادن به افکار عمومی انجام میشود. امام حسن خطاب به جر ابن عدی، که مخالف صلح است، میگویند: «ای حجر همه مردم آنچه را تو دوست داری دوست ندارند و نظرشان نظر تو نیست». با تمام این اوصاف صلح امام حسن در شراط آن زمان اقدامی صحیح بود اما مسلمانان باید دقت کنند تا مسیر منتهی به صلح دیگر به امام تحمیل نشود.
پیشفرضهای کلامی خود را به گزارشهای تاریخی تحمیل نکنیم
بهراد بهشتی، کارشناس دینی به عنوان سخران آخر این نشست، پیش از ورود به اصل بحث خود دو تذکر را یادآوری کرد. نخست آنکه ما نباید پیش فرضهای کلامی خود را به گزارشهای تاریخی تحمیل کنیم و دوم آنکه آن چه از تاریخ اسلام به ما رسیده است با توجه به تحریفهای خواسته و ناخواسته، نمیتواند صددرصد صحیح و قابل قبول باشد و بعضا در این زمینه تعارضات و تناقضاتی بین روایتهای تاریخی وجود دارد.
این پژوهشگر علوم دینی در ادامه افزود: پرسش اساسی آن است که آیا صلح امام حسن (ع) استثنا بوده یا قاعده؟ در این سالها کلیشه ذهنی این گونه صورت گرفته است که صلح امام حسن حرکتی تحمیلی و اضطراری و حرکت امام حسین (ع)، اختیاری بوده است. برای پاسخ به این پرسش باید واقعه عاشورا و اثرات آن را مرور کنیم.
وی با اشاره به اینکه حرکت امام حسین با چهارگونه واکنش مواجه شده است، گفت: دو واکنش اول کوتاه مدت بوده که اولین آن به سبب پشیمانی و سرزنش صورت گرفته و قیام توابین نام دارد و دومین واکنش از سر انتقام بوده و توسط مختار صورت پذیرفته است.
بهشتی، دو واکنش بلندمدت نسبت به واقعه عاشورا واکنشهای قیام وقعود نامید و توضیح داد: سادات حسینی به دو گروه سادات زیدی و سادات جعفری تقسیم میشوند. سادات زیدی در ائتلاف سادات حسنی عمدتا واکنش قیام را در پیش گرفتند تا آن جا که گفتند کسی امام مسلمین است که از نسب فاطمه باشد و با شمشیر قیام کند و اطاعت از چنین امامی واجب است. ایران و به خصوص مناطق شمال پایگاه گرایشات شیعی بود.
وی با بیان اینکه سادات جعفری منش و روش صلح حسنی را دنبال کردند، تصریح کرد: در میان روش سادات جعفری، امام حسین (ع) تبدیل به یک استثنا شد، برای مثال میبینیم که در فاجعه حره، امام سجاد (ع) دخالت نکرده و شهر مدینه را ترک میکند. درست در همین زمان است که شرط تاثیرگذاری به امربه معروف و نهی از منکر اضافه و تاکید میشود که جهاد باید به اذن امام معصوم باشد. در چنین نگاهی قیام اصلی به آخزالزمان حواله داده میشد.
این پژوهشگر علوم دینی در پایان سخنانش گفت: تا همین قرن اخیر هم امام حسین وسیلهای صرفا برای کسب ثواب و عاشورا تنها برای روضه و گریستن بود تا آن که به واسطه تلاشهای شخصیتهایی مانند صالحی نجفآبادی و شریعتی، نظریه قیام دوباره مطرح شد.
انتهای پیام