فلسفه مهدویت؛ احیاکننده دین حقیقی / او منتظِر است و ما منتظَر
کد خبر: 3890024
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۹
محمدمهدی جعفری در گفت‌و‌گو با ایکنا بیان کرد:

فلسفه مهدویت؛ احیاکننده دین حقیقی / او منتظِر است و ما منتظَر

پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه گفت: مهدی موعود به گونه‌ای عمل می‌کند که افراد مدعی دین و دینداری می‌گویند این چنان دینی نیست که می‌شناختیم و نشانه‌هایی نیست که انتظارش را داشتیم و در مقابل او می‌ایستند، اما او دین حقیقی خداوند را آنچنان که پیامبرش و امامان حقیقی و معصوم ترویج کرده‌اند خواهد آورد.

فلسفه مهدویت، اجرای عدالت واقعی است

محمدمهدی جعفری، پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه، در گفت‌وگو با ایکنا اصفهان، درباره فلسفه مهدویت اظهار کرد: خداوند انسان را آفرید و ابزار هدایت یعنی اراده، آزادی انتخاب، آگاهی و دانش و خرد و معرفت را در وجود او سِرِشت. انسان از این ابزارها برای منافع و مصالح خود سود جست، در نتیجه از راه راستی که او را به مقصد والای انسانی خداگونه شدن می‌برد، لغزید و منحرف شد و به جایگاه حیوانی خود فروغلتید.

وی افزود: خداوند باز هم به داد انسان رسید و کلمه رهایی‌بخش و فراآورنده به سطح انسانیت را به سویش انداخت. انسان به ریسمان استوار کلمه چنگ زد و به فراز بازگشت. خداوند پذیرفت و این بار از میان خود انسان‌ها، به فرازرفته‌ای خالص شده را به پیام‌رسانی به سویشان فرستاد.

جعفری ادامه داد: این پیام‌رسان به انسان‌ها آموخت که ابزارهای خداداده را برای انسان شدن به کار برند و این آموزش از نخستین پیام‌رسان تا آخرین پیام‌رسان مُهرزننده در پایان پیام‌نامه ادامه یافت. انسان‌ها باز هم به همان سرشت حیوانی برگشتند و برای رسیدن به قدرت و ثروت با یکدیگر به جنگ برخاستند و رهنمودهای پیام آسمانی را در راه خواسته‌های شخصی و گروهی به کار گرفتند. خداوند اجازه داد تا آنها در این میدان آزمایش بتازند و هر چه می‌خواهند بر سر یکدیگر بکوبند و از پستان پر شیر قدرت‌نمایی و جنگ بنوشند. «تا آن‌گاه که آتش جنگ شما را برپا سازد، در حال آشکار کردن سلاح‌های مرگبار خود، به نشان دادن پستان‌های پر از شیر خود که مکیدنش شیرین است و سرانجامش بسی زهرآگین». سرانجام این انسان به جایی می‌رسد که می‌بیند جنگ‌افزارها کند شده، اندیشه‌ها درمانده و نه راه پیش دارند و نه راه پس.

لازمه انتظار فرج

وی بیان کرد: از طرف دیگر، انسان‌های درمانده‌ای که در انتظار فرج روزگار می‌گذرانند و منتظر ابوصالح هستند، یعنی کسی که باید بیاید و همه نابسامانی‌ها را به سامان رساند، فسادها را به صلاح تبدیل کند و جهان پر از بیدادگری را از دادگری سرشار سازد، خود باید در اصلاح خود بکوشند و صالح شوند. این مردم مرغانی هستند که باید برای رسیدن به قله قاف و دیدار با سیمرغ، چهل منزل پر از دشواری را سخت بپیمایند.

این پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه با ذکر اینکه بیشتر مرغان در نخستین منزل از رفتن خسته شده و در همان‌جا می‌مانند، افزود: هر دسته‌ای از مرغان در منزلی از پرواز به ستوه می‌آیند و در همان‌جا رحل اقامت می‌افکنند. سرانجام سی‌ مرغ به مقصد رسیده، در چشمه‌ای زلال نگریسته و سیمرغ را می‌بینند. رمز ۳۱۳ نفر همان راز و رمز سیمرغ است. در جنگ بدر، ۳۱۳ نفر مسلمان بدون سلاح و تجهیزات و آمادگی جنگی، تنها با سلاح ایمان بر یک هزار نفر از مشرکان مسلح کینه‌توز آماده برای جنگ پیروز شدند. از آن روز به بعد، ۳۱۳ عدد به تعداد نمادین افراد با ایمان و مصممی تبدیل شد که در جبهه حق مقابل جبهه باطل در جهاد هستند؛ جهاد با اندیشه، اعتقاد و باور پاک و راستین علیه ناپاکی‌ها، خرافات و موانع و سدهایی که انسان را از حرکت به سوی تعالی و تکامل و رفتن به سوی خدا بازمی‌دارد.

