کرونا نماد ناکامی اومانیسم و لیبرالیسم است
کد خبر: 3891199
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۲
عبدالحسین خسروپناه در گفت‌وگو با ایکنا:

کرونا نماد ناکامی اومانیسم و لیبرالیسم است

معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد با بیان اینکه کرونا شبهه جدیدی را مطرح نکرده و در حوزه اعتقادات تأثیر مثبتی در سراسر دنیا داشته است، تصریح کرد: اگر محرز شود که این ویروس ساخته دست بشر است، ناکامی بزرگی را برای تفکر اومانیسم و لیبرالیسم در پی خواهد داشت.

کرونا نماد ناکامی اومانیسم و لیبرالیسم استشیوع ویروس کرونا زندگی بشر را دستخوش تغییرات شگرفی کرده است و مشخص نیست که با تداوم این وضع، چه تغییراتی در شکل و متن زندگی بشر رقم می‌خورد. کرونا به عنوان یک رویداد تلخ و تأمل‌برانگیز در زندگی امروز مردم جهان بحث‌های فلسفی و کلامی مربوط به مسئله خیر و شر را بار دیگر تازه کرد. خبرنگار ایکنا اصفهان، درباره نسبت خیر و شر با زندگی انسان و همچنین نسبت کرونا با مسئله شر و تأثیر کرونا بر نظم نوین جهانی، گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشگر دین و فلسفه، داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:


بیشتر بخوانید:


ایکنا ـ نسبت مسئله شر با حکمت و عدل الهی چگونه تفسیر می‌شود؟ آیا شر نافی حکمت و عدل الهی نیست؟

مقوله شر یکی از مسائلی است که در کتب کلامی در موارد متعددی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. عده‌ای شر را نافی وجود خدا، برخی آن را نافی توحید الهی و عده‌ای نیز نافی حکمت یا عدل الهی دانسته‌اند. سؤال شما مربوط به یکی از ساحت‌های بحث است که آیا شر با حکمت و عدل الهی تعارض دارد یا خیر. پاسخ منوط به این است که ابتدا تعریفی از شر ارائه دهیم.

شر آن است که با انسان ملایمت و سازگاری نداشته باشد؛ مثلاً اگر زلزله‌ای در بیابان اتفاق بیفتد یا موج بلندی در وسط اقیانوس ایجاد شود، هیچ‌کس آن را شر به حساب نمی‌آورد، تا وقتی که این موج بلند به ساحل برسد، خانه‌ها را خراب کند و به انسان آسیب برساند، چون با انسان ناسازگاری دارد، به آن شر می‌گویند. یا وقتی زلزله خانه‌ها را خراب می‌کند و باعث مرگ انسان‌ها می‌شود، شر به حساب می‌آید. نمی‌توان گفت مار و عقرب شر هستند، اما وقتی انسان یا مثلاً احشام متعلق به او را نیش می‌زنند، شر محسوب می‌شوند. پس در واقع شر امری نسبی است که به انسان ضرر و زیان می‌رساند، در غیر این صورت نفس سیل و زلزله یا حیوانات موذی را شر نمی‌نامند.

نکته دیگر اینکه شر در جهان طبیعت و مادیات اتفاق می‌افتد، مثلاً آب که انسان را سیراب می‌کند و برای او مفید است، وقتی باعث خفگی انسان شود، شر محسوب می‌شود. همین‌طور آتش که این همه منفعت دارد، وقتی انسان یا اموال او را می‌سوزاند، شر به حساب می‌آید. در واقع این اتفاقات در عالم طبیعت رخ می‌دهد و این ضرر و زیان‌ها به انسان می‌رسد، وگرنه در عالم مجردات که حرکت و زمان وجود ندارد، شری هم ایجاد نمی‌شود. سؤال این است که آیا عالم طبیعت و متعلقات آن مثل آب و آتش می‌تواند وجود داشته باشد، اما آسیبی به انسان نزند و فقط نفعش به او برسد؟ پاسخ این است که چنین چیزی امکان ندارد و در عالم طبیعت، هم نفع وجود دارد و هم ضرر و اقتضای آن همین است، مگر اینکه عالم طبیعت و متعلقات آن وجود نداشته باشد. اگر نباشد، این همه خیر کثیر آن هم نخواهد بود. بنابراین حکمت و عدل الهی اقتضا می‌کند که یا اصلاً عالم طبیعت وجود نداشته باشد یا اگر هم وجود دارد، آسیب و ضرر و زیان حداقلی هم می‌رساند، حتی اگر سود حداکثری هم دارد. یعنی برای نفع و سود حداکثری، باید ضرر حداقلی را تحمل کرد.

