اخلاق بدون فقه پایه محکمی ندارد / نقش دعا در اصلاح روابط فردی و اجتماعی
کد خبر: 3896577
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۸
حجت‌الاسلام جوادی آملی:

اخلاق بدون فقه پایه محکمی ندارد / نقش دعا در اصلاح روابط فردی و اجتماعی

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء با اشاره به تقسیم‌بندی سه‌گانه معارف، گفت: احکام به حوزه جوارح، اخلاق به جوانح و ایمان به عقل باز می‌گردد؛ احکام طوری زیرساخت را درست می‌کنند که انسان نمی‌تواند به اخلاق بدون مدد از باید و نبایدهای فقهی ره بسپارد. اگر اخلاق مبتنی بر فقه نباشد، قائمه‌ای ندارد و نمی‌تواند مستحکم و مستمر باشد.

حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی استاد حوزه علمیهبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی‌ آملی، استاد حوزه علمیه، شامگاه سه‌شنبه، 15 اردیبهشت‌ماه، در نشست اخلاق و انسان در مؤسسه مفتاح کرامت گفت: در حوزه انسان‌شناسی این معنا برای همه روشن است که انسان یک حقیقت واحد دارد ولی دارای مراتب، ابعاد و جنبه‌هایی است و اگر بخواهیم آن را تقسیم کنیم به سه دسته تقسیم می‌شود.

وی افزود: اولین جنبه انسان، حوزه عمومی یعنی جوارح و اعضای بدن اوست؛ انسان را با جنبه طبیعتش می‌شناسند که نازل‌ترین مرتبه هستی اوست. مرتبه دیگر، مرحله نفس است؛ مرحله‌ای که جنبه مثالی او شکل می‌گیرد؛ یعنی انسان‌ها جنبه جوانحی دارند و ملکوت وجود آنان در این مرحله شکل می‌گیرد و هویت اصلی او در این مرتبه است.

ارتباط مراتب وجودی انسان

حجت‌الاسلام جوادی آملی تصریح کرد: در اینکه انسان دارای احساسات و عواطف است تردیدی نیست، ولی در یک مرتبه بالاتر، یعنی نفس بسیار وسیع است و قوای نفسانی انسانی در این موطن جا می‌گیرد. انسان را در این فضا می‌شناسند و آنان را به خیر و شر و خوب و بد تقسیم می‌کنند که شواهد قرآنی و روایی زیادی هم دارد و آن را جنبه ملکوتی انسان می‌نامند.

وی با بیان اینکه مراد از ملکوت کل شیء نسبت به بدن انسان همان نفس و قوای باطنی است، اظهار کرد: مرحله سوم وجود انسان مرحله برین یا حقیقت انسان است که به آن عقل و در زبان وحی، ولایت و ... گفته شده است؛ برای برخی این حقیقت آشکار شده و توانسته‌اند خود را با حقایق هستی مواجهه داده و مراوده کنند و در سایه حقیقت هستی سیر کنند، ولی برخی در مرتبه نازل باقی می‌مانند.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه این سه مرحله به شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم‌بندی می‌شود، اظهار کرد: تصور نکنیم که این سه طبقه وجود از هم مجزا هستند و استقلال دارند؛ هر سه مرحله در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند به گونه‌ای که هر بخش از وجود انسان با دیگری طوری مرتبط است.

وی اضافه کرد: فرد اگر خوب باشد و عمل صالحی انجام دهد به حوزه طریقت او راه یافته و بخش حقیقت وجودش شکل می‌گیرد و اگر عمل غیرصالحی از انسان سر بزند در قلب او نقطه ظلمانی و تاریک ایجاد می‌شود.

جوادی آملی افزود: روح در حالت تجرد است و وقتی هر اتفاقی برای او رخ دهد دیگر بخش‌های وجود انسان از آن متأثر می‌شوند، اگر منفی باشد ضلالت و ظلمت و اگر مثبت باشد نورانیت پیدا می‌کنند. به همین دلیل بر توبه و استغفار در متون دینی ما زیاد توصیه کرده‌اند تا اگر عمل طالحی (ناشایستی) از ما سر زد، بلافاصله آن نقطه از قلب انسان زدوده شود تا به جان و حقیقت انسان راه نیابد. در قرآن و روایات هم در مورد زنگارزدایی فراوان مطالبی بیان شده است.

تقسیم‌بندی معارف براساس ابعاد انسان

وی اظهار کرد: معارفی که برای انسان در منابع وحیانی بیان شده براساس همین تقسیم‌بندی و شناخت از انسان است؛ انسان در مرحله شریعت باید امر و نهی و احکام فقهی را بگیرد و تلاش کند تا جوارح را درست و اصلاح کند؛ عبادات زبانی و عملی، مالی، جوارحی و جوانحی از جایگاه شریعت مقدسه آمده است لذا همه باید به فقه عزیز تن بسپاریم.