جعفری تصریح کرد: بدین وسیله و با آزمون‌های سخت است که منتظران از هر آلودگی پاک می‌شوند و شایستگی آن را کسب می‌کنند که یاور امام زمان(عج)، ولی‌عصر و موعود همه ادیان و پیامبران شوند. پس او منتظِر است و ما منتظَر. آنچه آمدنش را به تأخیر می‌اندازد و امیدها را به ناامیدی و باورها را به ناباوری تبدیل می‌کند، عواملی که قیدوبندهای انسانی را از هم می‌گسلد و انسان‌ها را به صورت چارپایانی افسارگسیخته درمی‌آورد، آنچه به جای رسیدن به مقصد، رونده و گوینده را از مقصد دورتر می‌سازد و آنچه رشد و تعالی و بر فراز رفتن را به واژگونگی و پستی و انحطاط می‌کشاند، عبارت است از پیروی از هواهای نفسانی و خواست‌های فردی و تمایلات شهوانی، قدرت‌طلبی، یکه‌تازی، گمراه کردن بندگان خدا با ترویج خرافات و احادیث ساختگی و مطالب خودساخته و ترویج تواکل به جای توکل.

وی ادامه داد: توکل، انجام دادن وظایف جمعی خود با اندیشه و خردورزی و رایزنی با دیگران است و سپس واگذار کردن نتیجه آن به خدا. چون خداوند توکل‌کنندگان را دوست دارد، یعنی کسانی که نخست از خرد خود بهره برده و سپس با اهل خرد رایزنی کرده‌ و نتیجه‌ای گرفته‌اند، اگر هم احتمال خللی در آن نتیجه بدهند، آن را به خدا واگذار می‌کنند و خدا آن خلل و فرج را می‌پوشاند. تواکل، از آغاز وظیفه خود را به دوش دیگران انداختن، شانه از زیر بار مسئولیت تهی کردن، به کناری نشستن و از اوضاع نابسامان نالیدن است؛ یعنی بر این باور باشیم که هیچ مسئولیتی بر عهده نداریم، صاحب امر می‌آید و خود کارها را اصلاح می‌کند.

 احیاکننده کتاب و سنت

این پژوهشگر قرآن و نهج‌البلاغه اظهار کرد: چه بسا عده‌ای معتقدند که باید در جور و فساد بکوشند تا زمین پر از جور و بیداد شود و او ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد سازد. او که آمد، به قول امیرالمومنین(ع) در خطبه ۱۳۷ نهج‌البلاغه، خواسته شخصی افراد را به رهنمود قرآن بازمی‌گرداند، «در آن هنگام که رهنمودهای خدا و رسول را بر خواسته‌های خود سوار کرده‌اند و به پیش می‌تازند، نگرش افراد را بر راه و روش ترسیم شده به وسیله قرآن برمی‌گرداند، هنگامی که قرآن را بر نگرش فردی خود برگردانیده‌اند». امیرالمومنین(ع) به دنبال این سخن هشدار می‌دهد: «خوش دارید فردایی را که آمدنی است، به این فردا چیزهایی خواهد آورد که شما آنها را جزء دین به شمار نمی‌آورید و به رسمیت نمی‌شناسید. فردا سرپرستی خواهد آمد که از جنس سرپرستانی که شما می‌شناسید و اکنون بر شما تسلط دارند، نیست. این سرپرست همه کارگزاران مدعی تولیت دین را در برابر کردارهای زشت‌شان به کیفر گیرد. در آن هنگام است که زمین پاره‌های جگر خود را برایش بیرون آرد و کلیدهای گنجینه‌های خویش را آشتی‌جویانه به پیشگاهش برد. در چنان شرایطی است که آن سرپرست با استفاده از همه امکانات طبیعی و انسانی، چگونگی اجرای عدالت واقعی را به شما نشان می‌دهد و کتاب و سنت مرده را زنده می‌کند».

وی گفت: این سخن امیرالمومنین(ع) بدین معناست که افراد مدعی تولیت دین در این جهان نه تنها آنچنان که قرآن و سنت گفته‌اند و خداوند راه را ترسیم کرده است، به پیش نمی‌روند و مردم را هدایت نمی‌کنند، بلکه با گفتار و کردار خود راهی دگرگونه در پیش گرفته‌اند. او که خواهد آمد، فرزند انسان و سرپرست حقیقی، به گونه‌ای عمل می‌کند که افراد مدعی دین و دینداری می‌گویند این چنان دینی نیست که ما می‌شناختیم و نشانه‌هایی نیست که ما انتظارش را داشتیم و در مقابل او می‌ایستند، ولی او که دین حقیقی خداوند را آنچنان که پیامبرش و امامان حقیقی و معصوم ترویج و کتاب خدا بیان کرده‌اند، خواهد آورد و مدعیان تولیت دین را در برابر کردارهای زشت‌شان به کیفر می‌گیرد. آنچه را که اینان به نام عدالت اجرا می‌کردند، جز ظلم و جور و انحراف از مسیر درست انسانیت چیزی نبود و او به آنان نشان می‌دهد که این همه امکانات که در جهان وجود دارد و نعمت‌هایی که خدا در اختیارشان گذاشته است، چگونه باید عدالت را اجرا کنند. اجرای عدالت واقعی را به همگان نشان می‌دهد و کتاب و سنت را که با رفتار نادرست و ناهنجار اینان مرده‌اند، زنده می‌کند و آنچه خدا فرموده و پیغمبر سنت گذاشته است، به اجرا درمی‌آورد.

بهنام افشاری

انتهای پیام
captcha