به همراه تعدای از جهادگران همدانی در گروه سردار شهید سلگی که به تازگی اقدامات خود را آغاز کردهاند راهی یکی از روستاهای محروم همدان میشویم. جهادگران از زن و مرد تا طلبه و نوجوان حضور دارند، سوار خودروی یکی از طلاب که به همراه همسر و فرزند دوسالهاش راهی اردو است میشویم.
حدود یک ساعت و نیم تا رسیدن به روستایی که هنوز حتی اسمش را هم نمیدانیم طول میکشد، با وجود اینکه تابستان نیست و هوای خرداد ماه همدان هم نسبتاً خنک است، اما آفتاب ظهر اذیت کننده است. بلاخره به روستا میرسیم، 5 خودروی سواری شخصی و یک استیشن هرکدام مشغول پارک در قسمتی میشوند و وسایلی از قبیل چادر صحرایی، وسایل پزشکی، بستههای حمایتی و .... را پیاده میکنند. به اطراف نگاه میکنم عدهای از جوانان روستا در مسجد جمع شده و در حال نصب پرچم و بنر هستند، اعضای جهادی هر کدام مشغول آماده کردن فضای خدمت خود هستند، عدهای در حال نصب چادر برای فعالیتهای مشاورهای و غرفه مخصوص به کودکان و برخی نیز برای هماهنگی حضور و اسکان پزشک و پرستاران گروه در ساختمان قابل دسترسی در روستا هستند. جهادگران سلامت در ساختمان متروکهای که مدرسه روستا عنوان میشود ساکن میشوند البته تابلویی که معرف این موضوع باشد وجود ندارد.
در این بین زن روستایی را میبینم که ظروف خود را روی شانه حمل میکند، یاد خاطرات مادربزرگ میافتم که در قدیم برای شستن ظرفها به چشمه میرفتهاند، حس خوبی از این فضای دور از شهر به سراغم میآید که البته پایدار نیست چراکه متوجه میشوم که این شستوشو در رودخانه کار همیشگی اهالی روستا است که آب لولهکشی در منازلشان وجود ندارد و برای هر بار شستن ظروف یا لباسهای خود و تأمین آب آشامیدنی باید به رودخانه بروند.
نگاهی به روستا میاندازم، در همین حین پیرمردی که چهرهاش دارای آفتاب سوختگی قدیمی است را در حال خروج از منزل خود و عبور از کوچه میبینم از او در مورد وضعیت روستا میپرسم.
علیمحمد اسماعیلی، یکی از کشاورزان روستای معدنکوه(مرک) از توابع شهرستان فامنین با اشاره به مشکلات روستا به ایکنا میگوید:
روستا دارای حدود 70 خانوار است که بیشتر اهالی آن به قم مهاجرت کردهاند و معمولاً در فصل گرم سال به روستا برمیگردند، کار بیشتر مردم روستا کشاورزی است، محصولاتی چون گندم، جو، یونجه و ... کشت میکنند، چند خانواده در روستا نیز تعدادی گوسفند دارند که برای مصارف شخصی است و هیچ یک از محصولات کشاورزی روستا در حدی نیست که به فروش برسد.
از مشکلات روستای معدن کوه میپرسم، میگوید:
مشکلات را اگر بخواهم بشمارم به درازا میکشد، اما مهمترین مسئله روستا مسئله آب است، وضعیت قناتها مناسب نیست چراکه اکثر آن تخریب شده و فروریختهاند البته از نظر وضعیت سطح آب در 3 سال اخیر به دلیل بارشهای مناسب شرایط خوبی دارد، اما در هر صورت این آب با ریزش قناتها قابل استفاده نیست.
آب آشامیدنی روستا از طریق تانکر نصب شده در کنار رودخانه تأمین میشود که مردم روستا شستوشوهای خود را نیز در داخل آب رودخانه انجام میدهند و لولهکشی آب در هیچ یک از منازل انجام نشده است.
وضعیت فرهنگی و آموزش روستا به چه صورت است؟
روستا معلم ندارد و دانشآموزان برای تحصیل به روستای مجاور که «تَجَرَک» نام دارد میروند. یکی از اهالی روستا طلبهای در حال تحصیل در قم است که گاهی در روستا و گاهی در قم است، اما روحانیای که در روستا حضور داشته باشد وجود ندارد. روستا یک دهیار دارد که او هم ساکن دائم روستا نیست و 6 ماه از سال را در قم است و معمولاً افراد روستا به او مراجعه نمیکنند. جوانان روستا اکثراً درس خواندهاند، محیط روستا فضایی سالم دارد و جوانان پاکی دارد که همه اهل تلاش و کار هستند.
ساختمان حمام روستا تخریب شده است و قابل استفاده نیست و مردم در منزل خود محلی را ایجاد کردهاند که به وسیله گرم کردن آب در دیگ استحمام میکنند. برخی از اهالی روستا که توان مالی داشتهاند در حیاط خود چاه کندهاند، اما آنهایی که نتوانستند چاه حفر کنند آب مورد نیاز خود را از رودخانه تأمین میکنند.
