محمدعلی بصیری، عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در خصوص انواع شکافهای اجتماعی در جامعه ایران، اظهار کرد: یکی از شکافهای ملموس در جامعه ایران، شکاف طبقاتی به لحاظ موقعیت اقتصادی و اجتماعی است. اگر در جامعهای سه طبقه ثروتمند، متوسط و فقیر وجود داشته باشد که حجم طبقه متوسط 80 درصد بوده و 20 درصد مابقی بین فقیر و غنی تقسیم شود، با جامعهای متعادل، در حال توسعه و بعضا توسعهیافته مواجه خواهیم بود؛ ولی در کشور ما در نتیجه تحریمها و سوءبرنامهریزی و مدیریت اقتصادی، طبقه متوسط مدام کوچکتر شده و سهم آن به 30 تا 40 درصد تنزل پیدا کرده و سهم طبقه فقیر به 60 درصد افزایش یافته است. طبقه ثروتمند نیز 10 درصد از جامعه را شامل میشود.
وی افزود: این مسئله نوعی شکاف اقتصادی و اجتماعی عمیق در جامعه ایجاد کرده که اگر مهار نشود میتواند به بیثباتی، ناامنی، شورش، انقلاب و جنگ منجر شود، کما اینکه آثارش در نارضایتیها و حرکتهایی که به موجب آن اتفاق میافتد، مشهود است.
عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان نوع دیگر شکاف اجتماعی را شکاف بیننسلی خواند و گفت: اکنون در خانوادهها، میان پدر و مادر و فرزندان شکاف اعتقادی، ارزشی و هنجاری ایجاد شده است. معمولاً والدین از نوع رفتار فرزندانشان با خود ناراضی هستند و معتقدند فرزندان از عقاید و سنتهای آنها تبعیت نمیکنند و متقابلاً فرزندان نیز بر این عقیدهاند که والدینشان آنها را درک نمیکنند. اگر قبلاً ازدواج در سنین پایین صورت میگرفت، زوجین به حداقلها قانع بودند و تمایل به فرزندآوری داشتند، امروز شاهد افزایش سن ازدواج، کاهش تعداد ازدواجها و دوام نداشتن آنها، افزایش طلاق و عدم تمایل به فرزندآوری هستیم. در حال حاضر، جمعیت کشور به لحاظ شاخصهای بهداشتی رشد غیر قابل قبولی دارد، یعنی کمتر از یک درصد و همه اینها ناشی از شکاف بین نسلی در خانوادههاست.
بصیری ادامه داد: نوع دیگر، شکاف میان دولت و ملت به لحاظ سرمایههای اجتماعی است و هر چه پیشتر آمدهایم، این شکاف بیشتر شده و سوءمدیریتها و بعضا دروغ گفتنها، اعتماد عمومی یا همان سرمایه اجتماعی را کاهش یا تقلیل داده است. این نوع شکاف نیز میتواند جامعه را ابتدا به نافرمانی مدنی و سپس به اعتراضات، تحصنها، تظاهرات، عدم مشارکت اجتماعی در انتخابات و نهایتاً درگیری سوق دهد.
وی بیان کرد: طی یکصد سال اخیر در جامعه ما بحران تقابل سنت و مدرنیته وجود داشته است و طرفداران این دو جریان همواره در برابر هم صفآرایی کردهاند و حتی به تنش و درگیری میان سران و نخبگان جامعه بر سر این دو مقوله منجر شده است. این شکاف هنوز هم خود را در جامعه نشان میدهد. بخشی از جامعه خواهان توسعه و پیشرفت بر اساس سنتهای ایرانی - اسلامی است و بخشی دیگر بر توسعه و پیشرفت بر اساس شاخصها و ارزشهای مدرنیسم غربی آن هم از نوع لیبرال دموکراسی آن تأکید میکند. مورد اخیر خود را در جریان متمایل به غرب نشان میدهد و حتی بعضاً خواهان گسترش روابط با غرب و امتیاز دادن به آن است و پیشرفت بسیاری از کشورها در مقایسه با ایران را ناشی از همین موضوع میداند. در مقابل، بخش دیگر معتقدند که حضور غربیها باعث تخریب زیرساختها، از دست رفتن استقلال و تضعیف حاکمیت میشود. این دودستگی همچنان میان طرفداران مدرنیته غربی و سنت شرقی مطرح است و در گفتار و کردار آنها خود را نشان میدهد.
عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان درباره راهکارهای جلوگیری از عمیقتر شدن شکافهای اجتماعی در جامعه، گفت: در این خصوص، نقش نخبگان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حائز اهمیت است. این نخبگان باید در فضایی آزاد و بدون سرکوب، ارعاب، تهدید و برچسب زدن به گفتوگو بپردازند. هر چقدر آنها بتوانند راجع به مبانی نظری، هنجاری و ارزشی گفتوگو کرده، راهحلی بینابین برای شکافهای اجتماعی بیابند، میان آنها اجماع به وجود آید، نقاط مشترک پذیرفته شده و در قالب برنامه و قانون عملیاتی شود، میتواند این بحرانها و تهدیدات شکننده و خطرناک را مهار کند، اما اگر این گفتوگوها رخ ندهد، ممکن است این تنش به صورت سختافزاری نیز در بدنه جامعه خود را نشان دهد و آن وقت است که کشور با فروپاشی و بحرانهای خطرناک امنیتی روبهرو میشود. اگر این اتفاقات نیز رخ ندهد، بحرانهای نرمی مثل کاهش جمعیت، پیر شدن جمعیت و به تبع آن، آثار امنیتی بلندمدت یا مهاجرتهای مغزی و مالی لجامگسیخته مستمر که آثار بلندمدت در سرمایهگذاری و توسعه دارد، در انتظار خواهد بود.
انتهای پیام