ایکنا ـ پس می‌توان نتیجه گرفت که شرور نیز آفریده خدا هستند؟

بله. در روایات آمده که خداوند خالق خیر و شر است و حتی از مفاهیم قرآنی نیز این نکته استفاده می‌شود که شر امری مخلوق است. بعضی از فلاسفه شر را امر عدمی می‌دانند، ولی در قرآن آمده است که «اگر خدا همان‌گونه که مردم در طلب خیر و خوشی شتاب دارند، برای آنها در عذاب و مجازات شتاب می‌کرد، قطعاً مدت‌ها پیش عمرشان پایان می‌یافت». یا در آیه ۸۳ سوره اسراء می‌گوید «زمانی که به انسان نعمت می‌بخشیم، خود را مغرورانه از ما دور می‌کند و وقتی آسیبی به او می‌رسد، ناامید و مأیوس می‌شود». آیه ۵۱ سوره فصلت و آیه ۲۰ سوره معارج نیز همین تعبیر «اذا مسه الشرّ» را دارد، «وقتی خیر و خوشی به آنها می‌رسد، بخیل می‌شوند و وقتی آسیبی متوجه آنها می‌شود، بی‌تاب می‌شوند». این آیات نشان می‌دهد که شر مخلوق خداست و تا وقتی خدا اراده نکند، اتفاقی نمی‌افتد، اما در جهانی اتفاق می‌افتد که لازمه آن این است.

بعضی از شرور معلول اراده انسان‌اند، البته اراده انسان در طول اراده خداست، یعنی بعضی از شرور طبیعی‌اند و ظاهراً اراده انسان در پیدایش آنها نقشی ندارد و در بعضی از شرور، اراده انسان دخالت دارد. مثلاً اگر انسان‌ها بی‌عدالتی بورزند، عده دیگری از انسان‌ها فقیر می‌شوند و فاصله طبقاتی به وجود می‌آید، یا همین فرضیه‌ای که درباره کرونا مطرح است و می‌گوید این ویروس در آزمایشگاه‌ها دستکاری و تغییر ژنتیکی داده شده و باعث شده تا شکل جدیدی بگیرد و موجب مرگ‌ومیر انسان‌ها شود. همین‌طور تراریخته‌هایی که در مواد غذایی وجود دارد و باعث شرور می‌شود، اما شروری که معلول اراده و اختیار انسان‌هاست. خداوند نیز اراده کرده که انسان‌ها با اراده خودشان کارهایشان را انجام دهند.

ایکنا ـ بعضی از خداناباوران این شبهه را مطرح می‌کنند که آیا خداوند نمی‌توانست جهان طبیعت را به گونه‌ای بیافریند که شرور در آن وجود نداشته باشد. در پاسخ به آنها چه می‌توان گفت؟

از امام معصوم سؤال شد که آیا خدا می‌تواند عالم را در تخم مرغی جای دهد که نه تخم‌مرغ بزرگ شود و نه عالم کوچک شود؟ امام جوابی جدلی داده و گفته است بله، مثل اینکه همه این عالم در چشم تو جای می‌گیرد. اما جواب دقیقی که ائمه(ع) داده‌اند، این است که آنچه پرسیده شده، اصلاً تحقق‌پذیر نیست. اجتماع نقیضین و ضدین محال است، اینکه شیء بزرگی با حفظ بزرگی‌اش در مکان کوچکی با حفظ کوچکی‌اش جا بگیرد، اجتماع ضدین است و به اجتماع نقیضین برمی‌گردد. اینکه عالم طبیعت وجود داشته باشد ولی تضاد و تزاحم نباشد، امری محال و پارادوکس است و به این برنمی‌گردد که خدا قدرت ندارد، بلکه قابلیت قابل اجازه نمی‌دهد.

ایکنا ـ اگر بخواهیم بحران کرونا را با فلسفه خیر و شر تبیین کنیم، چه تحلیل هستی‌شناسانه و انسان‌شناسانه‌ای می‌توان از آن استنباط کرد؟

یک مصداق مسئله شر، ویروس کروناست. اینکه عده‌ای می‌گویند کرونا شبهات جدیدی را مطرح کرده است، من به این امر معتقد نیستم. ممکن است وقتی انسان‌ها در مقطعی با آسیبی مواجه می‌شوند، شبهه‌ای برجسته و پررنگ شود و در فضای مجازی گسترش پیدا کند. کرونا شبهه جدیدی ایجاد نکرده است، ولی اگر ادامه پیدا کند، سبک زندگی تغییر می‌کند و نمی‌توانیم مثل گذشته، روابط اجتماعی داشته باشیم.