جوادی آملی بیان کرد: معارف به سه دسته یعنی احکام، اخلاق و عقاید تقسیم می‌شوند که احکام به حوزه جوارحی، اخلاق به جوانحی و ایمان به عقل باز می‌گردد؛ احکام طوری زیرساخت را درست می‌کنند که انسان نمی‌تواند به اخلاق ره بسپارد بدون اینکه از باید و نبایدهای فقهی مدد بگیرد. بنابراین به شریعت نه فقط احترام ارزشی، بلکه باید احترام دانشی بگذارد.

استاد حوزه تصریح کرد: اگر بخواهیم ملکوت وجود و اخلاق خودمان مانند سخاوت، خلق حسن و فضایل را رشد بدهیم، الا و لابد نیازمند شریعت هستیم؛ برخی قصد دارند گسست میان بایدها و نبایدهای فقهی و حقوقی قائل شوند، ولی ممکن نیست.

وی افزود: اگر اخلاق مبتنی بر فقه نباشد، قائمه‌ای ندارد و نمی‌تواند مستحکم و مستمر باشد، همان طور که تا اخلاق خود را نسازد نمی‌تواند به حوزه حقیقت وجودی خود برسد؛ مگر ممکن است انسان ملکوت و نفس خود را نسازد و خدا او را مظهر حقیقتش قرار داده و در او بتابد.

وی ادامه داد: در حوزه اخلاق، هنوز انسان جلوه انسانی و خواسته‌های انسانی دارد، ولی در مرحله حقیقت، انسان از انسانیت تهی و وارد مرحله الهی شده و او مجرای فیض حق و مجرای تجلی خداوند می‌شود؛ او از خود چیزی ندارد و این تجلی در قالب خلافت، ولایت، نبوت و .... ظاهر می‌شود.

سه نوع روزه

جوادی آملی با بیان اینکه عرفان درجه عالیه اخلاق است، تصریح کرد: سرِ اینکه آموزه‌های وحیانی بر اساس همین تقسیمات وجودی شکل گرفته است، همین است؛ در روایت آمده روزه سه نوع است، روزه عوام، خواص و روزه اخص؛ صوم اولیاء الهی صومی است که از غیر خدا امساک کردن و جز به خدا نیندیشیدن است؛ امام علی(ع) فرموده است که «صوم عن لذات الدنیا انفع الصیام».

وی افزود: حکیم سبزواری مسئله تقوا و توبه را کنار هم ذکر کرده و برای توبه و تقوا هر دو سه مرحله ذکر کرده است؛ توبه عمومی، خصوصی و اخص و تقوا هم همین طور؛ توبه عمومی آن است که انسان از گناه و معاصی توبه و از آنچه در حوزه احکام برای او رخ داده، یعنی حرامی را مرتکب و حلالی را حرام شمرده است، توبه کند.

استاد حوزه بیان کرد: انسان در توبه خصوصی نه تنها از حرام اجتناب می‌کند، بلکه ترک اولی هم نمی‌کند تا مکروهی را انجام دهد یا مستحبی را انجام ندهد. توبه اخص آن است که انسان از مواردی که به غیرخدا توجه داشته است توبه کند. این توبه از حرام و مکروه نیست بلکه توبه از توجه به غیر خداست.

دعا تنها اصلاح جنبه فردی نیست

وی تصریح کرد: ممکن نیست انسان حرامی را مرتکب شود و مکروهی را انجام دهد و بتواند وارد وادی اخص شود. اگر کسی اهل شریعت بود و توبه به ذنب و اهل طریقت بود و توبه به ترک اولی داشت، توسعه وجودی می‌یابد تا وارد توبه اخص شود.

جوادی آملی اضافه کرد: وی در باب تقوا هم همین تقسیم‌بندی را دارد؛ مرحله‌ای از تقوا، تقوا از حرام و مرحله دیگر تقوا از حلال است و در مرحله آخر از غیر خدا تقوا داشته باشد. عالی‌ترین جلوه رمضان، دعاست و ادعیه به هر سه جنبه وجودی توجه می‌کند.

وی تاکید کرد: یکی از مسائلی که ما از آن غافلیم این است که فکر می‌کنیم دعا فقط می‌خواهد رابطه انسان با خدا را اصلاح کند در حالی که ادعیه می‌خواهند رابطه انسان با خدا و با دیگران را اصلاح کنند به همین دلیل در ماه رمضان دعا می‌کنیم که خدایا همه فقرا را غنی کن و همه بیماران را شفا بده؛ یعنی روحیه فقرزدایی باید به همت مردم مؤمن برطرف شود.‌

انتهای پیام
captcha