گازکشی روستا به تازگی حدود 2 یا 3 سال است که انجام شده است، روستا خانه بهداشت ندارد و اهالی برای مراجعه به روستای صادقلو که حدود 7 کیلومتر با این روستا فاصله دارد میروند. از پیرمرد جدا شده و به سمت رودخانه روستا میروم، یکی از زنان مشغول شستن لباس در کنار رود است، در سلام دادن پیشقدم میشود کنارش روی تنه درختی که شبیه پل روی رودخانه رشد کرده مینشینم، از شرایط روستا میگوید که معمولاً کمتر کسی از مسئولان برای کمک و بررسی وضعیت آنان در آنجا حضور پیدا کرده، نوجوان کنارش اظهار تمایل میکند که با ما گفتوگویی داشته باشد.
این نوجوان روستا یکی از مشکلات اصلی را پیگیر نبودن دهیار روستا میداند و به ایکنا میگوید:
یکی از مشکلات اصلی روستا آسیب دیدن منازل به دلیل بارش و سیل سال گذشته است که برخی از آنان آسیب دیده و سقف برخی از خانهها فروریخت، اما متأسفانه پیگیری جدی از طرف دهیار روستا برای بررسی تمام خانههای آسیب دیده وجود نداشت.
نداشتن دهیار ثابت مشکلات روستا را دوچندان کرده است
4 سال گذشته روستا دارای شورا بود و اوضاع رسیدگی بهتر بود، اما با وجود دهیاری که 6 ماه از سال در این روستا به سر نمیبرد مشکلات روستا آن طور که باید پیگیری نشده و حل و فصل نمیشود. در مورد وضعیت آب روستا باید بگویم با وجود پیگیری هر از چندگاه اداره بهداشت مبنی بر چک کردن سلامت آب چشمه و تأیید نشدن آن به دلیل وجود مقدار بالای آهک، هنوز فکر جدی برای آن نشده و همچنان مردم آب آشامیدنی روزانه خود را از محل تانکر قرار داده شده در کنار رودخانه تأمین میکنند. گاهی پیش آمده که آب داخل منبع که مورد مصرف تمام اهل روستاست تمام شده و چند روزی زمان برده تا برای پر کردن مجدد آن حضور پیدا کنند و مردم مجبور به آشامیدن آب از رودخانه که وضعیت مناسبی نداشته، شدهاند.
یکی از مشکلات اصلی آلودگی آب، لایروبی نشدن جوی روستا است که به عمق 1 متر لجن بسته است و خود مردم روستا امکانات لازم برای انجام لایروبی را نداشته و از این بابت نیازمند کمک مسئولان هستند.
تکمیل نشدن تنها مسجد روستا
مسجد و حسینیهای به همت تنها خانواده شهید روستا ساخته شده، اما تنها مراحل اولیه ساخت آن انجام شده و به اصطلاح از آجر درآمده است و برای تکمیل نیاز به هزینههای زیادی دارد، باید بگویم مراسم باشکوهی در ایام محرم در روستا برگزار میشود به طوری که در تمام دهه محرم به همت اهالی روستا مراسم عزاداری و نذری برقرار است، اما به دلیل تکمیل نبودن مسجد و نداشتن اولین امکانات، برگزاری مراسم را دچار مشکل کرده است.
جوانان روستا اهل کار و تلاش هستند
در مورد وضعیت جوانان روستا باید بگویم جوانان روستا همگی مشغول کار کشاورزی هستند و جوانی بیکار در روستا وجود ندارد چراکه همه برای تأمین نیازهای روزانه خود سخت مشغول کار هستند، هرچند برای آنان عایدی ندارد و این تلاش تنها برای رفع نیازهای روزانهشان انجام میشود. یکی از این جوانان فرد تحصیل کردهای است که با وجود اینکه فارغالتحصیل رشته تربیت بدنی است، اما مشغول چوپانی است و بارها برای دریافت وام برای خرید دام اقدام کرده، اما به دلیل شرایط گرفتن وام مبنی بر ضامن و... به در بسته خورده است.
جای خالی مسئولان
متأسفانه در ایام انتخابات روستا پر میشود از کاندیداهایی که با قوت از رفع مشکلات روستا میگویند، اما پس از آن دیگر خبری نیست. تا سال گذشته یک عابر بانک در روستا قرار داشت که امورات اهالی را میگذراند، اما به تازگی این دستگاه نیز برداشته شده و اهالی را در این زمینه دچار مشکل کرده است.
یکی از دختران پشت کنکور روستا از عدم دسترسی به اینترنت در روستا میگوید و اینکه نبود اینترنت تا چه حد آنان را از دیگران عقبتر نگه داشته است، چراکه بیشتر اقدامات به سمت الکترونیکی شدن پیش رفته و در حال حاضر انجام بسیاری از امور با ثبتنام اینترنتی است که مجبورند برای درس خواندن به منزل اقوام خود در قم یا ساوه بروند.پس از صحبت با اهالی روستا و با خبر شدن از اهم مشکلات روستا به سراغ مصطفی میرزایی، مسئول هیئت رزمندگان ثارالله شهرستان همدان، که با اعضای گروه جهادی خود اقدام به برگزاری اردو کردهاند، از تشکیل گروهی با نام سردار شهید سلگی خبر داد و گفت: پیرو صحبتهای حضرت آقا در مورد انجام کمک مؤمنانه در ایام ماه مبارک رمضان، این گروه کمک را به رزمایش خدمت مؤمنانه تبدیل کرد تا از موازیکاری در این راستا جلوگیری شود.
