عصمت همتی، استاد حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به طرح اجباری شدن ازدواج برای افراد 28 سال به بالا، اظهار کرد: امیدوارم این موضوع در قالب طرح نباشد و بیشتر سؤالی باشد که برخی فکر میکنند اگر برای ازدواج بایدها و الزاماتی وضع کنند، مفید خواهد بود. اگر چنین سؤالی مطرح شود، به نظر بسیار غلط و خطرناک است و هیچ ذهنی نباید سراغ این موضوع برود.
وی افزود: ازدواج جزء توصیهها و مستحبات مؤکد دینی محسوب میشود و فرموده پیامبر(ص) مبنی بر اینکه محبوبترین بنا نزد خداوند ازدواج است و تأکید ایشان بر آسانگیری ازدواج و اینکه این امر میتواند رافع بسیاری از مشکلات فردی، اجتماعی و روانی باشد، درست و قابل دفاع است. ازدواج امری بسیار میمون و مبارک است که هیجانات منفی را در فرد کاهش میدهد، منشأ ثبات روانی و آرامش میشود، استرس و اضطراب را کاهش میدهد، جایگاه اجتماعی فرد را ارتقا و مسئولیتپذیریاش را افزایش میدهد و از طرف دیگر در جامعهای که ازدواج یک سنت محسوب میشود، فساد و روابط نامشروع حتماً در آن کم است.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: ازدواج امری شخصی است و فرد باید با بلوغ فکری و داشتن شرایط مساعد به این امر اقدام کند تا از آثار مثبت آن بهرهمند شود. ازدواج مبتنی بر انتخاب فرد برای نحوه زندگی است و به هیچوجه نمیتواند تابع آییننامه، بخشنامه و باید و نباید قرار بگیرد. در کشورهای کمونیستی که سابقه دخالت در همه شئون فردی وجود داشت، بدترین نتایج ممکن حاصل شد. ازدواج امری نیست که به ابزاری برای کسب امتیاز تبدیل شود و نتیجه آن هم ازدواجهای صوری و بیمحتوا و فقط برای کسب منافع باشد. میتوان در جامعه عاقلانه رفتار کرد تا آمار ازدواج افزایش پیدا کند. مسئله ما این است که ازدواج در جامعه افزایش پیدا کند تا هم از آثار فردی آن بهرهمند شویم و هم در حوزه اجتماعی با داشتن جمعیتی مناسب، امنیت ملی و قدرت اجتماعی ما افزایش یابد.
همتی اضافه کرد: خداوند انگیزه ازدواج را در درون انسانها قرار داده و بخشی از گرایش به ازدواج ناشی از همین میل غریزی و جنسی است که در دوره جوانی در اوج قرار دارد. بنابراین باید به سراغ موانعی رفت که باعث تأخیر یا نامناسب شدن ازدواجها شده است و آنها را از میان برداشت. سادهترین موانع این است که جوانان شغلی ندارند، پس باید این مشکل را برطرف ساخت، نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد یا آن را تغییر داد. اشتغال که زیاد شود، ازدواج هم افزایش مییابد. یکی دیگر از موانع ازدواج، مسائل فرهنگی است. در جامعه ما سنتها و تقیدهای غلط مانع ازدواج آسان جوانان میشود، بنابراین باید با فرهنگسازی، سنتسازی و الگوسازی صحیح، این موانع را برطرف کرد تا روال عادی و طبیعی ازدواج اتفاق بیفتد. از طرف دیگر، دستگاههای مسئول نیز باید مزایا و مشوقهایی برای ازدواج در نظر بگیرند، تا حدی که موجب فاصلههای تبعیضی زیاد نشود، مثل پرداخت وام ازدواج، البته نه به این شکل که در کشور در جریان است و افراد برای دریافت آن دچار دردسر میشوند، بلکه به صورت قرضی باشد که بتوانند با آن زندگی مشترک را شروع کنند و قادر به تسویه هم باشند. همچنین میتوان به ساخت مسکنهای کوچکی اشاره کرد که زوجها در درازمدت بتوانند مالک آنها شوند.
