همزمان با شیوع ویروس کرونا، بسیاری از پیروان ادیان ابراهیمی در سراسر جهان برای رفع این بیماری دست به دعا برداشتند. همین امر باعث شد برخی به تحلیل این جریان فراگیر بپردازند و آن را نوعی بازگشت به دین در قرن بیست و یکم قلمداد کنند. حجتالاسلام حسینعلی رحمتی در واکنش به برخی از تحلیلهایی که در این زمینه ارائه شده است، یادداشتی با عنان «خدایی انباری یا شاهد بازاری» تهیه کرده است که متن آن از نظر میگذرد؛
الف) آقای دکتر مهراب صادق نیا در یادداشتی با عنوان «بازگشت به دین» به این نکته اشاره کردهاند که شیوع کرونا و عطف توجه بسیاری از مردم جهان به دعا و خداوند برای دفع این بلا، نشان داد که برخلاف نظر برخی از اندیشمندان، «دین هنوز هم آخرین پناهِ انسان، حتّی در روزگار مدرن است» (کانال تلگرامی «اخلاق در حوزه اجتماع»، ۹۹/۱/۱۲)
ب) در واکنش به موضوع بالا، آقای حسین پورفرج در مطلبی ضمن موافقت با اصل مدعا، گفتهاند: «ما در دوران جدید خدا را در انباری تاریک ذهنمان محبوس کردهایم و تنها در شرایط اضطراری سراغ او را میگیریم. کرونا و شعار «بازگشت به دین» نمایانگر این تصویر از خداست که همانا او «خدایی انبارینشین» است و تنها دینداران در شرایط اضطراری به او رجوع میکنند.» (کانال تلگرامی «مدارِ مردمکِ دیده»، مراجعه: ۹۹/۱/۱۴)
ج) آقای پورفرج با صراحت مشخص نکردهاند (یا دست کم بنده متوجه نشدم) آیا آنچه گفتهاند مورد تایید خودشان هم هست یا خیر؛ ولی از آنجا که آنچه مطرح کردهاند با مضامینی مشابه توسط دیگران هم مطرح شده (و گاه دیده شده عدهای معتقدند این خدا-نهانی درباره خدای اسلام نیز باید اجرا گردد) لازم است درباره آن چند نکته بیان شود.
یک. به نظر میرسد خطای مدافعان نظریه خدای انبارینشین این است که از یک مقدمه معرفتشناسانه، نتیجه هستیشناسانه نادرست گرفتهاند؛ یعنی از این واقعیت که «انسان مدرن معتقد است خدا را باید به کناری نهاد و فقط هنگام اضطرار به او مراجعه کرد» چنین نتیجه گرفتهاند که: «در عالم واقع هم خداوند موجودی کم فایده است که فقط هنگام اضطرار و سختی به کار میآید». در حالی که بین این دو ارتباط ضروری وجود ندارد. همانطور که اگر من از ماشین فقط برای رفتن به محل کار استفاده کنم (و حتی معتقد باشم که این تنها کارکرد آن است) نمیتوان نتیجه گرفت که واقعا تنها کاربرد ماشین همین است.
دو. اگر مطلب بالا پذیرفته شود، میتوان گفت سکولار شدن و «مرگ خدا» در جامعه غربی، نه شکلگیری معرفتی صحیح نسبت به خداوند، بلکه بیشتر «غفلت از وجود خداوند» و دستکاری در سامانه خداشناسی انسان مدرن بود؛ یعنی خدایی که میتوانست در همه عرصههای زندگی حضور داشته باشد، به دلایلی (که بخشی از آن به مبلغان دین در جامعه غربی مربوط میشد) به تعبیر نویسنده، در انبار نهاده شد برای روز مبادایی که آیا بیاید یا نیاید.
سه. چنین خطایی اگر هم درباره خدای مسیحی و جامعه غربی قابل دفاع (یا توجیه) باشد، در مورد خدایی که اسلام معرفی کرده، قابل پذیرش نیست؛ چون خدایی که منابع اسلامی معرفی میکنند، خدایی است که:
اول و آخر و ظاهر و باطن همه چیز است و به همه چیز آگاهی دارد (حدید/3)
خالق و مالک همه چیز است، و از آشکار و پنهان امور خبر دارد(انعام/73)
نظیر ندارد، و شنوا و بینا است (شوری/11)
از رگ گردن به انسان نزدیکتر (ق/16)، و همیشه همراه او است (حدید/4)
همه جا حضور دارد و آدمی به هر سو بنگرد رو به او دارد (بقره/115)
در عین این که امور عالم در ید قدرت اوست(یس/82)، اما کارها را بر اساس قوانین حاکم بر جهان (سنتهای الاهی) تدبیر میکند(فاطر/43) که یکی از آنها انجام امور بر اساس نظام اسباب و مسببات و با اراده و اختیار انسان است. از این رو تغییر هر جامعه به دست مردم آن جامعه است (رعد/11).
برای تنظیم ساحتهای ارتباطی انسان با خودش (اخلاق فردی)، با خدا (اخلاق الهی)، با انسانهای دیگر (اخلاق اجتماعی) و حتی با محیط زیست (اخلاق زیست محیطی)، راهکار و دستورالعمل دارد.
چهار. نتیجه این که خدایی با چنین وسعت حضور، نه موجودی «پردهنشین» در انبار برای روزهای خاص، بلکه «شاهد بازاری» است که همیشه و همه جا در دسترس است. حال اگر آدمی او را فقط به وقت اضطرار بخواند، تقصیر از اوست، نه خداوند. خدا را چه دیدید، شاید فراگیر شدن ویروس منحوس کرونا در اغلب کشورهای جهان، به ویژه کشورهایِ پیشرفته علمی و صنعتی، در این سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم، زنگ هشداری است برای «غفلتزدایی» از انسان عصر حاضر که با خوشبینی (یا غرور) بیش از اندازه نسبت به دستاوردهای دوران مدرن در علم و فناوری، خدا را از زندگی خود غایب کرده بود. شاید این «باد نیازمندی به خداوند» است که وزیده است تا توهمِ «غیبت خداوند» را بر باد دهد، و به آدمی یادآوری کند که در هیچ حال از من گریز و گزیری نداری. پس، مرا بخوان. تا مشتاقانه پاسخت گویم: «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاع» (بقره/186).
انتهای پیام