گفت‌و‌گوی آزادانه نخبگان؛ راهکار حل شکاف‌های اجتماعی
کد خبر: 3871658
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۷

گفت‌و‌گوی آزادانه نخبگان؛ راهکار حل شکاف‌های اجتماعی

گروه سیاست و اقتصاد ــ عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان گفت: اگر نخبگان بتوانند در فضایی آزاد و به دور از ارعاب و تهدید راه‌حلی بینابین برای شکاف‌های اجتماعی بیابند، می‌توان از تبدیل این شکاف‌ها به بحران‌های خطرناک جلوگیری کرد.

گفت‌و‌گوی آزادانه میان نخبگان؛ راهکار حل شکاف‌های اجتماعی

محمدعلی بصیری، عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان، در گفت‌و‌گو با ایکنا از اصفهان، در خصوص انواع شکاف‌های اجتماعی در جامعه ایران، اظهار کرد: یکی از شکاف‌های ملموس در جامعه ایران، شکاف طبقاتی به لحاظ موقعیت اقتصادی و اجتماعی است. اگر در جامعه‌ای سه طبقه ثروتمند، متوسط و فقیر وجود داشته باشد که حجم طبقه متوسط 80 درصد بوده و 20 درصد مابقی بین فقیر و غنی تقسیم شود، با جامعه‌ای متعادل، در حال توسعه و بعضا توسعه‌یافته مواجه خواهیم بود؛ ولی در کشور ما در نتیجه تحریم‌ها و سوءبرنامه‌ریزی و مدیریت اقتصادی، طبقه متوسط مدام کوچک‌تر شده و سهم آن به 30 تا 40 درصد تنزل پیدا کرده و سهم طبقه فقیر به 60 درصد افزایش یافته است. طبقه ثروتمند نیز 10 درصد از جامعه را شامل می‌شود.

وی افزود: این مسئله نوعی شکاف اقتصادی و اجتماعی عمیق در جامعه ایجاد کرده که اگر مهار نشود می‌تواند به بی‌ثباتی، ناامنی، شورش، انقلاب و جنگ منجر شود، کما اینکه آثارش در نارضایتی‌ها و حرکت‌هایی که به موجب آن اتفاق می‌افتد، مشهود است.

عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان نوع دیگر شکاف اجتماعی را شکاف بین‌نسلی خواند و گفت: اکنون در خانواده‌ها، میان پدر و مادر و فرزندان شکاف اعتقادی، ارزشی و هنجاری ایجاد شده است. معمولاً والدین از نوع رفتار فرزندان‌شان با خود ناراضی‌ هستند و معتقدند فرزندان از عقاید و سنت‌های آنها تبعیت نمی‌کنند و متقابلاً فرزندان نیز بر این عقیده‌اند که والدین‌شان آنها را درک نمی‌کنند. اگر قبلاً ازدواج در سنین پایین صورت می‌گرفت، زوجین به حداقل‌ها قانع بودند و تمایل به فرزند‌آوری داشتند، امروز شاهد افزایش سن ازدواج، کاهش تعداد ازدواج‌ها و دوام نداشتن آنها، افزایش طلاق و عدم تمایل به فرزندآوری هستیم. در حال حاضر، جمعیت کشور به لحاظ شاخص‌های بهداشتی رشد غیر قابل قبولی دارد، یعنی کمتر از یک درصد و همه اینها ناشی از شکاف بین نسلی در خانواده‌هاست.

بصیری ادامه داد: نوع دیگر، شکاف میان دولت و ملت به لحاظ سرمایه‌های اجتماعی است و هر چه پیش‌تر آمده‌ایم، این شکاف بیشتر شده و سوءمدیریت‌ها و بعضا دروغ گفتن‌ها، اعتماد عمومی یا همان سرمایه اجتماعی را کاهش یا تقلیل داده است. این نوع شکاف نیز می‌تواند جامعه را ابتدا به نافرمانی مدنی و سپس به اعتراضات، تحصن‌ها، تظاهرات، عدم مشارکت اجتماعی در انتخابات و نهایتاً درگیری سوق دهد.

وی بیان کرد: طی یکصد سال اخیر در جامعه ما بحران تقابل سنت و مدرنیته وجود داشته است و طرفداران این دو جریان همواره در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند و حتی به تنش و درگیری میان سران و نخبگان جامعه بر سر این دو مقوله منجر شده است. این شکاف هنوز هم خود را در جامعه نشان می‌دهد. بخشی از جامعه خواهان توسعه و پیشرفت بر اساس سنت‌های ایرانی - اسلامی است و بخشی دیگر بر توسعه و پیشرفت بر اساس شاخص‌ها و ارزش‌های مدرنیسم غربی آن هم از نوع لیبرال دموکراسی آن تأکید می‌کند. مورد اخیر خود را در جریان متمایل به غرب نشان می‌دهد و حتی بعضاً خواهان گسترش روابط با غرب و امتیاز دادن به آن است و پیشرفت بسیاری از کشورها در مقایسه با ایران را ناشی از همین موضوع می‌داند. در مقابل، بخش دیگر معتقدند که حضور غربی‌ها باعث تخریب زیرساخت‌ها، از دست رفتن استقلال و تضعیف حاکمیت می‌شود. این دودستگی همچنان میان طرفداران مدرنیته غربی و سنت شرقی مطرح است و در گفتار و کردار آنها خود را نشان می‌دهد.

عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان درباره راهکارهای جلوگیری از عمیق‌تر شدن شکاف‌های اجتماعی در جامعه، گفت: در این خصوص، نقش نخبگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حائز اهمیت است. این نخبگان باید در فضایی آزاد و بدون سرکوب، ارعاب، تهدید و برچسب زدن به گفت‌و‌گو بپردازند. هر چقدر آنها بتوانند راجع به مبانی نظری، هنجاری و ارزشی گفت‌وگو کرده، راه‌حلی بینابین برای شکاف‌های اجتماعی بیابند، میان آنها اجماع به وجود آید، نقاط مشترک پذیرفته شده و در قالب برنامه و قانون عملیاتی شود، می‌تواند این بحران‌ها و تهدیدات شکننده و خطرناک را مهار کند، اما اگر این گفت‌وگوها رخ ندهد، ممکن است این تنش به صورت سخت‌افزاری نیز در بدنه جامعه خود را نشان دهد و آن وقت است که کشور با فروپاشی و بحران‌های خطرناک امنیتی روبه‌رو می‌شود. اگر این اتفاقات نیز رخ ندهد، بحران‌های نرمی مثل کاهش جمعیت، پیر شدن جمعیت و به تبع آن، آثار امنیتی بلندمدت یا مهاجرت‌های مغزی و مالی لجام‌گسیخته مستمر که آثار بلندمدت در سرمایه‌گذاری و توسعه دارد، در انتظار خواهد بود.

 

انتهای پیام
captcha