به گزارش ایکنا از اصفهان، لطفالله هنرفر تاریخدان، اصفهانشناس، نویسنده و استاد دانشگاه در سال 1298 هجری شمسی در محله قدیمی شیخ یوسف اصفهان دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را در مکتبخانه امجدیه آغاز کرد و سپس در دبستان نوریه و حکیمنظامی و دبیرستان صارمیه ادامه تحصیل داد.
او در سال 1316 موفق به دریافت دیپلم ممتاز از نخستین دوره دانشسرای مقدماتی شد و در سال 1320 از دانشسرای عالی دانشگاه تهران به عنوان رتبه اول به درجه لیسانس در رشته تاریخ و جغرافیا دست یافت.
او همزمان با تدریس در دبیرستانهای اصفهان به تحصیل در مقطع کارشناسیارشد پرداخت و سپس وارد دوره دکتری شد. رساله دکتری مرحوم هنرفر با عنوان «الواح و کتیبههای اسلامی در آثار و ابنیه تاریخی اصفهان و نواحی اطراف آن» در سال 1341 با راهنمایی مرحوم سعید نفیسی به درجه عالی به پایان رسید.
مرحوم هنرفر و مرحوم باستانی پاریزی از نخستین کسانی بودند که مدرک دکترای دانشگاه تهران را دریافت کردند. استاد هنرفر از سال 1331 تا سال 1339 ضمن تدریس، مأمور خدمت در اداره باستانشناسی اصفهان شد. عضویت در انجمن آثار ملی، شورای حفاظت آثار تاریخی اصفهان، کنگره جهانی ایرانشناسان و مدیریت اداره باستانشناسی اصفهان این فرصت را فراهم آورد تا پس از سالها پژوهش کتابخانهای و تحقیقات میدانی و گفتوگو با معماران و استادکاران بناهای تاریخی، کتاب ارزشمند «گنجینه آثار تاریخی اصفهان» را منتشر کند که برنده جایزه بهترین کتاب سال شد.
استاد لطفاله هنرفر پس از 26 سال خدمت به فرهنگ اصفهان در سال 1346 به دانشگاه اصفهان دعوت شد و گروه آموزش تاریخ را در دانشکده ادبیات و علوم انسانی پایهگذاری نمود و نخستین درجه استادی تاریخ را در دانشگاه اصفهان کسب کرد. او پس از 41 سال و 8 ماه خدمت رسمی با تقاضای خود در اول خردادماه 1358 به افتخار بازنشستگی نائل شد و به ادامه تحقیقات خود پرداخت.
حاصل تلاشهای ایشان علاوه بر گنجینه آثار تاریخی اصفهان، چندین کتاب و دهها مقاله است. دکتر لطفاله هنرفر سرانجام در نهم آذرماه 1385 بر اثر بیماری کلیوی در بیمارستان الزهرا(س) اصفهان درگذشت و در قطعه نامآوران باغ رضوان به خاک سپرده شد.
خدمات بیشائبه مرحوم هنرفر مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان را بر آن داشت تا نسخه الکترونیکی مجموعه مقالات وی را تهیه و در مراسمی با حضور دوستداران او در کتابخانه مرکزی رونمایی کند.
مهدی کیوان اصفهانشناس و استاد تاریخ دانشگاه اصفهان در سخنان خود در این مراسم، مرحوم هنرفر را متعلق به نسلی دانست که قدم در راه تجدد برداشت و جای او در مرز میان سنت و مدرنیته بود، به همین دلیل مرحوم هنرفر شایسته ستایش است.
به گفته وی، او از نظر گفتار و رفتار انسانی مدرن ولی از نظر تفکر مردی سنتی بود و در پندار بیشتر گرایش به سنت داشت.
کیوان مشکلات جامعه امروز را مربوط به روشنفکران، متجددان، تحصیلکردگان و دانشگاهیان و ارباب مناصب دانست و تأکید کرد که مسئولان باید پای سخنان و درددل پژوهشگران و دلسوزان بنشینند.
این استاد دانشگاه مشکل امروز جامعه را غیبت فکر در اعمال و رفتار ما دانست و اظهار داشت: دیگر اثری از زبان انتقال فکر در بین رجال سیاسی و دانشگاهیان ما به چشم نمیخورد.
کیوان با بیان اینکه متأسفانه ادبیات ما نوستالژیک و تماماً در حسرت گذشته است و نه برای حال دستاوردی دارد و نه برای آینده، ادامه داد: درست است که به سعدی، حافظ و فردوسی افتخار میکنیم اما چرا در شعر امروز کسی بالاتر از آنها پیدا نشده است؟
این اصفهانشناس با انتقاد از اینکه در اصفهان بسیار مدعی بهترین بودن هستیم، تأکید کرد که فرهنگ ایرانی در خود مانده است و باید دست از خودفریبی و خودستایی برداریم و با حفظ گذشته با تجدد آشتی کنیم، در حالی که با تجدد قهریم و از آن میترسیم.
کیوان با بیان اینکه ملتی که به آثار تاریخی خود نیندیشد ماندنی نیست، گفت: دکتر هنرفر یکی از افرادی بود که برای مرمت آثار تاریخی اصفهان به مسئولان وقت نامه نوشت که قدم بسیار بزرگی بود و به همین دلیل او را انسان مدرنی میدانم. حفظ آثار تاریخی جزو تجددخواهی است نه ماندن در گذشته.
این استاد دانشگاه، هویت را یکی از عوامل سلامت نفس و روان دانست و تصریح کرد: اصفهانی بودن افتخار است اما متأسفانه هویت ما برای جوانان ناشناخته باقی مانده و این در حالی است که مدنیت در ایران از اصفهان ریشه گرفته و اصفهان واقعاً در تمدن خاورمیانه شرکت فعال داشته است.
کیوان با بیان اینکه برخی تجدد و مدرنیته را میکوبند در حالی که خود از تمام ابزار مدرن در زندگی روزمره استفاده میکنند، اضافه کرد: علت ایجاد روشنفکری در اروپا اقتصادی بود که نتیجه آن ظهور افرادی مانند رامبرانت، روسو و ولتر بود. پس کسانی که عصر روشنگری را به وجود آوردند ابتدا شرایط اقتصادی را فراهم کردند. این پدیده در کشور ما در دوره صفویه در حال شکلگیری بود اما استبداد جلوی آن را گرفت.
انتهای پیام