ایکنا ـ برخی معتقدند کرونا باعث تقدس‌زدایی از مناسک دینی، تقویت اومانیسم و سکولاریسم شیعی می‌شود. شما تا چه اندازه با این تحلیل‌ها موافقید؟

نه، برعکس است. از زمانی که ویروس کرونا ظهور کرده، حتی در جوامع غربی گرایش به دین، مذهب، دعا و نیایش بیشتر شده و در جامعه ما نیز همین طور است. آمارهای واقعی خلاف این تحلیل‌ها را می‌گوید. انسان‌ها وقتی به بلایی مبتلا می‌شوند، بیشتر به خدا توجه پیدا می‌کنند. در آیات قرآن نیز آمده است که وقتی انسان‌ها در ناز و نعمت فراوان باشند، خدا را فراموش می‌کنند، ولی وقتی گرفتار شری می‌شوند، شروع می‌کنند به جزع، فزع، دعا، نیایش و توجه به خدا. البته درست این است که انسان همیشه به خدا توجه داشته باشد، نه فقط زمانی که با مشکلی مواجه می‌شود.

ایکنا ـ یعنی معتقدید کرونا تاکنون بیشتر از اینکه تأثیر منفی بر مناسبات دینی جوامع مختلف از جمله جوامع اسلامی داشته باشد، تأثیر مثبت داشته است؟

در رابطه با اعتقادات مردم در سراسر دنیا تاثیر مثبت داشته است. همین که ویروس کرونا رشد کرد و در جوامع مختلف گسترش یافت، تفکر اومانیسم و مدرنیته خیلی ناکام ماند و نشان داد این‌طور هم نیست که علم و عقل بشر بتواند خیلی راحت با همه چیز مبارزه کرده و مشکلات را حل کند، بلکه کوچک‌تر و ضعیف‌تر از این حرف‌هاست. در واقع بشر به نقص خود و عظمت خدا بیشتر پی برد که چگونه یک ویروس کوچک زندگی همه را به هم ریخت.

ایکنا ـ اگر ویروس کرونا همچنان ادامه داشته باشد، چه تأثیری می‌تواند بر نظم نوین جهانی و مناسبات نظام‌های ایدئولوژیک در عصر جهانی شدن بگذارد؟

اگر این بیماری ادامه پیدا کند، تفکر جهانی شدن دیگر از بین می‌رود و تئوری پایان تاریخ نیز قطعاً متزلزل می‌شود و اصلاً بشر باید به تفکر جدیدی در روابط اقتصادی و اجتماعی برسد، چون این شرایط نظام سرمایه‌داری را به شدت مختل کرده و نفت ۲۰ دلاری برای این است که شرکت‌های اقتصادی تعطیل‌اند و دچار ورشکستگی وحشتناکی شده‌اند.

ایکنا ـ در مورد نظام‌های ایدئولوژیک چطور؟

این نظام‌ها هم باید به فکر ایدئولوژی جدیدی باشند. ایدئولوژی‌های سوسیالیستی و لیبرالیستی دیگر پاسخگو نیستند و باید به فکر تقریرهای دیگری از آزادی و عدالت باشند، مخصوصاً اگر محرز شود که این ویروس ساخته دست بشر بوده و تصرفات بشری در آزمایشگاه‌ها باعث پیدایش آن شده است، معلوم می‌شود که آنکه دم از آزادی می‌زد، منظورش آزادی قشر خاص سرمایه‌داری است که در اقلیت قرار دارد و تصمیمات و آزادی آنها باعث نابودی اکثریت می‌شود و اگر معلوم شود که کرونا جنگ بیولوژیک است لیبرالیسم به شدت آسیب می‌بیند.

ایکنا ـ اگر قرار باشد تعاریف مفاهیمی مثل عدالت و آزادی تغییر کند، تعاریف جدید چه می‌تواند باشد؟

در حال حاضر نمی‌توانیم این موضوع را پیش‌بینی کنیم. آنچه مسلم است اینکه این لیبرالیسم و سوسیالیسم دیگر پاسخگو نیست، ولی اینکه چه تبیین جدیدی از عدالت و آزادی ارائه می‌کنند، باید صبر کنیم تا ارائه شود.

انتهای پیام
captcha