هیچ‌ یک از ائمه(ع) در جایگاه عالم طبی سخن نگفتند
کد خبر: 3874427
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۰
حجت‌الاسلام واعظ جوادی در گفت‌وگو با ایکنا:

هیچ‌ یک از ائمه(ع) در جایگاه عالم طبی سخن نگفتند

گروه معارف ــ رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء گفت: علم طب بر مبنای تجربه، حس و عقلانیت تجربی باید پیش برود و اگر احیاناً مطالبی از اهل بیت(ع) نقل می‌شود باید توجه کنیم که آنها در موضع کار طبی و طبابت نبودند و هیچ‌کس به عنوان طبیب به آنها مراجعه نمی‌کرد، کما اینکه خود آنها هم به اطبا مراجعه می‌کردند.

هیچ‌ یک از ائمه(ع) در جایگاه عالم طبی سخن نگفتندطب اسلامی از موضوعات بحث‌برانگیز و چالشی در جامعه است که منتقدان زیادی دارد و در عین حال برخی نیز پایبند به آن هستند. اخیراً یکی از روحانیون حوزه که هوادارانش او را پدر طب اسلامی لقب می‌دهند، کتاب مرجع پزشکی را به آتش کشید که این موضوع با واکنش‌های علمای حوزه علمیه و شخصیت‌های علمی و دانشگاهی مواجه شد. خبرنگار ایکنا اصفهان، در همین رابطه گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی واعظ‌ جوادی‌، رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید: 

ایکنا ــ منظور از طب اسلامی چیست؟ آیا طب اسلامی صرفاً مجموعه‌ای از احادیث و روایات مربوط به بهداشت و سلامتی است، یا اینکه مبتنی بر یک سری تئوری‌ها و نظریات است و اگر اینطور است آیا این نظریه‌ها مورد راستی‌آزمایی قرار گرفته‌اند؟

این نکته در فضای علم دینی که حضرت آیت‌الله جوادی آملی طراحی کرده‌اند قابل بررسی و اظهار نظر است. در منابع وحیانی ما اعم از کتاب و سنت، آموزه‌ها و اصول و فرمول‌های کلی وجود دارد که در حوزه طب انسانی راهگشا است و انسان‌ها می‌توانند براساس یک نظام علمی شناخته شده مورد اعتبار عالمان آن علم از این آموزه‌ها بهره‌مند شوند. اگرچه در طول تاریخ گذشته این امر به صورت روشن و شفاف مورد استفاده قرار نگرفته است، اما این آموزه‌ها همواره وجود داشته و به صورت سنتی و نه به صورت جریان‌های اصیل علمی، بعضاً استفاده می‌شده است. در علوم باید توجه کنیم موضوع علم چیست، موضوع علم طب، بدن انسان است، البته حضرت آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند: «اگرچه بدن انسان موضوع علم طب است، اما این بدن با نفس الهی انسانی آمیخته شده و باید با ملاحظات جدی مورد توجه قرار گرفته و این‌گونه نباشد که داروهایی که احیاناً از حیوانات در آزمایشگاه‌های حیوانی به وجود می‌آید را مناسب انسان بدانیم. فرق عمیقی میان طبابت و تیماری برای حیوانات وجود دارد». این آموزه‌ها لزوماً باید در یک فرایند علمی قرار بگیرند و چون بدن انسان موضوع علم است و این بدن نیز یک موجود مادی است، فرایند علمی این بخش یک فرایند تجربی است و اینگونه نیست که مانند علوم انسانی در یک فرایند علمی ذهنی بتوانیم آنها را بررسی کنیم. گرچه برخی هم این‌گونه بحث‌ها را امروزه حسی و تجربی می‌دانند، اما تردیدی نیست که موضوع علم طب، بدن انسان است و بدن انسان نیز موجودی مادی و طبیعی است و هر چیزی برای آن است باید بر اساس حس و تجربه پیش برود و آموزه‌های وحیانی در این رابطه نقش یک سلسله مبانی را دارند که باید با فرمول‌های حسی و تجربی آزموده شوند.

