سلسله یادداشتهای شرح حکمتهای نهجالبلاغه به قلم مرحوم داریوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی اصفهان از سال گذشته در این خبرگزاری منتشر شده است. یادداشت حاضر در شرح حکمت 114 نهجالبلاغه، آخرین برداشت از این سلسله یادداشتهاست که مرحوم پیش از ترک این دنیای فانی به رشته تحریر درآورد و اینک از نظر شما میگذرد.
در حکمت شماره 114 نهجالبلاغه امام علی(ع) آمده است: «كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ؛ چه بسا كسى كه با نعمتهايى كه به او رسيده، به دام افتد، و با پردهپوشى بر گناه، فريب خورد، و با ستايش شدن، آزمايش گردد؛ و خدا هيچ كس را به چيزى همانند مهلت دادن، نيازموده».
استدراج: از واژه درجه به معنای پله گرفته شده است. به معنای گرفته شدن یا دادن نعمت به صورت یکی پس از دیگری و در اصطلاح، دادن نعمتهای پیاپی به فرد گناهکار است؛ به نحوی که او را از توبه و استغفار و بازگشت باز میدارد و نهایتاً نعمتگیر میشود و عذاب الهی او را فرا میگیرد.
املاء: مهلت دادن خداوند به مجرمین.
علامه طباطبایی(ره) در توضیح این واژگان میگوید: «از آنجا که استدراج، به روش رساندن نعمت بعد از نعمت است و این نعمتها به وسائطی از ملائکه و امر به انسان میرسد؛ لذا از سنت استدراج به صیغه متکلم معالغیر تعبیر آورده شده است. وی همچنین میافزاید، املاء از سنخ قضای الهی است و مختص به ذات باریتعالی است و کسی با خدا در آن شریک نیست. (المیزان، ج ۸، ص ۳۴۷، ذیل آیة ۱۸۳ سورة اعراف)؛ لذا در اغلب موارد قرآنی با صیغه متکلم وحده از آن تعبیر آورده شده است «وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ وَ أُمْلی لَهُمْ إِنَّ کَیْدی مَتینٌ؛ و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد؛ و به آنها مهلت میدهم، به راستی نقشه من، قوی و حساب شده است».(182و 183 اعراف).
باور به این افتادن در سراشیبی پلهکانی سقوط به وسیله رسیدن پیاپی نعمتهای خداوند و رفتن به سوی شکست و گرفتار شدن به عذاب و خشم الهی توسط مهلتهایی که به فرد داده میشود، دارای کارکردهای تربیتی عمیق و تصحیحکنندگی و بازگشتدهندگی بالایی در رفتارهای فردی و جمعی و گروهی است. چه بسا افراد یا گروهها و امتها و جوامع و یا حتی حکومتها و کشورها دچار این نوع از کید خداوند شوند. پوشاندن ضعفها و مشکلات آنها و پنهان کردن نتیجه ناکارآمدیهایشان و تمجیدها و تعریفهایی از آنان، افراد و حاکمان گرفتار این بلا را آرام آرام به سوی تباهی و سقوط پیش خواهد برد. آنچنان که به یکباره و در کمال ناباوری کاخ پوشالی آنان فرو میریزد. در این هنگام با تعجب از خود و اطرافیانشان میپرسند که مگر چه شده! این تعجب و ناباوری حاصل همین غفلت و ناشی از همین استدراج و مهلت دادنهای خداوند است.
باور به احتمال گرفتار شدن در این کید و برنامه حساب شده و مرحله به مرحله میتواند ما را از خواب غفلت و سرخوشی و سرمستی پیروزی و رسیدن پی در پی نعمتها بیدار کند. بازنگری و تصحیح مداوم مسیر نتیجه این باور خواهد بود. این کیدی متین و حساب شده است؛ زیرا انسان معمولا ادامه پیروزیها و استمرار موفقیتهایش را به حساب درستی راه و مسیر خود میپندارد و بنابراین مسیرش را تغییر نمیدهد. به تعبیر این روزها کسی تیم پیروز را عوض نمیکند و همین رمز گرفتار شدن در این دام عذاب خواهد بود.
اما این تدریج از جهتی نشانه مهلتهای پیاپی خداوند نیز هست. او به یکباره عذابش را فرو نمیفرستد و با مهربانی هر بار به ما مهلتی دیگر میدهد، اما ما آن را نه در جهت بالا رفتن که در جهت سقوط و سراشیبی به کار میگیریم. او در هر مرحلهای که بنده گناهکارش قرار گرفته، پلهای را از جایی که فکرش را هم نمیکرده، زیر پایش میگذارد تا بالا بیاید، اما ما پایین رفتن را انتخاب میکنیم. این کید، کید متین و نشانه مهر و لطف خدا به ما بندگان عاصی اوست، اما چه سود که ما نشانهها و آیات راهنمای او را که برای رشدمان در راهمان گذاشته است، تکذیب میکنیم؛ لذا گرفتار این سقوط مدرج میشویم.
یادداشت از مرحوم داریوش اسماعیلی؛ معاون فرهنگی جهاددانشگاهی اصفهان
انتهای پیام