وی ادامه داد: قرار بر این شد با حضور در روستاهای محرومی که اعضای گروه شناسایی میکردند به خدمترسانی مشغول شویم که این اردوها در 4 روز در ماه رمضان انجام شد. تیم شناسایی بیشترین مشکلات را در بخش گلتپه و روستاهای کبودراهنگ شناسایی کرد، به طوری که دو یا سه روز قبل از برگزاری اردو افراد برای شناسایی روستاها اقدام میکردند که مؤلفههایی از قبیل دور بودن مسافت روستا از شهر، نداشتن خانه بهداشت و ... مدنظر گرفته میشد.
مسئول هیئت رزمندگان ثارالله همدان با اشاره به اقداماتی که در این اردوها انجام میشد، بیان کرد: غربالگری سلامت اولویت ما بود که در کنار آن ویزیت رایگان، داروخانه و تزریقات رایگان، ارائه فعالیتهای فرهنگی در قالب مشاوره خانواده که با حضور افراد متخصص در این زمینه انجام شد که برگزاری طرح نشاط و تعالی برای کودکان روستا به همراه اهدای جوایز، توزیع بستههای حمایتی در بین اهالی روستا از جمله این فعالیتها بود.
وی افزود: در این روستا تعداد 100 بسته حمایتی شامل 10 کیلو برنج، 2 بطری روغن، 1 قوطی رب گوجه فرنگی، 3 بسته ماکارونی و یک بسته خرما توزیع شد و در نهایت اطعام برای تمامی اهالی روستا در درب منازل انجام میشود.
پیگیری مشکلات 4 روستای محروم
میرزایی یادآور شد: تمام هزینههای صورت گرفته در این 4 روستا که در ماه رمضان صورت گرفت حدود 30 میلیون تومان بود که تمام آن با کمک خیران انجام شد.
وی با اشاره به اینکه فعالیت این گروه بعد از اتمام ماه رمضان پایان نمیگیرد، گفت: تیم مطالبهگری گروه پس از 2 الی 3 هفته به پیگیری نقاط ضعف و قدرت به دست آمده در این اردوها خواهند پرداخت. تیم مطالبهگری هنگام ورود به روستا با تحقیق و پرسش از اهالی روستا سعی در شناسایی مشکلات دارند و پیگیر وضعیت روستا هستند و مشکلاتی از قبیل گازکشی یا وضعیت آب و رسیدگی به مسجد و ... را مورد پیگیری قرار میدهند.
میرزایی با اشاره به اینکه فاز دوم اردوی جهادی ساخت 2 باب منزل مسکونی برای یک پیرزن و پیرمرد و یک پیرزن تنها است که در روستای دارقشلاق مورد بررسی قرار گرفت گفت: ساخت این منازل از نقشهکشی تا هزینههای جاری و کارگری از سوی گروه جهادی انجام خواهد شد.
وی با بیان اینکه در این 4 هفته نزدیک به 100 خادم جهادی از پرستاران، پزشکان، دهیاران در اردوها حضور داشتند، گفت: بسیاری از پزشکان و پرستاران برای شرکت در این طرح داوطلب بودند و بسیاری از افراد در صف ثبتنام بودند که در این راستا مجبور به نوبتبندی شدیم.
میرزایی تصریح کرد: در مسئله مشاوره خانواده نیز بسیاری از بانوان و آقایان متخصص در این حوزه اعلام آمادگی کردند تا در اردوهای جهادی روستاهای محروم حضور پیدا کنند. هیئت پیروان عترت بانوان نیز در این اردوها حضور داشته و با برگزاری مسابقه، شعرخوانی، کتابخوانی و ساخت کاردستی و اهدای جوایز و ... لحظات شاد و سرگرم کنندهای را برای کودکان روستا ایجاد کردهاند.
وی با اشاره به وضعیت شیوع کروناویروس در روستاهای هدف، ابراز کرد: در یکی از روستاها 3 نفر مشکوک به کرونا شناسایی شد که با هدایت تیم پزشکی سریعاً به بیمارستان منتقل شدهاند.
با پایان صحبتهای مسئول گروه جهادی نگاهی به طبیعت بکر و زیبای روستا میاندازم، نزدیکیهای غروب است و تیم شناسایی هنوز از گشتزنی برنگشتهاند، بستههای حمایتی و اطعام مردم روستا در محل مسجد به همت جوانان روستا و اعضای جهادی آماده توزیع شدهاند.
گزارش از اکرم یوسفی پارسا، خبرنگار ایکنا
انتهای پیام