بنابراین نمی‌توانیم طب اسلامی را مانند فلسفه اسلامی یا فقه اسلامی بدانیم و با توجه به تفاوت موضوعی موجود باید ابزار خاص خودش را استفاده کنیم. مثلاً در علوم تجربی عقلانیت تجربی، در علوم فلسفی عقلانیت تجریدی و یا در علوم ریاضی عقلانیت خاص خودش نیاز است و هر کدام شیوه‌های مخصوص خود را دارند. بنابراین اگر بخواهیم بر اساس آن منابع، مستقیماً وارد دانشی مانند طب شویم، بدون گذر از مسیر طولانی حس و تجربه و دستاوردهای تجربی امکان‌پذیر نیست و باید حتماً از این طریق و با استفاده از قوانین و فرمول‌های پزشکی برای جامعه آماده شود و آنگاه می‌تواند با توجه به تامین منابعش از وحی، به عنوان طب اسلامی تلقی شود. در این زمینه این نظریات در صورتی که فرایند علمی آنها بر اساس روش عقل تجربی و علم حسی استفاده شود می‌تواند برای درست کردن تئوری‌ها به کار برود. تئوری‌ها در حال حاضر ساخته شده نیستند و اینها کلیاتی هستند که بر اساس آن باید تئوری ساخته شود.

ایکنا ــ آیا احادیث مربوط به این موضوع متواتر هستند یا واحد؟ آیا این احادیث قابلیت تعمیم به همه زمان‌ها و مکان‌ها را دارد؟ یا برای شخصی خاص و در شرایطی خاص بیان شده و یا اینکه معصوم به دلیل فقدان امکانات در آن زمان، یک روش درمانی را توصیه کرده است؟

اگر ما نگرشی به جنبه‌های اسلامی داشته باشیم این معنا روشن می‌شود که اسلام علمی را که اعتبار علمی‌اش را از جایگاه عالمان پیدا کرده و روند علمی‌اش را بر اساس شیوه‌های خاص خودش طی کند، مورد احترام و معتبر می‌داند. در گذشته که جناب شیخ‌الرئیس بوعلی سینا، علم طب را نوشت، هرگز عنوان «طب اسلامی» به آن نداد. علم طب بر مبنای تجربه و حس و عقلانیت تجربی باید پیش برود و اگر احیاناً مطالبی از اهل بیت(ع) نقل می‌شود باید توجه کنیم که آنها در موضع کار طبی و طبابت نبودند و هیچ‌کس به عنوان طبیب به آنها مراجعه نمی‌کرد، کما اینکه خود آنها هم به اطبا مراجعه می‌کردند. انبیا و اوصیا و امامان همواره مرجع مردم بودند، اما هیچ کس به عنوان طبیب به آنها مراجعه نمی‌کرد.

توصیه‌های اهل بیت(ع) که به صورت کتاب‌هایی با عنوان «طب‌الصادق» یا «طب‌الرضا» نوشته شدند، اسم‌هایی هستند که گاهاً بر اساس سلیقه نویسنده نام‌گذاری شده در غیر این صورت آنها در مقابل مسائل طبی نظر علمی نداده‌اند. حوزه بنا شده توسط امام صادق(ع) عمدتاً مختص علوم انسانی، فقه، کلام، حدیث و تفسیر و مباحث فلسفی بود، اما هیچ کدام حوزه طب نبود. شاید اشخاصی علاقه‌مند سؤالاتی از امام معصوم می‌کردند و ایشان هم بر اساس منابع غیبی اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار می‌دادند که البته ائمه هیچ کدام در موضع یک عالم طبی سخن نگفته‌اند و خودشان هم اگر بیمار می‌شدند به اطبا مراجعه می‌کردند.

ایکنا ــ همان‌طور که مستحضر هستید، اخیراً یکی از روحانیون کتاب مرجع پزشکی را به آتش کشید؛ به نظر شما این عمل چه پیامدها و تبعاتی به دنبال دارد؟ آیا این اقدام به موج اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی دامن نمی‌زند؟

نه من اینطور فکر نمی‌کنم. ایشان فردی گسسته از حوزه و جریان‌های علمی است که کاری فردی انجام داده است. این فرد در داخل و خارج از کشور هیچ اعتبار علمی نداشته و هیچ‌گاه نیز در مراکز علمی رسمی و غیررسمی حوزه جایگاهی ندارد. این کار نباید به گونه‌ای تلقی شود که عده‌ای آن را محکوم کنند. این مسئله کوچک‌تر از آن است که مورد توجه قرار بگیرد. هم جوامع درونی جامعه اسلامی ما و هم نهادهای علمی کشور و نهادهای خارجی می‌دانند دین و دینداران همواره موافق علم و تجربه در همه رشته‌ها هستند.

فقها خودشان در طول تاریخ به اهل خبره مراجعه کرده و علومی که مبتنی بر عقلانیت تجربی شایسته بود را قبول داشته و به آن رجوع می‌کردند. حال این شخص و این کار اصلاً در سطحی نیست که عده‌ای او را محکوم کنند. اگر کاری بر مبنایی غلط شکل بگیرد باید محکوم شود، اما به نظر می‌رسد که این جریان از ابتدا نیز یک جریان انحرافی بوده و در حوزه نیز طرد شده است. 

انتهای پیام
captcha