علیرضا شریفی یزدی، روانشناس و مشاور اجتماعی، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره دلایل کاهش حساسیتهای اجتماعی به رعایت پروتکلهای بهداشتی، اظهار کرد: اوایل شیوع کرونا، ما دچار برجستگی ادراکی بودیم، یعنی به لحاظ روانشناسی وقتی موضوعی ناشناخته باشد، ذهن به سمتش گرایش پیدا میکند تا آن را بشناسد و واکنش شدید نسبت به آن دارد. بعد از مدتی، موضوع موردنظر برای ذهن عادی میشود و برجستگی ادراکی و اضطراب ناشی از آن به شدت کاهش پیدا میکند. سالانه در کشور ما هزاران نفر در تصادفات جادهای میمیرند، ولی ذهن هیچکس دچار برجستگی ادراکی نیست و همه به مسافرت میروند.
وی ادامه داد: دلیل دوم این مسئله، به طولانی شدن شیوع بیماری برمیگردد. وقتی مسئلهای طولانی میشود، چون مردم میخواهند به زندگی عادی خود ادامه دهند، طبیعتا نمیتوانند و برایشان امکانپذیر نیست که پروتکلها را خیلی رعایت کنند، چون باید به زندگی عادی برگردند.
این روانشناس و مشاور اجتماعی دلیل سوم را کاهش سرمایه اجتماعی خواند و افزود: سرمایه اجتماعی بر سه محور پویایی شبکه، شفافیت و اعتماد عمومی در دو بعد افقی و عمودی بنا شده است. پویایی شبکه و شفافیت موضوع بحث ما نیست، ولی در رابطه با اعتماد عمومی افقی، سرمایه اجتماعی یکی از سه مشکل اصلی جامعه ایران در چهار سال آینده محسوب میشود و طی پنج سال گذشته، مقوله سرمایه اجتماعی از مهمترین آسیبهای اجتماعی ما بوده است، یعنی افراد به یکدیگر اعتماد ندارند و هر کس چیزی میخرد، فکر میکند سرش کلاه گذاشتهاند و هر کس با دیگری صحبت میکند، احتمال دروغگویی او را میدهد. در بعد عمودی نیز شاهد کاهش اعتماد عمومی ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی هستیم. مردم به بسیاری از سخنان مسئولین به دلایل مختلف باور ندارند، مثلا وعده انتخاباتیای داده شده ولی محقق نشده یا میگویند همه چیز تحت کنترل است، ولی یکباره نرخ دلار به بالای 20 هزار تومان میرسد. در نتیجه مردم به این باور رسیدهاند که حرف مسئولین خیلی جدی و واقعی نیست و وقتی مسئولین وزارت بهداشت یا ستاد مقابله با کرونا میگویند که پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنید، مردم اصلا این مسئله را باور ندارند، به دلیل عدم اعتماد به سیستمی که قرار است برای آنها تصمیمگیری کند.
شریفی یزدی اضافه کرد: ما در کشوری به سر میبریم که اقتصادی فوقالعاده خراب و شکننده دارد و تورم و رکود تورمی را تجربه میکند. در چنین شرایطی اگر قرار باشد مردم در خانه بمانند و همه پروتکلها را رعایت کنند، طبیعتا از گرسنگی خواهند مرد و با خود میگویند از خانه بیرون میرویم، یا به کرونا مبتلا میشویم یا نمیشویم و اگر هم مبتلا شدیم، یا میمیریم یا زنده میمانیم. در نتیجه بسیاری از پروتکلها به این دلیل رعایت نمیشود. از طرف دیگر، بخش بزرگی از جامعه ایرانی توان اینکه یک ماسک پنج هزار تومانی بخرد، بعد از چند ساعت استفاده آن را دور بیندازد و دوباره در طول روز یکی دیگر خریداری کند، ندارد و اصلا برای یک خانواده چهار نفره پرداخت چنین هزینهای امکانپذیر نیست.
وی با بیان اینکه یکسری پارازیتهای فرهنگی در رابطه با کرونا وجود دارد، گفت: برخی معتقدند همه حرفها راجع به کرونا دروغ بوده و برای این است که مردم ما را بیچاره کنند. گروهی میگویند مشکل با روغن بنفشه حل میشود و گروه دیگری میگویند واکسن کرونا را برای این میسازند که مردم ما را عقیم کنند. همه اینها افرادی هستند که در میان بخشی از مردم نفوذ کلام دارند. این بعد فرهنگی نیز به مسائل و مشکلات دامن زده و آنها را افزایش میدهد. مجموعه این عوامل وقتی در کنار هم قرار میگیرد، باعث میشود که بسیاری از پروتکلهای بهداشتی اجرا نشود. از طرف دیگر، وقتی به حرفهای مسئولان باور وجود ندارد، باعث میشود که خانوادهها مراسم عروسی برگزار و مثلا سیصد نفر را دعوت کنند و در نتیجه آن تعداد زیادی به کرونا مبتلا شوند، چون مردم هنوز این مسئله را باور ندارند. البته رسانهها نیز برای مدتی تمرکز خود را از مسئله شیوع کرونا برداشتند و در حال حاضر با شروع موج دوم دوباره وارد میدان شدهاند.
این روانشناس و مشاور اجتماعی تصریح کرد: پیشنهاد من برای برگرداندن حساسیتهای اجتماعی به شیوع کرونا اولا این است که رسانهها به صورت جدی وارد این میدان شوند. دوما مسئولان مسائل و مشکلات را به صورت عینیتر و ملموستر برای مردم توضیح دهند و سوما رسانههای نوپدید مثل شبکههای اجتماعی را جدی بگیریم که این روزها ضریب نفوذشان بالاست و مردم خیلی به مطالب مطرح شده در این رسانهها توجه میکنند، بنابراین میتوانیم از آنها برای مقابله با شیوع کرونا استفاده کنیم و علیرغم همه مشکلات اقتصادی، پیشنهاد بعدی من این است که دولت به جای شعار دادن، بخش بزرگی از جامعه محروم ما را که از شیوع کرونا لطمه دیدهاند، مورد حمایت جدی قرار دهد تا این قشر زندگی مناسبتری داشته باشند و انشاءالله بتوانیم این موج را پشت سر بگذاریم.
انتهای پیام