وی ادامه داد: این طرحها قابل دفاع است، اما اینکه قانونی وضع شده و به افراد گفته شود که تا 28 سالگی باید ازدواج کنید و اگر ازدواج نکردید، بخشی از درآمدتان را از شما میگیریم، جز تنفر و تقابل هیچ حاصل دیگری ندارد. این گفته آقای مطهری بسیار قابل تأمل است که «هر گاه در مقابل یک نیاز طبیعی بشر قانون وضع کنید، مجبور به عقبنشینی میشوید». ازدواج یک نیاز طبیعی است و باید در یک روال طبیعی آن را تشویق کرد و موانعش را برطرف ساخت. جوانان جامعه افراد سالمی هستند و اگر شرایط مساعدی داشته باشند، میلشان به تشکیل خانواده است و از آن استقبال میکنند، اما در برخی کشورها به دلیل روابط آزادانه و کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی، میل به تشکیل خانواده از بین رفته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بیان کرد: باید به همان شیوه پیامبر(ص) عمل کنیم، یعنی تشویق کنیم، موانع را از بین ببریم و برای کسانی که مسئولیت تشکیل خانواده را میپذیرند، مقبولیت اجتماعی ایجاد کنیم تا نگرانیهایی که بابت اشاعه فساد در نتیجه کمرنگ شدن ازدواج و پیر شدن جامعه به دلیل کاهش باروری وجود دارد، برطرف شود.
وی تصریح کرد: بسیاری از دشمنان اسلام برای تخریب این دین آسمانی به گونهای از آموزههای اسلامی استفاده میکنند تا جامعه را به انزجار بکشانند. ظاهر بعضی از طرحها، دینی و در راستای اصلاح است و به نظر میرسد دینداران در پشت آنها هستند، اما وقتی به عواقب و پیامدهای آن نگاه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که برخی میدانند از چه طریقی باید نفوذ کنند. در ابتدا اینطور به نظر میرسد که دینداران از سر دلسوزی چنین طرحهایی را ارائه دادهاند، حتی اگر اینطور باشد، آن دینداران زمانشناس نبوده و با واقعیتهای جامعه آشنا و اهل تعقل و تأمل نبودهاند و همهجانبه به موضوع نگاه نکردهاند. نمیتوان در مسائل شخصی به افراد دستور داد، مگر کسی بر دیگران چنین ولایتی دارد؟ خدا انسان را آزاد آفریده و در امور شخصی، اختیار افراد با خودشان است و هیچکس نمیتواند در این حوزه از آنها سلب اختیار کند، حتی اگر سلب اختیار شود، نتیجهای که حاصل میشود، تنفر است. چنین طرحی به فکر چه کسی میتواند رسیده باشد و بر کدام مبانی فقهی و حقوقی استوار است؟ نمیتوان از این طرح دفاع کرد و به افراد گفت اگر این کار اختیاری را انجام ندهید، چیزی که حق شماست، از شما گرفته میشود. افراد کار میکنند و صاحب درآمدشان هستند.
همتی در پایان اظهار کرد: چنین طرحی را چه کسی میتواند به اسلام نسبت دهد؟ در همان زمانی که امیرالمؤمنین(ع) حاکمیت داشتند، مگر ایشان در مسائل شخصی افراد به عنوان امر حکومتی دخالت میکردند؟ ممکن است کسی سؤالی داشته یا مورد خاصی پیش آمده و به ایشان مراجعه کرده و امام نیز با توجه به شرایط و مصلحت آن شخص توصیهای داشتهاند، اما از قول ایشان یا حتی پیامبر(ص) نقل نشده که بر فرض تعداد مسلمانان در مدینه کم است و باید تعداد خود را افزایش دهند. چنین چیزهایی مطرح نیست. باور من این است عدهای که با اسلام سر دوستی ندارند، چنین موضوعاتی را مطرح میکنند تا هر بار یک تنش فکری ایجاد کرده و نشان دهند که اسلام برای زندگی و حاکمیت نیست، وگرنه کدام عقل سلیم میپذیرد که راه راست را رها کرده و از کورهراهها برود و معلوم نباشد از کجا سر در بیاورد. راه راست، تشویق به ازدواج و کاهش موانع ازدواج در جامعه است و دین نیز همین را میگوید و به جز این، راه دیگری وجود ندارد.
انتهای پیام